eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
1.3هزار دنبال‌کننده
32 عکس
20 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️‍🩹 دیسک کمری شبیه غزاوی ها! چند ماه قبل در دوحه وقتی سخن از تونل‌ها شد بچه های فلسطینی می‌گفتند: خیلی از جوان های حماس از آنجا که روزی هشت ساعت زمین های متنوع غزه را بخاطر حفر تونل کنده اند، کمرشان دیسک دارد! همان جا بود که به من گفتند این معتز که حالا معروف شده قابل اعتماد نیست و حرفهای ضد حماس می زند! دقیقا همان روزی بود که وارد قطر شده بود. ماه قبل هم که یکی از اسرای فلسطینی را به هرمزگان برده بودم موقع نماز در مسجد جامع اهل سنت بندرعباس یکی از روحانیون جوان روی صندلی نشست و گفت ببخشید دیسک دارم! آن برادر فلسطینی هم این خاطره را که خیلی ها در غزه بخاطر حفر تونل ها دیسک دارند تعریف کرد که برادر هرمزی گفت الحمدلله یک ویژگی مشترک با بچه های حماس پیدا کردم! من هم ته دل به همین خصیصه خوشحال شدم ... پ ن : پریشب‌ که با ابوطارق رهبر جهاد اسلامی گپ و گفتی بود حرفی زد که خیلی برایم تلخ آمد و دلم سوخت! گفت: ما به کشورهای عربی می‌گوییم اقلا ما را باندازه اسراییل بدانید و همانطور که با او روابط اقتصادی و تجاری دارید با فلسطینی ها هم همانطور باشید! فلسطین واقعا مظلوم است ... دم مردم ایران و تهران گرم که امروز با این عظمت در این گرما راهپیمایی کردند. 📍 @komeilialireza
🧨 تیر خلاص به توهم نابودی رژیم با یک ضربه! و یک پیشنهاد عملیاتی... این روزها که مسأله انتقام از رژیم بالا گرفته باز همان دعوای همیشگی مطرح شده که خلاصه آن در سطحی از طرفداران نظام، پرسش از علت سستی در مقابل رژیم و حتی آمریکا در منطقه است. پیش تر هم نوشته ام که وقتی ما با ابرقدرتهای جهان که توان تحمیل خسارت های سنگین بر ما را دارند ایستاده ایم طبعا نباید «انتحار» کنیم و همه چیز را ببازیم ولی سوال اینجاست که چگونه رفتاری مصداق «عقب نشینی» و پذیرش ذلت نیز نیست؟ ساده ترین کار در مقابل یک قدرت، توجیه علل عقب نشینی و مصلحت اندیشی است چرا که همه عقلا آن را می‌فهمند و مردم نیز بخاطر کاهش احتمالی فشارها آن را تایید میکنند چنانچه با گفتمان باید با «کدخدا» ببندیم در دوره ای همراهی کردند! خب راه حل چیست؟ من عنوان آن را «قدرت یابی بازدارنده» گذاشته ام که می تواند ضامن هر دو وجه «عقلانیت و مصلحت» و نیز «انقلابی گری و ارزش مداری» باشد. هدف این نوع کنشگری فعال هم باید ایجاد بازدارندگی تا تامین قدرت «درگیری نهایی» باشد که حتما امری جبهه ای در مقابل ابرقدرت هاست. نسبت ما با رژیم از وقتی که آمریکا نقش مستقیم تری در منطقه ایجاد کرده بهم ریخته است. ترامپ قبح ماجرا را با زدن وقیحانه و جسورانه حاجی‌ شکست و حالا رژیم به اعتبار آمریکای تمام قد ایستاده پشت سرش و حمایت های مختلف اطلاعاتی و نظامی او، گنده بازی می کند. پس بیاییم تا اطلاع ثانوی درگیری‌ را به سطح رژیم تقلیل ندهیم و بدانیم که انتخاب اقدامی که رژیم را پشیمان و آمریکا را نگران کند آسان نیست ولی بلاشک ممکن است و برای حفظ آبروی جبهه ما باید انجام بشود. مصداق آن البته در حد کارشناسان خاص امنیتی نظامی است ولی ما همگی میتوانیم در یک لایه مهم دیگر ولی مرتبط نقش ایفا کنیم و صرفا «منتقد منتظر» نباشیم!! آن لایه چیست؟ «توسعه جبهه» رسالت عناصر جبهه مقابله با استکبار باید توسعه خود باشد چرا که ایستان مقابل قدرت‌های بزرگ بدون تشکیل جبهه ممکن نیست. حالا که ظرفیت خلق نیروهای همسو را بسیار زیاد کرده نباید این فرصت تاریخی را از دست داد و بهترین استفاده از آن همین توسعه جبهه عملیاتی باورمند به مقابله با «دیکتاتوری آمریکا» در جهان است. هر چه این جبهه گسترده تر و قوی تر بشود بازدارندگی ما بالاتر می‌رود چرا که دشمن خود را در فشاری همه جانبه حس می‌کند. طبعا این رسالت ماست و توسعه توان نظامی امنیتی هم بطور موازی باید جدی گرفته بشود ... بیاییم در حیطه رسالت خودمان فعال عمل کنیم! 📍 @komeilialireza
🦠 با شاخه رسانه ای گروهک جیش الظلم آشنا شوید! خدا را بر توفیق صیام و قیام شکر ولی کشتارهای غزه برای از بین بردن شادی کافی بود که ترورهای بلوچستان نیز آن غم را مضاعف و دل را پاره پاره کرد. تحرک گروهک در این دوره زمانی را میتوان به چند مسأله مرتبط دانست: حتما بروز اخبار ناامنی از ایران دقیقاً زمانی که همه دنیا منتظر پاسخ ایران به رژیم هستند و حمایت ایران از جریان مقاومت علیه رژیم در منطقه کاملا آشکار شده است به نفع آمریکا و اسرائیل است و هویت استخباراتی این تحرکات قابل انکار نیست. ولی نمی توان زمینه های اجتماعی سیاسی این جنایات را نیز نادیده گرفت والا نمیتوان به خوبی توضیح داد که چرا در سالهای قبل این اقدامات کاهش جدی داشتند و چرا حالا بالا گرفتند؟! جریانی سیاسی در بلوچ ها که معمولا سهمی را از دولت ها می گرفت از دولت جناب رییسی سرخورده شد چرا که برخلاف رویه عدم حمایت از اصولگرایان، این بار از ایشان علنا حمایت کردند و طبعا انتظار رسیدگی و انتصابات بیشتری داشتند. بعلاوه ماجرای تعرض چابهار و کشتار هشت مهر که با تاخیر و عدم قاطعیت در رسیدگی به مجرمان و ایجاد ناامیدی در بخشی از بدنه همراه بود، امید گروهک ها برای اقداماتی با شعار انتقام که در بلوچ ها یک سنت قومی نیز هست را توسعه داد! کسی که مثل ما با هر دو قوم اختلاط داشته می داند که مردم این منطقه بشدت آرام و صلح جو و مخالف ناامنی هستند و همان‌قدر که اتهام قتل هشتم مهر به کل سیستانی ها ظلم است عکس‌ آن نیز در این اتفاقات خیانت است اما جریان رادیکال اقلیت در هر دو طرف، انگشت اتهام را به سمت قوم مقابل می‌گیرند! همان ها که از مطالبه محاکمه مجرمان هشتم مهر ناراحت می شدند چرا که فکر می‌کردند محاکمه یکی از «خودمشما» هست حالا به قوم مقابل تهمت میزنند و بالعکس عده ای که قاتل گروهکی را از «ماشما» بشمارد از انتقام قومی سخن میگوید!‌ شما هر کس که به این دوگانه دامن زد را بلاشک شاخه فرهنگی رسانه ای گروهک بدانید! سیستانی هایی که به عیادت مقتولان هشتم مهر رفتند و بلوچی که به کمک نیروهای انتظامی شتافته مهمترین بازوهای شکستن چرخه نفرت و انتقام هستند ... کثرالله امثالهم + پ ن: گرچه تندروها خوش ندارند ولی بخاطر انصاف،‌ جناب عبدالحمید را همواره مخالف عمل مسلحانه شناختم و تهمت حمایت از ترور به ایشان ناروا و بدون دلیل است... خصوصا حالا که به غربگرایان تمایل شدیدی دارند و حتی از صلح میان مظلومان غزه با قاتلان اسراییلی سخن می‌گویند ... مواضع اخیر پس از کشتار راسک، درباره لزوم گفتگو بجای درگیری هم که نشان داد متاسفانه از شدت صلح طلبی به سمت عدم تعادل غش کرده اند! فقط نمی دانم چرا درباره رسیدگی به پرونده هشتم مهر نمی شد از در صلح طلبی افراطی وارد شد و بیخیال مجازات گردید؟! 📍 @komeilialireza
🤔 ضمیر تندروی مرجع خودش را در کمتر از ده ساعت شناخت! ده ساعت از نوشتن مطلب قبلم نگذشته بود که حجم حملات سازماندهی شده در گروههای مختلف شروع شد! اینها مطلبی که در آن اکثر سیستانی و بلوچ ها از تندروی مبرا شده و صلح جو و مخالف ناامنی معرفی شده اند، را ضد قومیت خودشان توصیف کردند و عده ای جوان را تحریک به مقابله یا توهین نمودند، لذا مجبورم باز هم حرفهایی را -البته سربسته و بدون ذکر نامها- بگویم! خلاصه حرف این جریان افراطی کم تعداد که منفعت او در دوگانه سازی قومی است را می توان در چند جمله خلاصه کرد: «ما استان را می‌شناسیم و هر کس غیر ما حق حرف زدن ندارد!» «نباید به بلوچ رو داد و ما بهتر میدانیم چطور استان را مدیریت کنیم!» این جریان برخلاف اکثریت شیعه سیستانی و یزدی و بیرجندی استان، که تجربه همزیستی طولانی و موفق با بلوچ ها را دارد، نوعی نگرش «تهدیدمحور» از قوم رقیب ارایه میدهد تو گویی اگر نظام به غیر آنها اعتماد کند استان از دست می رود حال آنکه هم ادعای شناخت بهتر استان و هم مدیریت کاراتر در دوره های متعدد که اکثریت مدیریت ها به دست آنان افتاده واهی است مانند دوره رشد کشتارهای ریگی در دهه هشتاد و پس از آن! به جرات میتوان گفت میان آنها کسانی که آداب و رسوم و عقاید بلوچ ها را به خوبی بشناسند وجود ندارد و در مدیریت هم منطق حذفی «بهشون رو نده!» را در پیش گرفته اند! اساسا تحلیل علمی منسجمی از ناحیه این اقلیت نخواهید دید جز سلب و طعن و شتم مخالفان و تهمت زدن و دروغ بستن به آنها! اما اکثریت سیستانی ها که میدانند همزیستی با بدنه هفتاد درصدی بلوچ استان تنها راه زندگی مطلوب و آرام‌ در آنجاست از این عده قلیل خون دل میخورند. تزریق نفاق در برخوردها چیزی نیست که مردم در تعاملات صادقانه با هم داشته باشند. یادم هست وقتی دو سال قبل داستانی کوتاه «ضیافت» که توسط هنرمندان سیستانی تولید شده بود و به دعوت یک خانواده سیستانی توسط یک بلوچ به افطاری و روابط گرم آنها می پرداخت، پخش شد خیلی از قدیمی ها گفتند واقعا روابط ما همین قدر دوستانه بود. برای من که همه خانواده ام از سالها قبل انقلاب، تجربه معلمی از سراوان تا زاهدان و زابل را داشته اند درک جریان فرصت طلبی که بخاطر منافع اقتصادی و تصدی پست‌های متعدد بنا دارد دوگانه «سیستانی بلوچ» را تقویت کند قابل درک و البته بشدت مردود و مرفوض است! نفاق آفت برادری و وحدت است که در سیره اهل بیت علیهم السلام و رهبران انقلاب نیز نیست. و اما یک ملاک: اینها اگر صادق هستند نام چند دوست بلوچ که واقعا روابط برادرانه طرفینی دارند را ببرند و صراحتا اعلام کنند وقتی رهبر انقلاب از کشته های جنایت هشتم مهر دلجویی کردند آنها بعنوان مدعیان انقلاب چه اقدامی در این راستا نمودند؟ اینکه آخرین بار چه زمانی در مسجدی از اهل سنت نماز خوانده اند و نمودهای بیشتر برادری پیشکش... پ ن: ادامه خواهد داشت! 📍 @komeilialireza
🕌 چرا حضور اهل سنت در مسوولیت های مذهبی کشور کمرنگ است؟ وقتی به میان اهل سنت حتی از نوع کاملا همسو با سیاست های کشور‌ که در حال فحش‌ خوردن از برخی مخاطبان خودشان هستند نیز می‌رویم گاها سوالاتی مطرح می‌شود که انصافا پاسخی برای آن ندارم و حالا برای بار چندم این سوال را می‌پرسم و امیدوارم مسوولان کشور بدان پاسخ بدهند: سوال می‌کنند که چرا نباید سازمان تبلیغات اسلامی که حوزه تبلیغ دینی را بر عهده دارد یا نمایندگی های امور اهل سنت که حوزه آموزش علمی طلاب را به عهده دارند در شهرهایی که اکثریت آنان اهل سنت هستند، دست اهل سنت باشد؟ هر چند در شهرهایی که اکثریت مطلق آنان اهل سنت هستند مسوولیت های زیادی از امور اجرایی و ادارات دست خود آنان هست ولی انتظار دارند که در امور مذهبی و دینی نیز این مسأله پررنگ تر باشد. تا جایی که میدانم تعداد کسانی از اهل سنت که در ساختار مدیریت مدارس و مراکز بزرگ اسلامی مسوولیت دارند کم نیست ولی در سازمان تبلیغات با وجود حضور تیم خوش فکر و تقریبی پس از جناب قمی، با وجود اقدامات و رویکردهای مناسب ولی مسأله انتصاب از اهل سنت هنوز کمرنگ است. که من دلیل آن را هنوز به خوبی نمیدانم. امیدوارم دفتر‌ رهبری و مدیریت امور اهل سنت گام هایی را در این راستا بردارند و به نهادهای زیر مجموعه خودشان برای این امر آزادی عمل بیشتری بدهند چرا که این مطالبه بنظرم حق است و قطعا گامی اعتمادساز‌ و مطابق با سیاستهای کلان نظام به حساب می آید. 📍@komeilialireza
🔨 پاسخ پاسخ ایران یا تیر خلاص نتانیاهو! اصلا حمله به سفارت ایران در سوریه برای ایجاد یک دستاورد جهت برون رفت از فشار سنگین بر نتانیاهو بود که علاوه بر متهم بودن در شکست هفتم اکتبر، نتوانسته دو هدف شکستن حماس و آزادی اسرای خود را نیز رقم بزند و حالا که پاسخ ایران گسترده، محکم و به قلب رژیم بوده اگر وی‌ نتواند پاسخی درخور بدهد تیر خلاص خود را عملا زده است. پاسخ رژیم به ایران هم بعید است جدی باشد چرا که می دانند ایران مجددا پاسخ خواهد داد و این یعنی نتانیاهو یک گام دیگر به پایان خود نزدیک شد! گرچه اقدامات خلاف عقل نیز می تواند متصور باشد ولی بازدارندگی ایران هم از آنجا ناشی می‌شود که توان پاسخ از کل جبهه مقاومت را داراست و نیز آمریکا خصوصا بایدن تمایلی به شعله ور شدن جنگی در خاورمیانه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خود ندارد. + پ ن: اگر به ایران حمله شد باید فورا پاسخ بدهیم! 📍 @komeilialireza
🚀 تاکتیک نظامی ایران در حمله چه بوده است؟ پر واضح است که هر کس بداند آمریکا و اردن و فرانسه و انگلیس و... همه توان ضد موشکی را برای پاسخ به حملات ایران فعال کرده بودند، باید بپرسد تاکتیک ایران برای رساندن موشک ها به خاک رژیم چه بوده است؟ اینکه در فیلم ها می‌بینید اول پهبادهای ایرانی شلیک شده اند و سپس موشک های بالستیک به حرکت درآمده اند تاکتیکی برای دفع سپر موشکی توانمند آنها بوده است که اتفاقا این روش تا حد خوبی هم کارایی داشته و توانسته ضرباتی را با وجود آمادگی صد در صد آنها ایجاد کند. لطف کنید و جوگیر فضای رسانه ای و لشکرهای سایبری توانمند دشمن نشوید چرا که اصل این اقدام یک پیام روشن را در ذهن همه ملت ها می کارد و «شکست پذیر بودن» دشمنی که گفته می شد نمیتوان به او گفت بالای چشمت ابروست را ایجاد کرده است. همین پیام را بگیرید و بکوبید بر سر همه ذلیل های داخلی و خارجی ... 📍 @komeilialireza
🚨 چرا حمله یک نقطه عطف است؟ تصویر ایران اقلا در منطقه این شده بود که جرات و حتی توان پاسخ به رژیم صهیونسیتی را ندارد و بخاطر ضعف های متعدد داخلی و منطقه ای به حملات پاسخ غیرمستقیم - مثل زدن اربیل- می دهد و اساسا چیزی بنام «پاسخ مستقیم» متصور نخواهد بود! نتانیاهو که در جنگ غزه بدون موفقیت نظامی مانده بود نیز بر اساس همین تصور به ریسکی بزرگ دست زد به این امید که یک پیروزی نمادین برای خود ثبت کند و از معترضان داخلی وقت بخرد و از همین رو به سفارت ایران حمله کرد که خط قرمز جمهوری اسلامی است. آنچه در روز چهاردهم آوریل رخ داد چند پیامد روشن داشت: اولا تصویر ایران ضعیف و ترسو را شکست. ثانیا قدرت نظامی ایران را به دنیا نشان داد. ثالثا وجه تمایز ما با کشورهای دیگر را در مسأله فلسطین کاملا شفاف کرد. رابعاً افسانه شکست ناپذیری رژیم و ابهت ساختگی آن را کاملا شکست. خامسا مطالبه لزوم درگیری همه کشورهای منطقه با رژیم را زنده کرد و... همه اینها گزاره هایی نو یا احیا شده هستند که تا قبل این عملیات، هر نوع طرح آن ایده ها به غیرعملی و تخیلی بودن متهم می شدند و از همین رو مقایسه آن هم با هفتم اکتبر از این منظر اشتباه نیست. به همین دلیل است که این اقدام را می توان هم بازدارنده خواند و هم پایدار چرا که ضربه بعدی رژیم هم پاسخ داده خواهد شد. البته در صورت دخالت مستقیم آمریکا به این درگیری است که ممکن است معادله اندکی تغییر کند و البته باز هم معنای شکست پذیر بودن و تحقیر شدن رژیم را تغییر نخواهد داد. ناگفته نماند که برخی حملات حزب الله لبنان مانند آنچه امروز در قالب حمله پهبادی رخ داد نیز حاوی پیام هایی خاص در حوزه توانمندی نظامی امنیتی بود و طبعا بازدارندگی خاص خود را در پی خواهد داشت. 📍 @komeilialireza
💎 موانع بروز استعداد در سیستان و بلوچستان چیست؟ دوستان مختلفی از پژوهشگران و اساتید دانشگاههای استان سیستان و بلوچستان از رکود فضای علمی و کمبود تیم های دانش بنیان و... سخن میگویند که بنظرم چند عامل در آن موثر است: طبعا وجود توسعه نیافتگی در حوزه‌های مختلف عامل اصلی است که خودش را در اینجا نیز نشان داده است. اما یکی از عوامل مستقیم اجرای سیاست بومی گزینی و ضعف پایه علمی دانشجویان استان است که ریشه در ضعف عمومی نهاد آموزش در این استان دارد. چیزی که نیازمند یک جهاد و اقدام فراگیر برای بهبود است چرا که کمبود معلم، اماکن آموزشی و ضعف علمی آنها و ترک تحصیل گسترده باعث شده تا پایه علمی خصوصا در منطقه بشدت ضعیف باشد. ما نیازمند یک قرارگاه آموزش فعال و موثر‌ دارای حمایت ملی هستیم. نکته مهم دیگر ضعف انگیزه برای کسب صلاحیت و حرکت جدی برای رشد علمی و اجتماعی در جوانان است که در بلوچ ها بدلیل احساس تبعیض و نیز ناامیدی‌ در رسیدن به موفقیت های بزرگ تر و کسب مسوولیت های استانی و ملی و در سایرین ناشی از احساس عدم رقابت و رسیدن سهل الوصول تر‌ به مسوولیت ها و فرصت هاست. البته اساسا ساختارهای سنتی در پیکربندی اجتماعی این استان بنحوی است که نهادهای مدنی و تشکلها کمرنگ اند و تشکیل تیم های مختلف با صعوبت روبروست. ناگفته نماند که اتفاقات دو سال اخیر نیز در تخریب تصویر آینده میان مردم استان و توسعه احساس ناامنی در مردم موثر‌ بوده است. همچنین وضعیت آب در‌ سیستان مظلوم در چنگال مافیاب آب نیز به ناامیدی ها دامن زده است که امیدوارم با برکات فراوانی که این روزها نازل می‌شود بخشی از مسأله حل بشود و امید هم به مردم بازگردد. باران این چند هفته اگر تجمیع می‌شد نیاز به هبه میلیاردها دلار به مافیا نبود! پ ن: یکی از دوستان سیستانی قدیمی زنگ زد که جایی داشتند می‌گفتند تو ضد سیستانی هستی و من گفتم میدانید که او یک رگش مال همین منطقه است و این حرف را می‌زنید؟! گفتمش: کاش می گفتی اینکه بعد از ۱۴۰۰ سال برسیم به اینکه ملاک برتری جغرافیا یا قومیت باشد تأسف بار است! و بدتر از آن دروغ پراکنی... 📍@komeilialireza
💣 چرا سخنگوی نظامی نداریم؟! اتفاقات صبح گذشته اصفهان که رژیم و آمریکا و بقیه آنرا منکر نشدند در واقع پاسخ آنان به حملات ما بود و حالا ما بجز پرداختن به طنزهای این ماجرا کاری نمی‌کنیم! توسط همه بجز خود ما روایت شده است. رسانه های آنطرفی فارسی از شلیک موشک توسط جنگنده های رژیم از آسمان عراق سخن میگویند و ریزپرنده ها را هم صرفا برای مشغول کردن سامانه پدافندی ما... اینطرف هم که ماشاالله عده ای دوست دارند مدام بنویسند و نام دیگر «طرح همه احتمالات ذهنی» که قطعا روایت سازی نیست شده تحلیل! خب اینکه بعد از یک روز هنوز روایت درستی از این اتفاق نداریم نشان میدهد که ما بشدت نیازمند یک سخنگوی نظامی هستیم. نه سخنگویی که صرفا محکوم یا رد کند بلکه کسی باشد متخصص امور نظامی و موشکی و نیز منطقه را به خوبی بشناسد تا بتواند به نحو دقیق و روی نقشه به مردم دنیا توضیح بدهد که چه اتفاقی رخ داده است و ماجرا چه بوده است؟! من البته این را خوب می فهمم: در زمانه ای که روایت سازی برای ذهن مردم ما دست دیگران است و فقط درباره همین اتفاق اصفهان چندین روایت مطرح شده است و البته معمولا دشمن توان غلبه روایت مد نظر خودش را دارد، بدترین کار «سکوت» و تاخیر است! خود دانید... 📍 @komeilialireza
🇵🇰 آیا تله مبارزه با تروریزم روابط ما با پاکستان را جهت می‌دهد؟! هر چند دولت جدید پاکستان هنوز به طور کامل مستقر نشده ولی سفر رییسی بعد از یک دوره پرتلاطم سیاسی این کشور یک امتیاز برای دولت جدید آن نیز محسوب میشود‌. این یک واقعیت است که رابطه‌ی با ایران در این کشور به افزایش محبوبیت دولتمردان آن کمک میکند و شاید برای دولتی که پس از حذف ناعادلانه چهره محبوبی مثل عمران خان روی کار آمده این اقدام یک فرصت باشد. در هیچ کشوری از دنیا نمی‌توان شاهد چنین استقبالی از رییس جمهور ایران بود که مردم به صورت خودجوش و نه حکومتی به میدان بیایند و حتی شهرهای بزرگی مثل لاهور بخاطر این استقبال تعطیل بشوند. متاسفانه حتی حزب اللهی های ما هم با شنیدن این حرفها تعجب می‌کنند چرا که از ظرفیت الهام بخش ما در آنجا خبر ندارند. حمله موشکی ایران به رژیم هم در افزایش این شور و حال در شرایط کنونی موثر بوده هر چند برای مردم بیرون ایران که در جریان تقسیم بندی های داخلی ما نیستند فرق زیادی بین روسای جمهور نیست و همین استقبال را تقریبا از روحانی نیز کردند کما اینکه در اندونزی هم شاهد استقبال گرم مردم آنجا از خاتمی و احمدی نژاد بودیم چرا که هر دو نماینده جایی بنام جمهوری اسلامی ایران هستند. حال سوال این است که آیا عزم جدی واقعی نیز در هر دو کشور برای توسعه روابط وجود دارد؟ در مطالب قبلی به رابطه دلی پررنگ و عملی کمرنگ دو کشور پرداخته ام ولی امیدوارم این اولین گام دولت رییسی در توسعه روابط به خروجی های عملی منجر شود خصوصا که دولت نوازها نوعا به سعودی دلخوش است و همین هفته قبل بود که سران آن کشور با سرمایه‌گذاری ۷ میلیارد دلاری که گفته می‌شود تا ۳۰ هم قابل افزایش است به آنجا سر زدند که البته در عالم واقع این رقابت قابل حذف نیست. آیا کشور ما در تله «درگیری با تروریزم» که مطلوب آمریکا برای سرد کردن روابط ماست و اتفاقا با توسعه روابط تجاری تا حد زیادی مرتفع می‌شود، می‌افتد یا بر‌ فرصت روابط اقتصادی و تبادل انرژی که مورد نیاز شدید اقتصاد است پافشاری خواهد کرد؟ باید منتظر ماند و عزم عملی طرفین را نیز دید... 📍@komeilialireza