eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
*شب‌جمعہ‌ست‌دلاڪربلاییھ‌بایدم‌بغض داشتھ‌باشھ...💔 بایدم‌نام‌حسین‌زیروروت‌کنھ😭✋🏼*
بندآمده‌راه‌نفس‌ازبغض‌گلویم..💔 بگذاربگریم‌ڪمۍازشام‌بگویم..😭
*شب‌جمعه‌ست‌ببینم‌حقشوادامیکنۍیانه بریم‌کنارشش‌گوشه‌ۍابۍعبداللھ..*
مردان‌همہ‌وحشۍوزنان‌هندجگرخوار😭 اولاد‌پیمبروسط‌کوچه‌وبازار...💔
*شب‌جمعه‌ۍهفتہ‌بعدهستۍناله‌بزنی براحسین؟مگه‌به‌این‌راحتۍمیشه‌وارد این روضه‌هاشد..😔💔
*گفت‌بابا . . . این‌داره‌دلمومیسوزونھ..😭🖐*
*دیدم‌داره‌ناسزامیگه،سنگ‌میزنه،دهآن نحس‌شوبه‌ناسزابازکرده،بابا،کشیدمش‌ کنارگفتم‌توکه‌داری‌ناسزا‌میگی‌یه‌سوال‌ ازت‌دارم،آیاتابه‌حال‌قرآن‌خوندۍ؟!! باتعجب‌به‌من‌نگاه‌کردگفت‌قرآن‌خوندم؟ من‌حافظ‌قرآنم... گفت‌توروباقرآن‌چیکارتوخارجی‌هستی!! گفتم‌منوباقرآن‌چیکار!!! یه‌سوال‌ازت‌دارم..آیاتاحالاآیه‌ۍتطھیربه گوش‌تورسیده‌یانه؟؟ گفت‌اره‌این‌آیه‌دروصف‌‌پیغمبروبچه‌هاۍ پیغمبره.. میگن‌تااین‌حرف‌وزدزین‌العابدین‌دودستو روسرش‌گذاشت‌،گفت‌نامرداین‌سرۍکه‌ داری‌سنگ‌میزنی‌، سرحسینه...حسین😭💔
وقتۍتوشدۍکافرواین‌قوم‌مسلمان برنیزه‌شکستندسرقاری‌قرآن😭🖐
*یه‌نفرنبودبگه‌این‌لب‌هاروپیغمبربوسیده* 😭💔
مادرت‌گفت‌بنۍدل‌ماریخت‌بھم💔 چقدرنام‌توغوغاست‌اباعبداللھ..
*دیگه‌چی..جملہ‌ۍآخروالتماس‌دعآ*
مادرگوشہ‌ۍگودال‌تماشامۍکرد.. برسرنعش‌تودعواست‌اباعبداللھ😔💔
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
😔💔:))
وحسین‌تمام‌آسمآن‌ماست‌درزمین💔
ازهمتون‌التماس‌دعا شرمنده‌اگراذیت‌شدین حلال‌مون‌کنین(:
یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌رب‌‌‌خنده‌چشمان‌ابراهیم♥』
°•.🌹🍃✿" کافی‌ست #صبح کہ #چشمانت را باز می‌کنی بخندبزنی‌جــانم... صــــبح⛅️ کہ‌جای #خودش را دارد.ظھروعصروشب هـــــم‌بخـیر‌می‌شود(:♥ #سلام‌داش‌ابرام😍✋🏻 #صبحتون‌شهدایـے💞 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
°•●🦋🌿💕●•° + به نظرت یکی از قشنگ ترین جمله های جهان چیه؟؟! - اووم🤔 جمله ی چیکار کنم حالت خوب شه رفیق؟! 😌 #رفیقونھ😍 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @komeil3 ╚❁•°•♡•°•❁╝
بچه ها! شیطون از آخر نفس ما آمده تو زندگیمون؛ و آروم آروم داره جوونای ما رو خلاصی میزنه... اینجا فقط ما رو نگه میداره... ما رو نگه میداره... رو ببین... ببین چقدر قشنگ میکردن... اون زندگی های زیبا و آخرشم شهادت های زیبا... زیبایی این زندگی ها بخاطر ارتباطشون با بود... بخاطر اُنسشون با بود... صفر فرمانده گردان لشکر میگفت: آقا مهدی ما افتادیم تو ! چیکار کنیم عراقی ها هم از آخر آمدند دارن تیر خلاصی میزنن... آقا گفت بود: من کاری نمیتونم بکنم... صفر گفت میتونم یه خواهشی بکنم!؟ گفت چیه!؟ گفت برای ما روضه بخونید از پشت بیسیم... میگفت برای صفر روضه میخوندن و صفر اونور بیسم داشت گوش میداد... چند دقیقه نگدشته بود که صفر گفت آقا مهدی اومدند بالا سر من؛ خداحافظ... یکی باید بشینه برای ما بخونه... تا بشه و گرنه تیر خوردیم! دخلمون اومده... اونا با روضه ابا عبدالله به شهادت نایل شدند؛ ما هم باید با روضه از های نفسمون عبور کنیم...