eitaa logo
"کانال کمیته بانوان ج. رزما
328 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
34 فایل
اهداف ۱- رعایت بهداشت اخلاق اجتماعی و ادبیات وحدت آفرین حماسی. ۲- همدلی ویکپارچگی ملی در برابر دشمنان بیگانه . ۳- بالابردن آستانه تحمل ملی ، در شرایط متشنج. ۴- توجه اکید به حفظ امنیت ملی وحفظ آرامش اجتماعی در برابر دشمنان.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال امروز عاشقان امام زمان عج ۱-دعای ندبه ۲-صد مرتبه اللهم عجل لولیک فرج ۳-بیست مرتبه اللهم کن لولیک..... ۴-ده مرتبه دعای الهی عظم البلاء..... ۵-زیارت آل یس ۶-دعای سمات ۷-صد مرتبه صلوات التماس دعای فرج 🤲 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
ای دل بشارت می دهــــم خوش روزگاری می رسد. ای دل بشارت می دهـــــم خوش روزگاری می رسد یا درد و غم طـــی می شود یا شهریاری می رسد چون کارگــــردان جهــــان باشد خـــــدای مهربان این کشتی طـوفان زده، هـم بر کناری می رسد اندیشه از ســرما مکـــن ســـر می شـــود  دوران دی شب را ســحــر باشد ز پـــی، آخــر بهــاری می رسد  ای منتظر غمگین مــشو قــــــدری تحـمــل  بیشتر گــــردی به پا شـد در افـــق  گویی سواری می رسد... الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌤️ https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهنام در دســتان قدرتمند مصیب گرفتار شــد. چهاردست و پا به تشك چســبید تا بارانداز نشود. مصیب پاهايش را در ســگك انداخت. زور زد. بهنــام مقاومت کرد. بدنش خیس عرق شده بود. مصیــب زور آخرش را زد و بهنــام را روي پل برد. بهنــام مقاومت مي کرد. مصیب روي بهنام يله شــد. تمام ســنگیني اش را روي او انداخته و مي خواست شانه هايش را به تشك بچسباند. چشمان بهنام از زور فشار و درد، سیاهي رفت. دندان هايش را به هم قفل کرد. ســرش روي تشــك بــود، کف پاهايش، کمان بدنــش، رو بــه بالا مقاومت مي کرد. کم کم مزه ي شــور خون را بر لبانش حس کرد. زري باف نعره کشید: ـ بارك الله بهنام... مقاومت کن. نگذار بشكندت... مقاومت کن!» بهنام، تماشــاچي ها را وارونه مي ديد. 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
نفس هاي تند و گرم مصیب بناگوش و صورتش را داغ کرد. ناگهان در يك حرکت، روي سر پشتك زد و مصیب، اسیر بدلكاري بهنام شد و به پل رفت. سالن کشتي از فرياد تماشاچي ها لرزيد. ديگر تمام سالن بهنام را تشويق مي کردند. فريادها لحظه اي قطع نمي شد. بهنام ديد که صورت مصیب ســرخ شــد و رو به تیرگي رفت. با يك فشــار، شانه هاي او را به تشك چسباند. کف دست داور که در کنار آن دو نیم خیز شده بود، محكم به تشــك خورد. مصیب از حال رفت. بهنام قل خورد و به پشــت، روي تشــك ولو شــد. زري باف دويد و بهنام را روي شــانه هايش انداخت و دور سالن دويد. همه نعره مي زدند: «بهنام... بهنام...!» بهنام با خستگي دست تكان داد. زري باف او را وسط تشك آورد. صورتش را بوسید و کنار رفت. بهنام به طرف مصیب رفت. مصیب زار زار مي گريست. بهنام دســت مصیب را گرفت و کمك کرد تا بلند شــود. مصیب ايســتاد. به چشمان بهنام زُل زد. بهنام شانه ي او را بوسید. مصیب، بهنام را بغل کرد و زير گوشش گفت: «تو معرکه اي کاکا! تا حالا هیچ کس مرا ضربه فني نكرده بود.» داور، دســت بهنام را بالا برد و ســالن بار ديگر از فرياد و تشــويق جمعیت لرزيد. بهنام، هاشم را ديد که با شور و حرارت بالا و پايین مي پرد و خوشحالي مي کند. 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
»»» آیه ی روز : ********** يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ انفال-24 ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید! ********** نکته ها: حیات، اقسام مختلفى دارد: - حیات گیاهى. «انّ اللّه یحیى الارض بعد موتها» (464) خداوند زمین را زنده مى كند. - حیات حیوانى. «لمحیى الموتى» (465) خداوند مردگان را زنده مى كند. - حیات فكرى. «مَن كان میّتاً فأحییناه» (466) آن كه مرده بود و زنده اش كردیم. - حیات ابدى. «قدّمت لحیاتى» (467) كاش براى زندگیم چیزى از پیش فرستاده بودم. مقصود از حیاتى كه با دعوت انبیا فراهم مى آید، حیات حیوانى نیست، چون بدون دعوت انبیا نیز این نوع حیات وجود دارد، بلكه مقصود حیات فكرى، عقلى ومعنوى، اخلاقى و اجتماعى و بالاخره حیات و زندگى در تمام زمینه ها مى باشد. البتّه ممكن است مراد از دعوت به حیات در اینجا (به دلیل آن كه آیه در كنار آیات جنگ بدر آمده است)، دعوت به جهاد باشد. حیات انسان، در ایمان و عمل صالح است و خداوند و انبیا هم مردم را به همان دعوت كرده اند. «دعاكم لما یحییكم» اطاعت از فرامین آنان رمز رسیدن به زندگى پاك و طیّب است، چنانكه در جاى دیگر مى خوانیم: «مَن عمل صالحاً من ذكر أو أنثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیاة طیّبة» (468) و طبق روایات شیعه وسنّى، یكى از مصادیق حیات طیّبه، پذیرش نداى پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در مسأله ى ولایت علىّ بن أبى طالب علیهما السلام و اهل بیت اوست. (469) حایل و فاصله شدن خدا میان انسان و قلبش، نشان دهنده ى حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطه ى او بر تمام موجودات است و اینكه قدرت و توفیق از اوست. از رگ گردن به ما نزدیك تر است، فعالیّت عقل و روح نیز به دست اوست و اگر لطف او نبود، هرگز انسان به حقّانیّت حقّ و بطلان باطل پى نمى برد. از امام صادق علیه السلام روایت شده است كه یكى از مصادیق حایل بودن خدا بین انسان و دل او، مسأله ى محو و اثبات است؛ محو كفر و اثبات ایمان، محو غفلت و شك و تثبیت تذكّر و یقین. (470) در جاى دیگر فرمودند: خداوند نمى گذارد انسان، باطل را حقّ ببیند. (471) همچنین فرمودند: گاهى انسان با گوش، چشم، زبان و دست خود به چیزى علاقه دارد، ولى اگر آن را انجام دهد، قلبش با آن همراه نیست و مى داند آنچه میل به آن داشته حقّ نیست. (472) و ممكن است حائل شدن، كنایه از مرگ باشد. ----- 464) حدید، 17 465) فصّلت، 39 466) انعام، 122 467) فجر، 24 468) نحل، 97 469) تفسیر فرقان 470) تفسیر فرقان 471) بحار، ج ********** پیام ها: - شرط ایمان واقعى، اجابت كردن دعوت خدا و رسول است. «یا ایها الّذین آمنوا استجیبوا للّه و للرّسول» - دعوت خدا و رسول، داراى حقیقت و هویّتى واحد مى باشد. «دعاكم» و نفرمود: «دعواكم» - حركت در مسیر خدا و انبیا، حیات واقعى است و كناره گیرى از آن، مرگ انسانیّت است. «دعاكم لما یحییكم» - تمام دستورات دینى و فرامین انبیا، حتّى فرمان جنگ و جهاد، مایه ى حیات فرد و جامعه مى باشد. «دعاكم لما یحییكم» - كسى كه به حضور و احاطه خداوند ایمان داشته باشد، از دعوت پیامبران سرپیچى نمى كند. «استجیبوا... یحول بین المرء و قلبه» - تا از دنیا نرفته و فرصت داریم، حقّ را بپذیریم. (بنابراین كه حائل شدن خدا بین انسان و قلبش، كنایه از مرگ باشد). «استجیبوا... یحول بین المرء و قلبه» - نه مؤمن مغرور شود ونه از كافر مأیوس گردید، چون دلها به دست خداست و او مقلّب القلوب است. «یحول بین المرء و قلبه» - جاى هیچ عذرى براى نپذیرفتن توحید و یگانگى خداوند نیست. «یحول بین المرء و قلبه» زیرا توحید، امرى فطرى است. (473) - هر فكر و اندیشه اى كه بر دل انسان بگذرد، خداوند بدان آگاه است. «یحول بین المرء و قلبه» - خداوند از هر چیزى به انسان نزدیك تر است، حتّى از قلب او به خودش. «یحول بین المرء و قلبه» - همه ى ما خواسته یا ناخواسته در قیامت محشور خواهیم شد، پس به رسولان الهى پاسخ مثبت دهیم. «استجیبوا للّه وللرّسول... الیه تحشرون» ----- 473) تفسیر المیزان https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت_پنجاه_ششم سوال ها مجددن به ذهنم حجوم می آورند . خنده ام را جمع میکنم و جدی میگویم +من چند تا سوال دارم بهم جواب میدی ؟ نگاهی به ساعتش می اندازد و با خنده میگوید _۱۰ دقیقه ی دیگه سجاد میاد ولی تا اون موقع سوالاتو بپرس اگه جواباشو بدونم میگم . ابرو بالا می اندازم +چه ربطی به آقا سجاد داره ؟ _آخه سجاد گفت وقتی افتادی ازش چند تا سوال پرسیدی که جوابت رو نداده .گفت وقتی بیاد بیمارستان جواب همه ی سوالات رو میده ، حالا هم تا سجاد بیاد من در خدمتم . بلافاصله سراغ سوال هایم میروم +مشکل پام چیه ؟ با شک و تردید نگاهم میکند _جایی که افتادی پر از شیشه خورده بوده بخاطر همین داخل زانوت پر از شیشه بود . من مقداریش رو در آوردم ، وقتی اومدیم بیمارستان بقیش رو برات در آوردن و حدود ۵ تا بخیه زدن . چون با زانو زمین خوردی زانوت در رفته ، برات جاش انداختن و آتل بستن . آنقدر از حرف های شهریار تعجب کردم که دهانم باز مانده است‌ . با همه یه بخش هایش میتوانم کنار بیایم اِلا بخیه زدن ! چون جای بخیه هیچوقت از بین نمیرود . با حزن میپرسم +چون پام در رفته وقتی پام رو تکون میدادم درد میگرفت ؟ سری به نشانه ی تایید تکان میدهد . متوجه ناراحتی ام میشود و دستم را میگیرد . گرمای دستانش حس خوبی را به من میدهد ، انگار حس برادری و محبت شهریار را تثبیت میکند . _خودت میدونی که از ناراحتیت ناراحت میشم ولی باید حقیقت رو بهت میگفتم . هرچه زودتر میفهمیدی به نفع خودت و اطرافیانته . میتونستم الان بهت بگم پات هیچ مشکلی ندداره و فقط یه خراش سطحی ه ولی بلاخره تا چند روز دیگه متوجه میشدی . سر تکان میدهم . جو سنگین شده است ، سعی میکنم فضا را عوض کنم +راستی چرا مامانمو فرستادی بیرون ؟ _خوب نیست آدم بالای سر بیمار گریه کنه ، ممکنه بیمار نا امید بشه یا دچار اضطراب و نگرانی بشه . حق با شهریار بود . سرم را کمی روی تخت جا به جا میکنم . شهریار دستش را از دستم بیرون میکشد و روی زانویش میگذارد و بالبخند من را نگاه میکند . من هم متقابل لبخندی میزنم و سراغ سوال بعدی میروم +بقیه کجان ؟ 🌿🌸🌿 《اُطلُبُ العِشق مِنَ المَهد اِلی تا به ابد باید این جمله برای همه دستور شود》 فاضل نظری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت پنجاه هفتم شهریار دستش را از دستم بیرون میکشد و روی زانویش میگذارد و با لبخند من را نگاه میکند . من هم متقابلا لبخندی میزنم و سراغ سوال بعدی میروم +بقیه کجان ؟ _مامان بابای من تا بیمارستان اومدن بعد رفتن . عمو محمود و خانوادشون هم یک ساعتی منتظر موندن ولی وقتی دیدن بیدار نمیشی به اصرار پدر و مادرت رفتن . ناراحتی را در چهره ی شهریار میبینم . انگار از اینکه خانواده اش نمانده اند ناراحت است . دلم برایش میسوزد او واقعا بی تقصیر است . +دست همشون درد نکنه . از طرف من از همشون تشکر کن تا بعدا خودم تشکر کنم _حتما این کار رو میکنم . کسی در میزند . با شنیدن صدا هر دو به سمت در برمیگردیم . شهریار بلند میشود _فکر کنم سجاد اومد خم میشود و آرام پیشانی ام را میبوسد ، لبخند شیرین میزند و با محبت میگوید _مراقب خودت باش . من فعلا یک ساعت دیگه برای ترخیص برمیگردم . لبخند گرمی میزنم +باش پس منتظرم پتو را از روی تخت بر میدارد و روی من می اندازد . انگار میداند من جلوی سجاد معذب میشوم . لبخندم عمیق تر میشود +ممنون _خواهش میکنم وظیفس . در دل از داشتن همچین برادری ذوق میکنم . به سمت در میرود و در آخر میگوید _خدافظ +خدافظ بعد از خروج شهریار سجاد وارد اتاق میشود ، روی صندلی مینشیند و کیسه ای پر از کمپوت و آبمیوه را روی میز میگذارد _سلام دختر عمو بهترید ؟ از نوع حرف زدنش خنده ام میگیرد . نه به نورا گفتن ها صبحش نه به جمع بستن های الانش . +سلام . ممنون بهترم . دستتون درد نکنه خیلی زحمت کشیدید بابت زحمات صبحتون هم ممنون . یک تای ابرویش را بالا میدهد _چه زحمتی من که کاری نکردم لبخند تصنعی میزنم +در هر صورت ممنونم سریع میرود سراغ اصل مطلب _خواهش میکنم . تعارف رو کنار بزاریم من منتظرم سوال هاتون رو بپرسید بعد از کمی مکث میکنم و میگویم +اولین سوالم اینه که چرا صبح جواب سوالام رو نمیدادید ؟ 🌿🌸🌿 《نشو محبوب آن یاری که خود یاری کسی باشد نرو بالای دیواری که دیوار کسی باشد》 یاسر قنبرلو 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ... 🌿سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده. سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از امام علی علیه السلام بگم دلتون خنک بشه علامه حلی نقل میکنه که‌وقتی هلاکوخان به خارج شهر بغداد رسید مردم از ترس به خارج شهر پناه بردند علامه حلی در ادامه میفرماد که پدر من و سيدبن طاووس و ابي العزا که هر سه از نوابغ تشیع بودند نامه ای به هلاکوخان نوشتند و‌گفتن تو در این جنگ پیروز میشوی ، مردم مارا امان بده هلاکوخان بعد خواندن نامه سریع پاسخ فرستاد که به پیش من بیاید .پدر علامه حلی با کتاب نهج البلاغه پیش هلاکوخان رفت از ایشون سوال کرد که این چه‌پیش بینی بود که کردی پدر علامه حلی این خطبه ی نهج‌البلاغه رو میخواند گويا مى بينيم آنها را كه گروهى هستند كه چهره هايشان مانند سپر (پهن و گرد) و چكش خورده است (پرگوشت و ضخيم و نشانه دار) لباسهاى ديبا و ابريشم مى پوشند و اسبهاى نيكو يدك مى كشند، هركجا (كه وارد شوند) خونريزى بسيار سخت واقع مى شود به گونه اى كه مجروحين بر روى كشته ها راه روند و گريخته كمتر از اسير باشد (اكثرا مخالفين آنها كشته يا اسير شوند و راه فرارى ندارند.» ( نهج البلاغه ، خطبه 128) هلاکوخان که تمام این نشان‌ها را در خود و سپاهیانش می‌بیند شهر های کوفه حله کربلا و نجف رو امان می‌دهد سپس به بغداد حمله و آخرین خلیفه ی بنی عباس رو می‌کشد این پیش بینی امیر المؤمنین ششصد سال قبل از این حادثه بیان شده است به شیعه بودنت افتخار کنه بچه شیعه که مولای تو مولای تمام عوالم است هرکدام اهل بیت هزاران هزار حکمت داره و یه حکمت توان نشناختن مقام علی ابن ابی طالب امام مؤمنین هستش اولیت بار کلاس چهارم ابتدایی بودم نهج البلاغه رو خوندم از اون موقع حداقل ماهی یه کتاب در مورد امام علی میخوندم البت کتاب رو چند بار میخوندم خدا حفظ کنه یه خانوم معلمی داشتم هر روز ازش کتاب میگرفتم بهم گفت این راه انتها نداره غرق میشی وغرق میشی ... الان از اون روز ۱۹ سال گذشته و من همچنان در مورد امام علی کتاب میخونم نه تنها کتاب بلکه چند بار تاریخ امام علی رو از لسان چندین عالمو گوش کردم نمیخواستم حتی یه نقطه از تاریخ امام علی رو از دست بدم یه زمانی گروه داشتم حداقل شبی یدونه فضیلت می‌نوشتم از مولا و الان اینقدر فضیلت از آقا دارم تو ذهنم که قلمم لال شده از نوشتن گم میشم کدوم رو بگم بخدا حالا بعد اینهمه سال به حرف اون معلم رسیدم که تو شناخت امام علی غرق میشی شناخت علی کار تو نیست فقط کار ذات الهیه الان دائم تو حیرتم خدایا مگه میشه بابا خداوند میفرماد ای انسان تمام این عالم آسمان ستاره و..برای تو خلق کردم اینها با تمام عظمت باز هم از تو کوچکترن آنها خلقت صغرا و تو ای انسان وجودت خلقت کبراست بعد این آدم با این ذات وقتی بخواد علی بشناسه غرق میشه ذوب میشه حالا میخوای بدونی غربت یعنی چه . غربت یعنی این علی اینقدر تنها بود که با چاه درد دل میکرد ای وای نمیگم هر سال هر روز هر دقیقه هر ثانیه یا هر لحظه زندگی مولا والاست بلکه هرنفس کشیدنش از عبادات تمام عالم بالاتره نه هر نفس کشیدنش نه به والله هر پلک زدنش هر نگاه کردنش از تمام عالم بالاتره فرمود علی جان خیر تو خیر است و شر تو هم خیره علی جان تو نه بدی داری نه به کسی بدی کردی تو نوری بلاتشبیه انسان مستقیم نمیتونه به خورشید نگاه کنه کور میشه تو نوری کسی نمیتونه مستقیم به تو نگاه کنه کسی که نوکر علی باشد اصلا نمیتونه حرف بزنه در محضر علی خدایا در حیرتم علی کیست . یه بیت زیبا هست که میگه همیشه بعد دیدار علی آنقدر تحیر داشت یکی باید که شانه ی قنبر را تکان میداد . علی جان تو بزرگی چه بگویم ای لال شوی زبان که نتوانی وصف علی گویی واقعا علی کیست که عمر عاص میگه بزرگتری افتخارم اینه در زمانی نفس کشیدم که علی نفس کشید علی کیست که نقل کردن بزرگترین دشمنانش مثل معاويه وقتی خبر شهادت امام علی رو شنید عمامه اش رو بر زمین کوبید در وصف علی شعر سرایید ای روباه صفتان از لانه هایتان بیرون بیایید که دیگه شیر بیشه ها در این دنیا نیست دیگر علی ابن ابیطالب در دنیا نیست خدایا علی کیست که تمام دشمنانش از فضائلش برای خود ابرو می‌خواهند ابن ابلحدید معتزلی سنی افتخار می‌کند که عشق علی را در سینه دارد خدایا متحیر مانده ام که علی کیست... https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
در فرهنگ کُردی وقتی پسر و دختری عاشق همدیگر می شوند بهترین و بزرگ ترین سیب را انتخاب می‌کنند و به اصطلاح کردی آن را میخک‌ریز یا میخک‌کوب می کنند و به همدیگر هدیه می‌دهند و این نماد عشق در فرهنگ کردی است.🍎 بعد از فرو رفتن میخک‌ها در سیب، آب سیب از طریق میخک‌ها خارج شده و سیب تبدیل به یک گوی چوبین می‌شود. این پروسه یک ماه طول می‌کشد اما بعد از خشک شدن، این سیب بیش از ۱۰۰ سال به همان شکل اول باقی می‌ماند. جالب است که حتی اگر بعد از ۵۰ سال هم کمی آب به سیب بپاشانید، بوی خوب میخک، فضا را پر می‌کند و یادآور است.♥️ هزاران شهید میخک کوب کرده اند ایران را، عشق اولین چیست جز وطن؟ https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ صبح ها رابه سلامی به توپیوندزنم ای سرآغازترین روز خدا صبح بخیر به امیدی که جوابی زشمامی آید گفتم ازدورسلامی به شماصبح بخیر صبحتون حسینی💚🌤 https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
recording-۲۰۲۲۱۲۲۲-۱۲۳۶۴۷.mp3
16.74M
❇️ سخنان تکان دهنده حاج حسین یکتا در قم . تحلیلی بسیار متفاوت از مسائل اخیر از نگاه مکتبی . 🔻پ ن: تمامی اساتید، دانشجویان، طلاب، دست اندرکاران، مسئولین مدعی کار فرهنگی و تربیتی، تمامی جوانان و نوجوانان، دانشجویان و رزمندگان و ... گوش کنند. کدهای بسیار دقیقی را اشاره میکند که توجه به این کدها و تکرار و تذکر آنها بسیار ضروری است . برای یکبار هم که شده درست گوش کنیم تا ببینیم کجای کاریم .. https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
📍اخبار 🔴فشار اینبار به بهانه ی سقوط هواپیمای ✈️ اوکراینی 🔴کانادا به ایران مهلت چهار ماهه داد 📍کانادا به همراهی به ایران ۴ماهه مهلت داد که ابهامات حادثه سقوط ✈️هواپیمای اوکراینی را بر طرف کند در غیر اینصورت پرونده را به ارجاع می دهد. 📍 اما در حادثه های مشابه در جهان چه برخوردی میشود؟ 👇🏻 👇🏻 ✈️💥آمریکا هواپیمای ایرانی را با ۲۷۶ سرنشین در خلیج فارس با دوموشک هدف قرار داد، جهان هیچ برخوردی نکرد و به کاپیتان این ناو مدال🏅افتخار داد 💥✈️کشور اوکراین با موشک هواپیمای مسافری ترکیه را منهدم کرد هنوز بعد از ۳۰سال هیچ پاسخی نداده است. 🔴لیست سیاه 👇🏻 👇🏻 👇🏻 ✅ساکنان کشورهای زیر بومی نیستند و با لشکرکشی اشغال شده اند: 👆سر و صدای کشورهای فوق برای دفاع از حقوق بشر و از همه بلند تر است. 📍داستان: روزی عده ای هنگام تعقیب ☠️ سارقی فریاد می زنند... آی دزد. آی دزد بگیرید دزد را دزده که خودش را در خطر دید برای رهایی تدبیری کرد... و خودش هم همصدا با مردم فریاد زد آی دزد آی دزد و بدین ترتیت توجه مردم را به فرد نامشخصی داد و از مهلکه گریخت. 👍حکایت بالا زبان حال کشورهای فوق است . 🔴نهادها و سازمان های بین المللی ابزار دست صهیونیست جهانی می باشد https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8