-
با معرفـے نامهـ؛ ‹ حمیدرضا اسداللهی › در خدمتتون هستیم رفقا .🌱
#معرفی_شهدا
• هیئتخادمانولـےعصر .
.
🖤🇵🇸﹡⸤ @komeil_78 ⸣
Parvaneh - Farid Saadatmand _6032684774466783418.mp3
8.68M
صوت رو پلی کنید و بخونید.
به لطف خدا و خانواده ام ، از طفولیت با فرهنگ قرآنی آشنا شدم و در دوران دبستان در کنار شرکت در کلاسهای حفظ و قرائت کلام الله ، موذن و مکبر نمازهای جماعت بودم.😊
تا پایان کارشناسی ، ادبیات عرب را خواندم و سپس ادامه تحصیل دادم و در دانشگاه تهران در همان رشته و در مقطع کارشناسی ارشد ثبت نام کردم و در دانشگاه یکی از اعضای اصلی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی بودم. ✍📚
من در فعالیتهای فرهنگی بسیار فعال بودم و علاقه زیادی به فعالیتهای جهادی داشتم . بارها برای کمک به عمران و آبادی روستاها پیشقدم شدم و از کارمندی وزارت بهداشت استعفا دادم تا آسان تر به خدمات جهادی بپردازم.
سال 87 با خانم حمیده غلامزاده ازدواج کردم و اردیبهشت ماه همان سال ، به مکه رفتیم و بعد هم زندگی مشترک مان را آغاز کردیم و صاحب دو فرزند شدیم . پسر بزرگم محمد ، در زمان شهادت من چهارساله و احمد دو ماهه بود.🥰
من انس زیادی با قرآن و اهل بیت(ع) داشتم و همچنین علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشتم و همه را به تبعیت از ایشان سفارش می کردم.☺️
مسلط به زبان سوری لبنانی بودم و پیش از اعزام به سوریه ، دوره های رزمی و فوریتهای پزشکی را پشت سر گذاشته بودم . آمادگی جسمانی خوبی داشتم و دارای مهارتهای کامل رزمی بودم.✌️🏼
شهادت بالاترین آرزوی من بود و احساس می کردم از قافله شهدای دفاع مقدس جا مانده ام.😞💔
همچنین همکاری نزدیکی با مقاومت اسلامی لبنان داشتم . همیشه در تهران میزبان مبارزانی از کشورهای پاکستان ، عراق ، یمن و لبنان بودم که در مراسم تشییع پیکرم نیز حضور یافتند. 🙂
سرانجام بعد از عمری فعالیت در زمینه های مختلف در آذر ماه سال 94 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گردنم در منطقه ی خانطومان سوریه به فیض شهادت دست یافتم و فدایی عمه سادات شدم.😇