🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#محمود_رادمهر
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_الشهدا | 🎙
این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست؟
این چه شمعیست که جانها همه پروانه اوست؟
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#این_پاسداره؟!
🌷از آنجا که منطقه عملیاتی کربلای ١٠ کوهستانی بود و برای حمل مجروحان نمیتوانستیم از ماشین یا آمبولانس استفاده کنیم، برای همین چند تا اسیر عراقی را آورده بودند تا مجروحین را به عقب انتقال دهند. یک روحانی که مسئولیت این اُسرا را بر عهده داشت، مسلط به زبان عربی بود و یک سرباز عراقی هم با این روحانی خیلی رفیق شده بود و از او در رابطه با نیروهای ایرانی سئوالاتی را میپرسید، یکی از این سئوالها این بود: کدامیک از این افراد، پاسدار هستند؟
🌷وقتی آن روحانی، برادر فتاحی را که آن وقتها فرمانده گروهان بود به آن اسیر به عنوان پاسدار نشان داد، اسیر عراقی با تعجب فراوان، گفت: «این پاسداره؟!» وقتی از او سئوال کردیم که چرا متعجب شده است، در جواب گفت: «به ما میگفتند پاسدارها افرادی خشن و خونخوار هستند و اگر شما توسط آنها اسیر شوید، بیدرنگ شما را خواهند کشت!» همه مجروحها با این جمله اسیر عراقی خندیدند و تا مدتی این جمله نقل و نبات محافل ما شده بود.
#راوی: رزمنده دلاور هادی بابایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
به غیبت کردن خیلی حساس بود، می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید، برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید، شب این سنگ ها را بشمارید، این طوری تعدادغیبت ها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم...
#شهید_علی_اکبر_جوادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️بزرگ ترین خطر برای انقلاب
از نظر شهید بهشتی
#محرم
#شهید_بهشتی💔
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
شهردار
#قسمت_هفتاد_نه
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
سید کاظم حسینی
آن شب شستن ظرف ها با حاجی بود هرچند شب یک بار، این کار نوبتش می
شد.
یکسره این طرف و آن طرف می دوید: شناسایی
، تحویل گرفتن نیرو ،ترخیص شان؛ دائم توی خط می رفت و هزار
کار و گرفتاری داشت ولی یکدفعه نشد شهرداری اش ۱ ". را بدهد به دیگری
آن شب غذا که خوردیم ظرف ها را جمع کردیم حاجی شروع کرد به تمیز کردن سفره ظرف ها کنارش بود. یکی از بچه ها خواست به حساب خودش تیزبازی در بیاورد. آهسته بلند شد رو نوک پاهاش آمد پشت حاجی، با احتیاط خم شد.ظرف ها را برداشت و بی سرو صدا زد بیرون
فکر کرد حاجی ندیدش، دید ولی خودش را زد به آن راه ،می دانستم جلوش را نمی گیرد بزرگوارتر از این حرف ها بود
که مابین جمع بزند توذوق کسی زود سفره را جمع کرد. سریع رفت بیرون.
کسی که ظرف ها را برد نشسته بود پای شیر آب، خواست شروع کند به شستن، حاجی از پشت سر ،شانه هاش را گرفت بلندش کرد. صورتش را بوسید و گفت: «تا همین جا که کمک کردی و ظرف ها رو آوردی، دستت درد نکنه
بقیه اش با خودم»
«حاج آقا دیگه تو حالمون نزن، حالا که آستینها رو زدیم بالا.»
حاجی آستین های او را کشید .پایین گفت: «نه آقاجان شما
برو ،برو دنبال کارت.»
پاورقی
۱ وظیفه ای بود که بر اساس آن نظافت، گرفتن غذا و شستن ظرف ها به عهده ی یکی از بچه ها می افتاد.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ایشان در ایام زیارت امام حسین(ع) در کربلا ،
لب به گوشت نمیزد، درست غذا نمیخورد و غمگین و ژولیده بود. حتی در بینالحرمین پابرهنه و غصهدار بود.
از امام صادق(ع) روایت داریم با غبار سفر و ژولیده جد غریبمان را زیارت کنید، چرا که اینگونه حسین(ع) را شهید کردند
همکارانش میگفتند تنها کلمه «یازهرا» را از پشت بیسیم شنیدهاند و بعد هواپیما به زمین میخورد و همسرم درحالی به شهادت میرسد که پیکرش کاملاً سوخته بود
راوی: #همسر_شهید
#خلبان_شهید_احمد_قنبری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🥀•
پاشو از جا ای کوه غیرت
بی معجر میمونه رقیه ات
ناموس آل الله کجا و اسارت...
"شـب هشتم مـحــرم الـحــرام"
#محرم 🖤
#شب_هشتم
#امام_حسین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
حالی برای نماز
#قسمت_هشتاد
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
«حالا این دفعه رو نزن تو پرمون»
اصرارش فایده ای نداشت کوتاه هم نمی آمد از او پیله تر حاجی بود آخرش گفت:«شما می خوای اجر این کارو از من بگیری؟ این کار اجرش از اون شناسایی من بیشتره درسته که من فرماندهی گردان هستم ولی اگر برم دنبال کارها، اون وقت ظرفم رو یکی بشوره و لباسم رو یکی دیگه این که نشد فرماندهی که!»
بالاخره برگشت.وقتی آمد، گفت:«بیخود نیست که این حاجی اگه شب عملیات به نیروها بگه بمیر، می میرن.»
سید کاظم حسینی
یک ساعتی مانده بود به اذان صبح، جلسه تمام شد. آمدیم گردان ،قبل از جلسه هم رفته بودیم شناسایی، تا پام رسید به چادر خسته و کوفته ولو شدم روی زمین، فکر کردم عبدالحسین می خوابد. جورابهاش را در آوردرفت
بیرون !دنبالش رفتم.
پای شیر آب ایستاد. آستین ها را داد بالا و شروع کرد به وضو گرفتن بیشتر از همه ی ما فشار کار روی او بود. طبیعی بود که از همه خسته تر باشد احتمالش را هم نمی دادم حالی برای نماز شب داشته باشد.
خواستم کار او را بکنم حریف خودم نشدم فکر این را می کردم که تا یکی، دو ساعت دیگر سرو کله ی فرمانده ی محور پیدا می شود. آن وقت باز باید می رفتیم دیدگاه و می رفتیم پشت دوربین، خدا می دانست کی برگردیم. پیش خودم گفتم: «بالاخره بدن تو بیست و چهار ساعت احتیاج به یک استراحتی داره که
.»رفتم تو چادر و دراز کشیدم. زود خوابم برد.
اذان صبح آمد بیدارمان کرد.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
دوستش میگفت:
حضرت آقا که فرمودند تولید ملی،
فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت...
محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره شور میگرفت تو هیئت میگفت برا امام حسین کم نذارین حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد...
روز عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت کی گفته ما دیوونه حسینیم؟ کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم عاقلانه عاشق حسینیم...
به قول خودش نمیذاشت حرف آقا #شهید بشه بلافاصله اطاعت میکرد
توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر میگرفت و طرح میریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت .
#محمد_حسین_محمد_خانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه حضرت علی اکبر(ع)
دنیا بدون چشمات، تاریک و سوت و کوره
پیشت شـــکستم از غم، راه حرم چه دوره
🎤کربلایی #سید_امیر_حسینی
#حضرت_علی_اکبر (ع)
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🔹 «محرم باران تطهیر دل»
⬅️شهید حاج قاسم سلیمانی:
🍂همان معنویتی که در شبهای قدر انسان حس میکند از مراسمها، همین حس در ایام محرم به انسان دست میدهد، همان دگرگونی که در شبهای قدر اتفاق میافتد، از ابتدا تا اربعین امام حسین شکل میگیرد. جامعه یک شستشوی همه جانبه جسمی و روحی پیدا میکند، این از افتخارات شیعه است.
#جان_فدا❤
#شهیدالقدس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#علی_راست_پیر_حیاتی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت پدرِ «دختر کاپشن صورتی با گوشوارههای قلبی» از روز حادثه برای اولین بار در حسینیه معلی شبکه سه
🔹یه خانواده چهارنفره بودیم که همسرم و دو تا بچه هام شهید شدن...به حالشون غبطه میخورم
#شهیده_ریحانه_سلطانی_نژاد
#کاپشن_صورتی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
....#میمانم!
🌷شهید قلیزاده یکی از شهدایی بود که در عملیات کربلای یک، افتخار همرزمی با ایشان را داشتم. در شب دوم عملیات بود وقتی رفتم برای شکار تانک، در همه یک احساس ترسی بود ولی شهید اصلاً ترس را احساس نمیکرد. وقتی من به او گفتم باید بروی تانکها را منفجر کنی با شجاعت رفت جلو آنها را منفجر کرد. شب سوم عملیات شد یک جایی پدافند کرده بودیم و....
🌷و من داشتم به نیروها سر میزدم ببینم چیزی کم ندارند، رسیدم به شهید قلیزاده؛ داشتیم صحبت میکردیم یکدفعه گلوله بر سر شهید اصابت کرد و گفت: من گلوله خوردم. کلاهش را برداشت داد دست من وقتی کلاهش را دیدم جای گلوله روی کلاهش بود بعد به او گفتم برگرد گفت: نه، تا آخرین نفس میمانم شاید بچهها به من نیاز پیدا کنند.
#شهید_حسین_قلیزاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
اجازه می داد دانشجو اشتباه بکند. بعضا فضایی ایجاد می کرد که دانشجو از او انتقاد بکند یا سوال بپرسد و جسارت به دست بیاورد. می گفت مگر ما خودمان چجوری یاد گرفته ایم. بگذار این ها هم اشتباه بکنند تا یاد بگیرند. هیچ وقت ندیدم دانشجویی بابت یک اظهار نظر علمیِ اشتباه، از دکتر سرزنشی شنیده باشد. اشتباه را یادآوری می کرد ولی هیچ وقت تحقیر نمی کرد.
#شهید_دکتر_مجید_شهریاری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | مدیحهسرایی شهید حاج قاسم سلیمانی درباره حضرت علی اکبر علیه السلام
اکبرم در راه دین جان میدهد
رونقی بر دین و قرآن میدهد
🚩 بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی....
🏴 #ما_ملت_امام_حسینیم
◾️ #محرم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
میوه برای همه
#قسمت_هشتاد_و_یک
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
بلند شین، نمازه.»
بلند شدم و پلک هام را مالیدم چند لحظه ای طول کشید تا چشم هام باز شد به صورتش نگاه کردم.معلوم بود که مثل هر شب نماز با حالی خوانده است.
سید کاظم حسینی
گاهی جلسات گردان خیلی طول می کشید. یک بار که بنا شد چند دقیقه ای استراحت کنیم یکی از بچه ها گفت:
«آقا تدارکات بره یک چیزی بیاره تا بخوریم ما که خیلی ضعف کردیم.»
بعد از این که به توافق رسیدند قرار شد یکی از بچه های تدارکات ترتیب کار را بدهد.
رفت و زود برگشت. درست یادم نیست هندوانه آورد یا میوه ی دیگری، قبل از این که بچه ها بخواهند مشغول خوردن بشوند، حاجی به حرف آمد و گفت:« برای تمام کادر گردان این رو گرفتی یا نه؟» "۱".
او که میوه آورده بود با چشم های گرد شده اش جواب داد نه حاج آقا این جوری که خرجمون زیاد می شه.»
اخم هاش را کشید به هم و گفت :«مگه فرق ما با بقیه چیه؟»
پاورقی
۱ - هنوز نیروی بسیجی تحویل نگرفته بودیم و پرسنل در حد همان کادر گردان بود که حدوداً سی ،سی و پنج نفر می شدیم.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
▪️من زندگی با شما را دوست دارم اما زندگی در کنار حسین علیهالسلام تمام آرزوی من است، من دیدار روی شما را دوست دارم، اما دیدن روی حسین علیهالسلام تمام هستی من است.
▪️اگر فرزند خوبی برای شما نبودهام به خاطر شهدا از من بگذرید، در سوگ من از خدا شکایت نکنید، چرا که آرزوی هر کسی شهادت در راه خدا و حسین فاطمه علیهالسلام است و من هم جزء جان ناقابلم چیزی برای حسین فاطمه علیهالسلام نداشتهام.
✍🏻فرازی از وصیتنامه شهید
#شهید_محمدامین_کریمیان
#ماه_محرم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین پایم دگر قوت ندارد
برادر مرده جز غربت ندارد
به تو سربسته میگویم عباس جانم
حرم بعد از تو امنیت ندارد...💔
#شهادت_حضرت_عباس
#تاسوعا #محرم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
پرستیژ فرماندهی
#قسمت_هشتاد_و_دو
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
جوابی نشنید. ادامه داد: «ما این جا نشستیم و داریم رو نقشه و کاغذ کار تئوری می کنیم؛ اونا هستن که فردا باید انرژی رو مصرف کنن و برن تو دل دشمن»
حرف های دیگری هم زد که درست یادم نمانده ولی خوب خاطرم هست که تا آن میوه را برای همه ی کادر گردان نگرفتند، لب به اش نزد " 1 ".
سید کاظم حسینی
علاقه ی خاصی هم نسبت به حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) داشت هم نسبت به سادات و فرزندان ایشان، عجیب هم احترام هر سیدی را نگه می داشت.
پاورقی
۱- همیشه همین طور بود و دیگران را بر خودش مقدم می داشت مثلاً یک بار براش پتوی نو آوردند، قبول نکرد. آنها را داد به بسیجی ها و خودش از پتوهای کهنه و رنگ و رو رفته استفاده کرد درست مثل لباس های رزمش که
معمولا دست دوم بودند.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﯿﺌﺖ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺘﻢ ﻭ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﮔﻮﻫﺮﺩﺷﺖ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ.
ﺍﻭﻝ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺭﺏ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ؛
ﺍﻣﺎ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﺪﻡ.
دیدم ﻣﺤﺴﻦ ﺗﮏ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ، ﺩﺭ ﺩﻝ ﺷﺐ، ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍ ﺧﻠﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ.
ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻼﻡ ﺍﺣﻮﺍﻝﭘﺮﺳﯽ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺰﺍﺣﻤﺶ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺗﻨﻬﺎﯾﺶ بگذﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
«ﮐﺎﺵ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﺮﺑﻼﯾﯽ ﺑﺸﯿﻢ. ﮐﺎﺵ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺷﻬﯿﺪ ﺑﺸﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﮐﺠﺎ ﻭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﺠﺎ؟»
#شهید_مدافع_حرم_محسن_کمالی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اَلسَّلَامُعَلَیکَیَاقَمربنیهاشمعلیهالسلام
🔹وصیت اميرالمؤمنين علیه السلام هنگام شهادت به حضرت عباس سلام الله علیه
اشک چشمتون جاری شد برای فرجِ صاحب عزا دعا کنید.
#امام_حسین 🥀💔
#تاسوعا🥀💔
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ابراهیم همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت. می گفت: طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشند. بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش. می گفت: این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر به خاطر این است که کسی گذشت ندارد. دنیا ارزش این همه اهمیت دادن، ندارد...
#شهید_ابراهیم_هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#محسن_کمالی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯