eitaa logo
کانال کمیل کردستان
214 دنبال‌کننده
115 عکس
64 ویدیو
0 فایل
محلی برای حفظ دل نوشته ها و دل گویه ها و مطالب دلخواه شخصی که با افتخار در اختیار عموم است (کمیل) @co_mail
مشاهده در ایتا
دانلود
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که تو دیگر واقعا استاد شده ای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم . روزى شاگرد فکری به سرش رسید و سه روز تمام وقت صرف کرد و یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد و مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد و از وی گله مند شد و استاد شرح ماجرا را پرسید و او دقیقا بازگو کرد و استاد به او گفت آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را همراه متنى که در کنار تابلو قرار داد با اين مضمون: اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید. غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده مانده. استاد به شاگرد گفت: همه انسانها قدرت انتقاد و حرف زدن درباره ی هرچیزی که حتی از آن سررشته ای ندارند را دارند ولی "جرات اصلاح نه". @komail40 🌸
┄┅═══••✾﷽✾••═══┅┄ـ قسم به دلْ آن‌گاه که می‌شکند ؛ و تو چه می‌دانی که دلْ از چه می‌شکند؟! دلِ شکسته از هزار دلِ نشکسته بس پُر بهاتر است دلْ که بشکست، حریمِ حرمِ امنِ خداست، و ملائکِ مقرّب را یارای رسیدن به اعلا مرتبه‌ی آن نیست... و سلامِ خداوند هر صبح و شام بر دلهای شکسته‌ی عاشقان... کانال کمیل👈 @komail40
‍ ┄┅═══••✾﷽✾••═══┅┄ در دلم مانده بگویم سخنی از سر درد ؛ مانعِ_خیر_شدن؛ هیچ کم از عاملِ_شر نیست رفیق؛ تشنه را آب مده یا که سَبویَش بِشِکَن، هر دو یکی‌ست ١٣٩۶/٩/٢٨ 🌷
《فراز پایانی دعای صباح امیرالمؤمنین علیه السلام》 إِلَهِي قَلْبِي مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِي مَعْيُوبٌ وَ عَقْلِي مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِي غَالِبٌ وَ طَاعَتِي قَلِيلٌ وَ مَعْصِيَتِي كَثِيرٌ وَ لِسَانِي مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حِيلَتِي يَا سَتَّارَ الْعُيُوبِ وَ يَا عَلاَّمَ الْغُيُوبِ وَ يَا كَاشِفَ الْكُرُوبِ اِغْفِرْ ذُنُوبِي كُلَّهَا بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ يَا غَفَّارُ يَا غَفَّارُ يَا غَفَّارُ بِرَحْمَتِكَ يَا اَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ خدایا؛ با پوشیده از زنگار گناه و آسیب دیده از آثار گناه و شکست خورده در برابر گناه و نفسی چیره بر عقل و بس‌ناچیز و کم و بس بزرگ و با زبانی مقرّ به گناهان، به سوی تو آمده ام؛ که تو بگویی؛ چه چاره کنم؟!؟!؟؟؟؟....
ما روزه دارها همه لب تشنه‌ی توییم ای تشنه لب‌تر از همه‌ی تشنه‌ها 🌸❤️🌱
⚜⚜⚜⚜⚜ ⚜⚜ ⚜ در دلم مانده بگویم سخنی از سرِ درد تلخیِ خاطره‌ی عشقِ کسی کشت مرا ⚜ ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜
" اَلسَّلامُ عَلَى مَنْ تَهَيَّجَ قَلْبُها لِلْحُسَيْنِ " سلام بر بانويى كه قلبش از جاى كنده شد براى حسين ! 🌱
را دو گونه است: گاه تَنی تنهاست و گاه دلی تنها دلِ تنها به یار خوش است و تَنِ تنها به اغیار یار یکی باشد و اغیار ْ بی‌شمار زین رو؛ رفع تنهایی ِ دل؛ منحصر است به درکِ محضرِ یار که گر نباشد یار؛ پر نگردد جای او به اغیار
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لأَِمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ سلام بر تو اي بنده شايسته‌ی فرمانبر خدا و رسول خدا و امير مؤمنان و حسن و حسين ابالفضلی شدن این دو خصیصه را می‌طلبد : ١. شدن ٢. شدن بهترین عرض ارادت به ساحت ایشان، تأسی به این أسوه تولِّی و تبرِّی است، که خود معراجی در پی دارد، و لقائی مبارک با حضرت مادر...
بالا رفتن سن هیچ تاثیری در سطح شعور نداره؛ نهایتا یک بیشعور پیر میشی که فکر میکنی هر چیزی که میگی بقیه باید بخاطر سنت قبول کنن و احترام بذارن
🇮🇷 پرسید : حاج قاسم کی شهید شد؟ گفتم : زمانی که ما خواب بودیم ... 🏴
🇮🇷 رفته سردار، نَفَس تازه کند برگردد، چون ظهور گل نرگس به یقین، نزدیک است. 🏴
درد بزرگ امروز ما این است؛ آنان که به خیابان‌ها می‌ریزند و دست به آشوب و اغتشاش می‌زنند و به اموال عمومی و خصوصی مردم و مملکت آسیب می‌رسانند، و کشتگان فتنه را علم میکنند و داد مظلومیت سر می‌دهند، تحت لوای امنیتی که دستاورد است این فرصت را پیدا می‌کنند... و الا باید به عزای فروش مادر و خواهر و همسر و دخترشان در بازارهای داعشیان زانوی غم بغل می‌کردند، اگر سری بر بدنشان باقی بود...
آنها که جزء قافله سوگواران نیستند، آنها که خوشحالند از این غم، یا بی تفاوت؛ دقیقا کجای این قصه جا دارند؟ خود را چه می دانند؟ و چه می نامند؟ چه درکی از غیرت و مروّت دارند؟ چه درکی از شرف و شرافت دارند؟ چه درکی از عزت و عظمت دارند؟ چه درکی از "امنیت به قیمت جان" دارند؟ چگونه می شود کسی تا این حد نافهم باشد؟ چگونه می شود کسی تا این حد ناآگاه به الفبای انسان و انسانیت باشد؟ چگونه می شود کسی تا این حد بی اهمیت و "گاومنش" باشد؟ مگر اینکه بویی از انسان بودن، بویی از مسلمان بودن، بویی از حیات انسانی نبرده باشد حق چنین کسانی زندگی زیر سایه ترس و تهدید است، لیاقت امنیت را ندارند، لیاقت آسایش را ندارند، باید تلخی ناامنی را بچشند تا بفهمند چه گوهری از دست داده اند... ما مرد جنگیم مرد نبردیم مرد مقاومت ما را هراسی از کشته شدن نیست، که مرگ در راه خدا "إحدی الحُسنَیَیْن" است؛ چه غالب شویم، چه کشته؛ پیروز معرکه ماییم... اما آنان باید تلخی و عذاب ترس و ناامنی جنگ با دشمنان ناجوانمرد را ببینند و بچشند تا بفهمند چقدر احمق هستند، کما اینکه قاتلین تروریست بزدل و به تمام معنا نامرد ِ احمق و کودن هستند... ننگ بر شما و پیشوایان مدعی انسانیت‌تان، فارغ از یک جو انسانیت در وجودتان / کمیل
⚜ چون وا نمی کنی گِرهی، خود گره مباش! ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست!
⚜ به مشتاقانِ آن شمشیر ِ سرخِ شعله ور در باد بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد‌شد! ⚜
ـ⚜ـ به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم میگذرد ـ⚜ـ
ـ⚜ـ از رستم پيروز همين بس كه بپرسند از كشتن سهراب به تهمينه چه گفتى ؟ ـ⚜ـ
بزی و گوسفندی خواستند از جوی آبی بپرند، ابتدا گوسفند پرید، بز خندید! گفت: به چه میخندی؟ بز گفت: در حین پریدن زیر دمبه‌ات عورت تو را دیدم گفت: خوش به حالت که بالاخره یک بار توانستی از من ببینی، آنچه را که من هر روز از تو می‌بینم ـ🏴ـ
هنوز خون پیکر سوخته‌ی فرمانده، بر زمین نخشکیده، که مهر مذلت بر پیشانی ما نشست... هنوز چهل روز از پرپر شدن سردار دلها، به دست گرگان درنده و دریده‌ی دشت نگذشته که خیس عرق شرم شدیم... هنوز اشک چشم داغدیدگان فراقش نخشکیده که قاتل وحشی زخم خورده اش بر ما پوزخند می زند و به درخواست ذلیلانه ما؛ «نه، مرسی» گفت... چه بر سرمان آمده؟! مگر ما درس اموختگان مکتب حاج قاسم نبودیم؟ مگر ما همان مجاهدینی نبودیم که در دفاع از حرم زینب کبری گلو به دست خنجر حیوانات داعشی دادیم؟ مگر ما همانها نبودیم که به جلاد داعشی در حین ذبحمان لبخند می زدیم مگر ما همانها نبودیم که رگ غیرت شیعه را در سرتاسر جهان به جوش آوردیم، و فریاد زدیم که الا یا اهل العالم ظهور نزدیک است... چه بر سرمان آمده که قاتل وحشی و زخمی بر ما پوزخند میزند؟ امان از این جهلی که غبار مذلت بر پیشانی ما نشاند؟! از ماست که بر ماست...
هدایت شده از کمیل کردستان
تماشا.mp3
1.78M
از یه جایی به بعد... 🎙 :