سرانجام در هشتم مهرماه 1364 ، در حالی که فرماندهی لشکر 23 نوهد (نیروی ویژه هوابرد) و قرارگاه شمال غرب ارتش یعنی بخشی از قرارگاه حمزه سیدالشهدا را به دوش داشتم ، به هنگام نبرد قادر که با برنامه ریزی خودم همراه بود ، در منطقه سرسول کلاشین شمال عراق با ترکش توپ دشمن شربت شیرین شهادت را نوشیدم(:❤️
-
با معرفـے نامهـ؛ ‹ حمیدرضا اسداللهی › در خدمتتون هستیم رفقا .🌱
#معرفی_شهدا
• هیئتخادمانولـےعصر .
.
🖤🇵🇸﹡⸤ @komeil_78 ⸣
Parvaneh - Farid Saadatmand _6032684774466783418.mp3
8.68M
صوت رو پلی کنید و بخونید.
به لطف خدا و خانواده ام ، از طفولیت با فرهنگ قرآنی آشنا شدم و در دوران دبستان در کنار شرکت در کلاسهای حفظ و قرائت کلام الله ، موذن و مکبر نمازهای جماعت بودم.😊
تا پایان کارشناسی ، ادبیات عرب را خواندم و سپس ادامه تحصیل دادم و در دانشگاه تهران در همان رشته و در مقطع کارشناسی ارشد ثبت نام کردم و در دانشگاه یکی از اعضای اصلی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی بودم. ✍📚
من در فعالیتهای فرهنگی بسیار فعال بودم و علاقه زیادی به فعالیتهای جهادی داشتم . بارها برای کمک به عمران و آبادی روستاها پیشقدم شدم و از کارمندی وزارت بهداشت استعفا دادم تا آسان تر به خدمات جهادی بپردازم.
سال 87 با خانم حمیده غلامزاده ازدواج کردم و اردیبهشت ماه همان سال ، به مکه رفتیم و بعد هم زندگی مشترک مان را آغاز کردیم و صاحب دو فرزند شدیم . پسر بزرگم محمد ، در زمان شهادت من چهارساله و احمد دو ماهه بود.🥰
من انس زیادی با قرآن و اهل بیت(ع) داشتم و همچنین علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشتم و همه را به تبعیت از ایشان سفارش می کردم.☺️