eitaa logo
‹ هیئت‌خادمانِ‌ولـےعصر ›
280 دنبال‌کننده
95 عکس
17 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › • . باترۍ خالـیھ بچه حزب‌اللهـے رو فقط هیئت میتونه شارژ کنھ🖤، - وَاینجا‌هیئتـےبایادوحضورشُهدا : )! . کانالِ‌اصلی ؛ ‌‌Γ eitaa.com/komeil3 . . . #هیئت‌خـٰادمان‌ِولـےعصر🌱'
مشاهده در ایتا
دانلود
در کنار همھ‌یِ اینھا ، یکۍ از خصوصیات بارز من سادھ زیستـے و ساده پوشۍ بود(:♥️ ممکن نبود ڪسۍ از رفتار و حرف هایم متوجھ مھارت‌ های من بشود، حتۍ خیلی از دوستانم بعد از شھادتم متوجـھ توانایۍ های من شدند و ڪسۍ از فامیل و آشنایان نمۍدانست من چـھ مھارت هایۍ دارم☺️🙅🏻‍♂
با ارائھ همین مھارت‌ها بود ڪھ وارد یگان فاتحین سپاه پاسداران شدم🕶!' در زمان فتنھ ⁸⁸ هم با وجود اینڪھ سن و سالۍ نداشتم ، در پایگاهۍ در گیشا حضور داشتم . تنھا وسیلھ دفاعـے ما نیز سلاح های پینت بال بود ڪھ رنگ می‌پاشید و ترقـھ‌ای در آن کار گذاشتـھ بودیم ڪھ صدا هم داشتـھ باشد💥، ڪھ شبکھ های خبرۍ آن طرف آبـے از این سلاح‌ها بھ عنوان سلاح هاۍ ناشناختھ یاد مۍڪردند😁😂💣
بعد از فتنھ‌یِ داعش در عراق و سوریھ، با دیدن شھادت دوستان متاهلم در سوریھ بسیار ناراحت می‌شدم و میگفتم وظیفھ‌یِ ما مجردهاست ڪھ بجنگیم🖤 از این رو بسیار تلاش ڪردم تا بھ سوریھ اعزام شوم !🚓
سوریھ رفتنم را فقط مادرم می‌دانست ڪھ آن هم از سوغات شکلاتۍ ڪھ بار اول بھ خـٰانھ آورده بودم فھمید و پدر و برادرهایم همچنان بۍاطلاع بودند😅 در کل چھار بار بـھ سوریھ رفتم ، دفعھ اول چند روزه ، دو دفعـھ‌ی بعد یڪ هفتھ‌ای و دفعھ چھارم ⁴⁵ روزا بود ڪھ چند روز پیش از زمان بازگشت بھ کشور در شامگاه روز ²¹ آبان ماهِ ¹³⁹⁴ ، طۍ عملیاتـے ، منطقھ الحـٰاظر را بـھ راحتۍ تصرف کردیم و بھ ورودی شھر العیس در حومـھ حلب رسیدیم😁💙🦅
من بـھ همراه شھیدان دهقان ، عطایۍ و موسوی گروهۍ را تشکیل دادیم و بـھ سمت شھر حرڪت کردیم . دقیقا نمۍدانستیم دشمن ڪجای العیس حضور دارد🚶🏿‍♂❗️ اندڪی بعد از نماز مغرب بود ڪھ دستھ دستھ بـھ سمت ڪوچھ‌ها رفتیم و در تاریڪی مطلق حرکت کردیم ، فرمانده‌ گروه لولھ توپ²³را دید اما تصور نمیکرد دشمن در آن حضور داشتھ باشد و حتۍ آنھا هم در تاریڪی متوجھ گروه ما نشدند . گفت‌وگویۍ رد و بدل شد ڪھ دشمن متوجھ ایرانۍ بودن ما شد و درگیرۍ شکل گرفت🌪⚔!'
راننده توپ هنگام چرخـٰاندن لولھ بـھ سمت ما دو پدال زد ڪھ در هر پدال ¹² تیر خـآرج شد و هر گلولھ نیز بعد از شلیڪ بـھ چند گلولھ تقسیم‌مۍشد ڪھ همین باعث شد بدن من پودر ، دستم قطع و یڪ چشمم تخلیھ شود :))💔، - اینجا باید بگم شُهدا شرمنده‌ایم - حتۍ ترکش های توپ آنقدر قوۍ بود ڪھ فراد پشت دیوار هم جـٰانباز شدند .
همزمان سـھ نفر از دوستانم بھ نام هاۍ سید مصطفۍ موسوی ، محمدرضا دهقان امیرۍ و احمد عطایۍ نیز بـھ شھادت رسیدند و ما بھ شُهدای اربعھ‌حلب معروف شدیم !:)🖤🙂
صبح ڪھ از خواب بیدار میشۍ مؤدب بایست و صبحت رو با سلام بـھ امام‌زمانت شروع ڪن🌱'! بگو آقاجون دستم بـھ دامنت خودت یاریم ڪن . . :)💔 - السَّلامُ‌عَلَیْڪَ‌یاصاحِبَ‌الزَّمـٰان -