من در فعالیتهای فرهنگی بسیار فعال بودم و علاقه زیادی به فعالیتهای جهادی داشتم . بارها برای کمک به عمران و آبادی روستاها پیشقدم شدم و از کارمندی وزارت بهداشت استعفا دادم تا آسان تر به خدمات جهادی بپردازم.
سال 87 با خانم حمیده غلامزاده ازدواج کردم و اردیبهشت ماه همان سال ، به مکه رفتیم و بعد هم زندگی مشترک مان را آغاز کردیم و صاحب دو فرزند شدیم . پسر بزرگم محمد ، در زمان شهادت من چهارساله و احمد دو ماهه بود.🥰
من انس زیادی با قرآن و اهل بیت(ع) داشتم و همچنین علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشتم و همه را به تبعیت از ایشان سفارش می کردم.☺️
مسلط به زبان سوری لبنانی بودم و پیش از اعزام به سوریه ، دوره های رزمی و فوریتهای پزشکی را پشت سر گذاشته بودم . آمادگی جسمانی خوبی داشتم و دارای مهارتهای کامل رزمی بودم.✌️🏼
شهادت بالاترین آرزوی من بود و احساس می کردم از قافله شهدای دفاع مقدس جا مانده ام.😞💔
همچنین همکاری نزدیکی با مقاومت اسلامی لبنان داشتم . همیشه در تهران میزبان مبارزانی از کشورهای پاکستان ، عراق ، یمن و لبنان بودم که در مراسم تشییع پیکرم نیز حضور یافتند. 🙂
سرانجام بعد از عمری فعالیت در زمینه های مختلف در آذر ماه سال 94 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گردنم در منطقه ی خانطومان سوریه به فیض شهادت دست یافتم و فدایی عمه سادات شدم.😇
ایام شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه(س) رو خدمت بچه های مشتیِ هیئتی تسلیت میگم.🖤
ببخشید بابت این مدت نبودنمون، انشاءالله این هفته دیگه معرفی شهید داریم.
عشاق الحسین محب الحسین.mp3
4.26M
مادرم فاطمه..💔
🖤﹡⸤ @komeil_78 ⸣