eitaa logo
|کـانـال کـمـیـل|🇵🇸
1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
756 ویدیو
5 فایل
﷽ - بـہ‌ یـاد پـࢪسـتـوی گـمـنـام کـانـال کُـمـیـل 🕊... - #شهید‌ابراهیم‌هادی - #اللّٰھُمَ‌عَجِلْ‌لِّوَلیِڪَ‌الفَࢪَج . نـاشـنـاس: https://harfeto.timefriend.net/17190574891069
مشاهده در ایتا
دانلود
- نشستن و نگاه کردن به عکسای ِحرم شما آخر ما رو دق می ده (: -
•••🥀💔 ﺍﺯﺍینجاکہﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎﺁنجاکہﻫﺴتے ﻭﺟﺐبہﻭﺟﺐ ﺩﻟﺘﻨﮕﻢ... دلنآمه
ما کاخ نداریم ... بدان فخر فروشیم اموال نداریم ... که بر فقر بپوشیم داریم گرانمایه ترین ثروت عالم ❁.. یک رهبر ..❁ و او را به جهانی نفروشیم...
•|بِسمِ‌اللھِ‌‌الذۍخَݪق‌الْمَھد؎🌿•.
صُـبـحمِون رو با با دُعـایِ فَـرَجْ شـروع کنیم...!؟♥️🖐🏾:))
‹🦋🎬› - - +ڪآش؛ صآحب‌بِرسَد''♥️🖇'' این‌‌جوآنآن‌ ،همہ‌رآ . . . دررهِ‌خـود ''پیـر'' ڪُـنـد - - ❁ ¦↫••
دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما، یعنی شهرک ارتش تهران شرکت می کرد. یک روز یک گل سینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود. چندبار خواست برای من از این شهید بگوید که اجازه ندادم. يعني خيلي مشغول بودم. شب بود که گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و... حسابی خون آمد. خيلي سر فرزندم داد زدم. بعد از پانسمان، گل سینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله آخر شب طبق روال هرشب، سریال ترکیه ای را دیدم و خوابیدم. سريال هايي كه تأثير عجيبي در زندگي و حجاب ما داشت. سبك زندگي و حجاب خيلي ها با ديدن اين سريال ها تغيير كرد اما من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم، ولي نمازم را سر وقت می خوانم. صبح زود بعد از اذان، نمازم را با دقت خواندم. هنوز كف پايم درد داشت. بعد از نمازصبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!! نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما آن جوان که صورتش پیدا نبود، دو زانو روبرويم نشسته بود. من حيرت زده به او خيره بودم. به من گفت: اين سریال هایی که می بینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما واقعيت هستيم. ما با شما هستیم. باتعجب گفتم: شما کی هستی؟ گفت: تصویر من روی گل سینه بود که انداختی توی سطل. يكباره احساس كردم تك و تنها سر جانماز نشسته ام! داد زدم و شوهرم را صدا كردم. اما دقيق يادم بود كه آن جوان چه گفت. دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم. تصویر یک شهید روي گل سينه قرار داشت که زیر آن نوشته بود: شهید ابراهیم هادی خیلی برایم عجیب بود. به طور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه. من همين چند روز اخير، نام و تصوير او را ديده بودم. لابه لاي كتابها، کتابی را ديدم به نام سلام بر ابراهیم. کتابی در مورد همین شهید. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟ گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند. مشغول مطالعه شدم. طي چند روز، هر دو جلد کتاب را خواندم. خیلی عالی بود. چند روز بعد به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم. حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانه های ماهواره نمی روم. بعد از خواندن كتابش، حجاب و نمازم نیز کاملا تغییر کرده. سلام خدا برشهید ابراهیم هادی روحش شاد یادش گرامی.
بچــھ هـٰارو با شوخـے بیدار مےکرد تا نمـٰاز شـب بخونـن . . مثلـا یکـے رو بیـدار مےکـرد و مےگفت : [ بابا پـاشو من میخوام نماز شب بخونم ، هیـچ کس نیست نگام کنـھ :|😂 یا مےگفت : پاشـو جونِ مـن ؛ اسـم سـھ چھـٰارتا مومـن رو بگو تو قنوت نماز شب کـم آوردم😅! 🌹•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله قاضی (ره): فرزندم! اگر دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت هم می‌خواهی نماز شب بخوان