اول بگویم که این کار باید شروع میشد و برای شروع هم خوب بود. دم شهرداری گرم و کاش مسوولین استانی که نیامدند بگویند چرا؟!؟ اما :
چند نفر جوانی که در محلات گلشهر و قلعه خیابان میشناختیم و در ماه امت همکاری کرده بودند را برای بخش نقاشی زنده مراسم معرفی کردیم. این جوان ها بخش ثابت همه مراسم بودند و به همین خاطر، ناخودآگاه ذهن من در کل مراسم، جای ساکنین غیرایرانی مشهدالرضا ع را در نشان مشهد جستجو میکرد.
مراسم، چند پرده روایت هویتی از مشهد داشت و از هر روایت یک شخصیت تا پایان برنامه بر روی سن باقی ماند. روایت حضرت شمش الشموس که از آن روایت، اباصلت هروی بر روی سن نشست. روایت ادب فارسی و جناب فردوسی ، روایت مقاومت و کلنل محمد تقی خان پسیان، روایت انقلاب و حضرت آیت الله شیرازی و نهایتا روایت دفاع مقدس و شهید محمود کاوه. این پنج نماد برگزیده، بخش دیگری از قاب تصویری ثابت سن مراسم دیشب را تشکیل میدادند.
در همه روایت ها من گلشهری ها و مهاجرین را در روایت ضرب میکردم و میدیدم در بیشتر این روایت ها ما کنار هم بوده ایم، اصلا در بخش بزرگی که یکی بوده ایم و وقتی هم جدا شدیم باز به هم پیوسته ایم. در اکنون زندگی جاری مشهد هم که این جوانان مهاجر و مشهدی در کنار هم هستند که تصاویر شش برگزیده نشان مشهد را به تصویر می کشند.
ما برای فهم واقعی از جهانشهر مشهد نیازمند تعاریف دقیقتری هستیم. در کدام مشهد و با کدام تعریف، همه مشهد از جمله مهاجرین و هزاران نخبه آنها نیز دیده می شوند؟! در هر حال جایشان در مراسم فاخر دیشب خالی بود. قصدم تذکر بود و لاغیر.
#گلشهر #نشان_مشهد_الرضا_علیه_السلام
@komeilihosein