eitaa logo
"کانال کمیته بانوان ج. رزما
321 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
36 فایل
اهداف ۱- رعایت بهداشت اخلاق اجتماعی و ادبیات وحدت آفرین حماسی. ۲- همدلی ویکپارچگی ملی در برابر دشمنان بیگانه . ۳- بالابردن آستانه تحمل ملی ، در شرایط متشنج. ۴- توجه اکید به حفظ امنیت ملی وحفظ آرامش اجتماعی در برابر دشمنان.
مشاهده در ایتا
دانلود
بهنــام، نوزاد را که به شــدت بي تابي مي کرد، در آغوش گرفت و به ســوي مســجد جامع دويد به آنجا رســید. مردم وحشتزده را ديد که نمي دانستند چه کنند. ده ها زن در حیاط مســجد نوحه مي خواندند و به ســر و صورت مي زدند. چند پاسدار جوان سعي مي کردند به مجروحین کمك کنند. امدادگران ـ زن و مرد ـ در حال پانسمان مجروحین بودند. بهنام به سوي يكي از دختران امدادگر رفت. نوزاد را به طرف او گرفت و گفت:«بیا خواهر، مادرش شهید شده.» دختر جوان، نوزاد را به سینه چسباند و بغضش ترکید. شهر يكپارچه آتش شده بود. بهنام معطل مانده بود که مگر عراقي ها چقدر توپ و خمپاره دارند که بي وقفه شهر را مي کوبند. کم کــم از حرف هــاي مردم فهمید کــه عراقي ها نه تنها به خرمشــهر، بلكه هواپیماهايشان به فرودگاه تهران و اکثر شهرها حمله کرده اند. از مدت هــا پیش، عراقي ها در مرز شــلمچه خیلي فعالیت مي کردند. هر روز صــداي درگیري آنها بــا نیروي مرزي به گوش مي رســید. هرچند مدت يكبار هم، توپ يا خمپاره اي ســرگردان در گوشــه و کنار خرمشــهر منفجر مي شد. شايعه هاي زيادي دهان به دهان مي چرخید. «انگار جنگ دارد شروع مي شود!» «مي گويند ده ها لشكر عراقي لب مرز شلمچه آماده ي حمله اند.» «کي گفت؟ تو خودت ديدي؟» «نه، شنیدم. همه مردم شنیدن.» «مي گويند دويستا تانك آماده ي حمله به خرمشهر است.» 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
«خدا نكند جنگ شــروع بشــود! بعد از عمري آبرو داري، آواره ي کدام شهر و ديار بشويم؟» اما حال، حرف هاي ديگري به گوش مي رسید. «عراقي ها دارند به شهر نزديك مي شوند.» «خوش به حال آنهايي که زودتر فرار کردند!» «يعنــي تو مي خواهي فــرار کني؟ مي خواهي عراقي ها بیايند و شــهرمان را بگیرند و غارت کنند، حاشا به غیرتت!»«عراقي ها سگ کي باشند؟ خرمشهر را گورستان سربازانشان مي کنیم.» «اي بــرادر، کجاي کاري؟ آنها هزار هزار توپ و تانك دارند و ما در کل مرز، فقط چند تا ژ ـ ث و خمپاره انداز کوچك داريم.» پیرمردي از راه رسید و هوار کشید: «آهاي مردم... پانصد تا تانك عراقي دارند به شهر نزديك مي شوند!» «پدرجان، چرا مردم را مي ترساني؟!» «دروغم چیه؟ خودم ديدم!» بهنام مي ديد که مردم، هم ترسیده اند و هم حرف از مقاومت و ايستادگي در برابر دشــمن مي زنند. باور نمي کرد که خرمشهر به دست عراقي ها بیفتد. حتي دو روز پیش، صالی گفت که دو تا از بچه هاي ســپاه لب مرز شهید شده اند، باز باور نمي کرد که جنگي در کار باشــد. اما حالا مي ديد که جنگ شــروع شده؛ با تمام وحشت و کشتار و ويراني اش. بايد در برابر دشمن ايستاد. 🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹 ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 زن، زندگی، آزادی 🔻امروزه با تمام تبلیغاتی که علیه جایگاه زنان مسلمان در تمام رسانه‌های تبلیغاتی غرب صورت می‌گیرد، آماری تکان‌دهنده از شکست این تلاش‌ها حکایت دارد. در واقع زنان حدود ۷۰ درصد از تازه‌مسلمان‌های اروپایی و آمریکایی هستند. بنابراین خود غربی‌ها به عمق اندیشه‌ی اسلامی و تأثیرگذاری بر جوامع خودشان پی‌برده‌اند و از این ناحیه احساس خطر می‌کنند. آری زن در تمدن غرب بیش از آنکه یک انسان باشد تبدیل به یک کالا شده است که اگر نتوانند آن را بفروشند آن را می کشند. ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴برملا شدن دروغ مادر متهم محمد قبادلو در مقابل زندان برای مظلوم نمایی! لطفا کلیپ رو ببینید ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋ عهد کرده‌ام برای آمدنت چلّه بردارم نذر کرده‌ام روزی یک دور تسبیح حیرانی‌ام را نشانت دهم: ۳۴ بار نگاهم کن، ۳۳ بار من را بخر، ۳۳ بار مهدی بیا، تا چهل روز بساط دلم همین است! مهدوی https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
﷽📚🕥 📖 (ع) 🦋ملاقات يونس با قارون در اعماق زمين‏🦋 🌿از اميرمؤمنان على عليه‏السلام نقل شده: هنگامى كه حضرت يونس عليه‏السلام در شكم ماهى بزرگ، قرار گرفت، ماهى در درون دريا حركت مى‏كرد به درياى قُلزُم رفت و سپس از آن جا به درياى مصر رفت، سپس از آن جا به درياى طبرستان (درياى خزر) رفت، سپس وارد دجله بصره شد، و بعد يونس را به اعماق زمين برد. 🔰قارون كه در عصر موسى عليه‏السلام مشمول غضب خدا شده بود (و خداوند به زمين فرمان داده بود تا او را در كام خود فرو برد) فرشته‏اى از سوى خدا مأمور شده بود كه او را هر روز به اندازه طول قامت يك انسان، در زمين فرو برد. يونس عليه‏السلام در شكم ماهى، ذكر خدا مى‏گفت و استغفار مى‏كرد. قارون در اعماق زمين، صداى زمزمه يونس عليه‏السلام را شنيد، به فرشته مسلط بر خود گفت: اندكى به من مهلت بده، من در اين جا صداى انسانى را مى‏شنوم! خداوند به آن فرشته وحى كرد به قارون مهلت بده. او به قارون مهلت داد، قارون به صاحب صدا (يونس) نزديك شد و گفت: تو كيستى؟ 🌿يونس: انَا المُذنِبُ الخاطِى‏ءُ يُونُسُ بنِ مَتَّى؛ من گنهكار خطاكار يونس پسر متى هستم. قارون احوال خويشان خود را از او پرسيد، نخست گفت: از موسى چه خبر؟ يونس: موسى عليه‏السلام مدتى است كه از دنيا رفته است. قارون: از هارون برادر موسى عليه‏السلام چه خبر؟ يونس: او نيز از دنيا رفت. قارون: از كلثُم (خواهر موسى) كه نامزد من بود چه خبر؟ يونس: او نيز مرد. 🔰قارون، گريه كرد و اظهار تاسف نمود (و دلش براى خويشانش سوخت و براى آن‏ها گريست) فَشَكَرَ اللهُ لَهُ ذالِك؛ همين دلسوزى او (كه يك مرحله‏اى از صله رحم است) موجب شد كه خداوند نسبت به او لطف نمود و به آن فرشته مأمور بر او خطاب كرد كه عذاب دنيا را از قارون بردار (يعنى همانجا توقف كند و ديگرى روزى به اندازه يك قامت انسان در زمين فرو نرود كه عذاب سختى براى او بود) 🌿و در حديث امام باقر عليه‏السلام آمده: هنگامى كه آن ماهى به درياى مسجور رسيد، قارون كه در آن جا عذاب مى‏شد زمزمه‏اى شنيد، از فرشته موكلش پرسيد: اين زمزمه چيست؟ فرشته گفت: زمزمه يونس عليه‏السلام است... 🔰آن فرشته به التماس قارون، او را نزد يونس آورد، قارون احوال خويشانش را از يونس عليه‏السلام پرسيد، وقتى دريافت آن‏ها از دنيا رفته‏اند، گريه شديدى كرد، خداوند به آن فرشته فرمود: اِرفَع عَنهُ العَذابُ بَقيةَ الدُّنيا لِرَقَّتِهِ عَلى قَرابَتهِ [كه ترجمه‏اش ذكر شد . الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲🏻🕊 ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
»»» آیه ی روز : ********** وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ انبیاء-107 ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. ********** پیام ها: - حكومت بندگان صالح بر زمین تبلور لطف و رحمتى است كه در سایه رسالت بدست مى آید و هر آنچه از رحمت نبوى صلى الله علیه وآله كه در دنیا و آخرت نصیب افراد مى شود، پرتوى از رحمت الهى است. «و ما ارسلناك الا رحمة» - همه ى احكام و دستوراتى كه پیامبر اسلام آورده حتّى جهاد، حدود و قصاص و سایر كیفرها و قوانین جزایى، براى جامعه ى بشرى رحمت است. «و ما ارسلناك الاّ رحمة» - خداوند، «ربّ العالمین» و رسولش «رحمة للعالمین» است، یعنى تربیت واقعى در سایه هدایت انبیا امكان پذیر است. «رحمة للعالمین» - پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله براى همه ى انسان ها، در همه ى اعصار و تمامى مكان ها رحمت است و نیازى به پیامبر دیگرى نیست. «رحمة للعالمین» - رسول گرامى اسلام صلى الله علیه وآله حتّى براى ملائكه مقرب الهى نیز رحمت است. «رحمة للعالمین» در حدیثى مى خوانیم كه جبرئیل به پیامبر صلى الله علیه وآله اظهار داشت كه رحمت تو مرا نیز شامل شد.(104) - دستورات اسلام جهان شمول است. «للعالمین» - یك انسان با اراده ى الهى مى تواند در تمام هستى اثر بگذارد. «للعالمین» ----- 104) تفسیر مجمع البیان. ********** ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت_هشتاد_یکم وقتی سکوتم را میبیند میپرسد _خیلی تعجب کردی مگه نه ؟ لبخند میزنم و سعی میکنم عادی برخورد کنم _از چی تعجب کردم ؟ نگاهش را از من میگیزد _خودت میدونی دارم راجب چی صحبت میکنم سر تکان میدهم +هم تعجب کردم هم خیلی خوشحالم دوباره آبی چشم هایش را به چشم هایم میدوزد و لبخند کوچکی محزونی میزند _حق داری ، من تو خانواده ای بزرگ شدم که حتی تو خونشون قرآن پیدا نمیشه و بعد پوزخندی میزند سعی میکنم آرامش کنم +چرا از یه دید دیگه بهش نگاه نمیکنی . تو انقدر آدم خوبی بودی حتی با وجود همچین خانواده ای خدا این توفیق رو بهت داده که بتونی راه درست رو انتخاب کنی . سکوت میکند و به فکر فرو میرود . سعی میکنم بحث را عوض کنم +میتونم بپرسم چند وقته نماز میخونی ؟ _خیلی وقت ، نیست ۸ روزه لبخندی از سر شادی میزنم +پس الان خیلی پاکی برای من حتما دعا کن سرش را پایین می اندازد ادامه میدهم +وقتی انسان توبه میکنه همه ی گناهانش پاک میشه عین بچه ای که تازه متولد شده _میدونی نورا دلم میخواد عوض بشم ، دلم میخواهد مثل شهدا باشم +میشی . اگه خودت بخوای میشی قطره ی اشکی از گوشه ی چشم سر میخورد اما سریع با پشت دست پاکش میکند . چقدر این لحظه ها برایم شیرین است با احتیاط میپرسم +خانوادت میدونن ؟ _نه ؛ فعلا بهتره ندونن . دلم برایش میسوزد . اگر شهروز بفهمد دمان از روزگارش در می آورد . +چطوری تا الان نفهمیدن ؟ _چون کل این ۸ روز رو تو مسجد نماز خوندم با تعجب نگاهش میکنم . ادامه میدهد _اگه میخواستم هم نمیتونستم تو خونمون نماز بخونم چون پولی که باهاش این خونه رو خریدم نزدیک ۲ سال تو بانک بود و خمس ندادس بخاطر همین نماز توی خونه ی ما باطله ابرو بالا می اندازم +پس خود عمو محسن و بهاره خانم چطوری تو خونتون نماز میخونن با لحنی تاسف بار میگوید _مامان بابام که یکی در میون نماز میخونن ولی همونایی هم که میخونن باطله 🌿🌸🌿 《غرق عشق تو شدم ، بلکه تو شاید روزی دل به دریا بزنی ، عازم دریا بشوی》 احسان نصری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان_لبخند_بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت_هشتاد_دوم با لحنی تاسف بار میگوید _مامان بابام که یکی در میون نماز میخونن ولی همونایی هم که میخونن باطله دلم برایش میسوزد . مظلوم تر از چیزیست که فکرش را میکردم . +میخوای با مامان بابای من صحبت کنی ؟ حتما میتونن کمکت کنن لبخند پر محبتی به صورتم میپاشد _عمو محمد و خاله میدونن اخم تصنعی میکنم و با دلخوری میگویم +مامان بابام میدونن ؟ پس فقط من اضافه بودم که بهم نگفتی بلند میخندد _شما که تاج سری . حالا که فهمیدی دیگه از چی ناراحتی ؟ شانه بالا می اندازم و بعد از کمی مکث میگویم +راستی چی شد که یه هویی تصمیم گرفتی عوض بشی ؟ _راستشو بخوای خیلیم یه هویی نبود بعد از چند وقت تحقیق این تصمیمو گرفتم ولی ماجراش مفصله بعدا برات تعریف میکنم اما فعلا در همین حد بدون که سجاد باعث و بانیش بوده پس بخاطر همین شهریار و سجاد مدام پیش هم بودند و با هم صمیمی شده بودند . شهریار بعد از کمی مکث و من و من کردن میگوید _نورا من خیلی وقته میخوام ازت عذر خواهی کنم ؛ فکر کنم الان بهترین موقعیته ابرو بالا می اندازم +بابت ؟ سرش را پایین می اندازد و به تسبیح در دستش خیره میشود _بابت اون روزی که فهمیدیم به هم محرمیم . میدونی.........باید مراعات میکردم ولی من چون خانوادم حساسیت نداشتم رو این موضوعات نمیدونستم کار اشتباهی تازه الان دارم متوجه میشم لبخند میزنم و سر تکان میدهم +میفهمم ؛ گذشته ها گذشته دیگه بهش فکر نکن ، کاری هم که کردی گناه نبود که بخوای خودتو بخاطرش سرزنش کنی لبخند خجولی میزند و چیزی نمیگوید . بعد از چند دقیقه تصمیم میگیرم موضوعی را که بخاطرش به اتاق شهریار آمدم را بیان کنم با احتیاط میگویم +شهریار یه خواهشی ازت دارم لطفا نه نیار نگاه پرسشگرش را به صورتم میدوزد _بستگی داره خواستت چی باشه با حالت خواهشگرانه ای میگویم +ازت میخوام دیگه پیگیر ماجرای نازنین نشی ابرو هایش را در هم میکشد _متاسفم ولی نمیتونم باید پیداش کنم +ازت خواهش کردم شهریار 🌿🌸🌿 《شنیدم مصرعی شیوا ، کی شیرین بود مضمونش منم مجنون آن لیلا ، که صد لیلاست مجنونش》 فریدون مشیری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فاطمه باغ گلاب است خدا ميداند 🎊فاطمه گوهرناب است خدا ميداند 🌸فاطمه واژه زيباست،تعجب نكنيد 🎊كرم فاطمه درياست،تعجب نكنيد 🌸فاطمه دخترطاهاست بگو يا زهرا 🎊فاطمه روح تولاست بگو يا زهرا 🌸میلاد مادر خوبیها بانوی دو 🎊عالم حضرت زهرای مرضیہ(س) 🌸و روز بزرگداشت مقام 🎊مادر و زن، بر همه مادران و 🌸زنان و دختران سرزمینم مبارک باد  ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️استاد رحیم‌پور ازغدی: مگه با یه تار مو دنیا خراب میشه که گیر میدین؟ بزارین مردم آزاد باشن! ─┅═ೋ❅.❅ೋ═•••---- https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا