توبه کردم که دگر شعر نگویم زِ فراق
روضه خوان گفت [ حسین ع ]
توبهی ما ریخت بهم . .
‹ هیئتخادمانِولـےعصر ›
_
کم و کسری ِ مرا دید ولی پیشم ماند؛
او رفیقیست که پای ِ ضررم میماند(:♥️
- اباعبدالله
🖤﹡⸤ @komeil_78 ⸣
شب زیارتیِ آقا اباعبدالله هست پاشید هندزفری هاتونو بیارید که مداحی بفرستم باهم گوش کنیم، دلامون روونه صحن و سرایِ آقا بشه :)
4_5805256644006776688.mp3
3.05M
چیکار کردین با قلبامون آقا؟!(:💔
‹ هیئتخادمانِولـےعصر ›
_
خوشبهحالساکنانکربلا،همسایهاند
آنبهشتیراکهماهرشبتمنامیکنیم!(:💔
🖤﹡⸤ @komeil_78 ⸣
-
با معرفـے نامهـ؛ ‹ شهید عبدالحسین برونسی › در خدمتتون هستیم رفقا .🌱
#معرفی_شهدا
• هیئتخادمانولـےعصر .
.
🖤﹡⸤ @komeil_78 ⸣
ــ ـ در سالِ ۱۳۲۱ در روستای گلبوی کدکن از
توابع شهرستان تربتحیدیه به دنیا اومدم .
پدرم آقاحسینعلی و مادرمفضهخانم بودند!
تحصیلاتابتدایی را در زادگاهم گذراندم و
بعد از آن به علت جَو نامناسب مدرسھ ، آن
را رها کردم و به جـای آن به مکتب رفتم تا
قرآن یاد بگیرم☺️🌼°.
شغلهای زیادی مثل کشاورزی، کار در لبنیات
فروشی ، سبزی فروشی و .. را امتحان کردم
و در نهایت به بنایی رو آوردم .👌🏻 در سال ِ
۱۳۴۷ با خانوم معصومه سبک خیز ازدواج و
و صاحب پنج پسر و سه دختر شدم :))))♥