eitaa logo
کوچه شهدا✔️
82.3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
6 فایل
🔷 شهید آوینی: «آیا‌ می‌ارزد که در‌ برابر‌ِ متاع‌ِ زودگذر‌ِ دنیا به عذابِ‌ همیشگیِ‌ آخرت مبتلا‌ شوید؟» ♦️واقعا آیا می ارزد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خادم الشهدا 👇 @mahmode110 تبلیغات،تبادل👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 رهبر انقلاب: هرکس علاقمند به ایران قوی و حامی جمهوری اسلامی است در انتخابات شرکت کند ✏️ ‌‌توصیه‌ی به مردم عزیزمان این است که ما گفتیم ایران قوی و سرافراز، این شد شعار. ایران قوی طرفدار خیلی دارد، قوی بودن ایران فقط به این نیست که انواع و اقسام موشک را داشته باشیم که الحمدالله داریم. ✏️ قوی شدن ابعاد گوناگونی دارد،یکی از ابعادش همین بعد حضور مردم در میدان سیاست و میدان انتخابات است  این هم نشانه‌‌ی قوت است. ✏️ پس هرکسی که علاقه‌مند به ایران قوی است در این انتخابات بایستی شرکت کند و هرکسی معتقد به لزوم حمایت از نظام جمهوری اسلامی است بایستی به صورت مضاعف اهتمام داشته باشد. ۱۴۰۳/۴/۵ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷عروسی را به خاطر خانواده شهدا ظهر گرفتیم. ظهر روز عید غدیر. گفتم علی ناهار بخور. گفت روزه ام! گفتم: روز عروسیت! گفت: نذر داشتم,اگر روز عروسیم عید غدیر بود روزه بگیرم! گفت: الان دعات مستجابه, من دعا می کنم,امین بگو! دست هامو بردم بالا. گفت : خدایا همان طور که عیدغدیر به دنیا امدم, عید غدیر ازدواج کردم, شهادتم را عید غدیر بذار! گفتم: آمین. از آن به بعد هر عید غدیر منتظر شهادتش بودم. عید غدیر ۶۶ شهید شد. ☝🏻️ راوی همسر شهید 🌾🌷🌾 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴امام خمینی ره: گول قرآن خواندن و نهج‌‌البلاغه خواندن افراد را نخورید... . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی حربه 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ حجت الاسلام محمد رضا رضایی یک روز با هم بودیم خاطره ای از کردستان برام تعریف کرد می گفت تو سنندج سرپرست نگهبانی ایستاده بودم هوای اطراف را درست و حسابی داشتم، یکدفعه دیدم از روبرو سر و کله یک دختر پیدا شد.داشت راست می آمد طرف من روسری سرش نبود وضع افتضاحی داشت. با خودم گفتم شاید راهش رو بکشه بره. نرفت قشنگ آمد چند قدمی ام ایستاد به اش نگاه نمی کردم شش دانگ حواسم جمع بود که دست از پاخطا نکند با تمام وجود دوست داشتم هر چه زودتر گورش را گم کند چند لحظه گذشت هنوز ایستاده بود، از مگس سمج ترا یک آن نگاهش کردم صورتش غرق آرایش بود انگار انتظار همین لحظه را می کشید به ام چشمک زد و بعد هم لبخند! حس کردم رنگ چهره ام کبود شده دندان هام را به هم فشار دادم صورتم را برگرداندم. این طرف غریدم: « برو دنبال کارت.» نرفت کارش را بلد بود یک بار دیگر حرفم را تکرار کردم باز هم نرفت این بار سریع گلن گدن را کشیدم به اش چشم غره .رفتم داد زدم برو گم ،شو وگرنه سوراخ سوراخت می کنم!» رنگ از صورتش پرید یکهو برگشت و پا گذاشت به فرار " 1 ". پاورقی ۱- گروه های ضد انقلاب در کردستان از راه های مختلفی می خواستند در صف آهنین رزمندگان اسلام نفوذ کنند. از جمله این راه ها یکی همین بود که دختران زیبا را برای رسیدن به مقاصدپلیدشان، این گونه در یوغ می کشیدند. 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
عید غدیر که میشد برای بچه‌هایش بهترین هدیه را میگرفت . یعنی بهترین هدیه ای که میخواست در طول سال به فرزندانش بدهد را در این ایام تهیه میکرد و به عنوان هدیه عید غدیر به آنها میداد . میگفت این کار سبب میشود بچه ها این روز را بالاترین عید بدانند و در این روز خیلی خوشحال باشن ،آخرین عید غدیر برای پسرش دوچرخه خرید سفارش داده بود برایش انگشتر عقیقی بسازند که روی رکابش این جمله به طور قرینه حکاکی شده باشد: «علی مع الحق و الحق مع علی» برای به دست کردن این انگشتر همیشه با وضو بود . این انگشتر تا لحظه آخر همراهش بود و دیگر برنگشت... 🌷شهید مدافع حرم 🌷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 📹 مهدی؛ احمد؛ بهشت... 🔺 روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بی‌سیم او با شهید کاظمی، به همراه انتشار صوت آخرین مکالمه بیسیم شهید باکری و شهید کاظمی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌹شهید حاج قاسم سلیمانی: امـروز ما بـاید با حضور پررنگ و همـه جـانبه خودمان در انتخابات در صـحنهٔ جهان نشاط ملی خودمان را برای دفاع از انقلاب نشان بدهیم. ۱۳۸۰/۳/۱۷ 🇮🇷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از شهید اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🎙 شهید حاج قاسم سلیمانی-بیانات امیر المومنین امام علی علیه السلام عید غدیر خم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷 🌷 !! 🌷یک روز از ساحل اروند تا سنگرهای بتونی دشمن پیاده رفتم و موانع را بررسی کردم. از چولان‌ها که رد شدم، به سیم‌ خارداری تک رشته‌ای رسیدم. بعد از آن به ترتیب سیم خاردار چادری و سیم خاردار فرشی و موانع خورشیدی بزرگ و موانع خورشیدی کوچک قرار داشت. 🌷بعد از همه‌ این‌ها به سیم‌خادار توپی رسیدم. شش حلقه سیم خاردار توپی روی هم بود و باز خورشیدی و مجدداً سیم خاردار توپی نزدیک دیواره‌ سنگرها و نهایتاً به سنگرهای بسیار مقاوم بتنی رسیدم. حیران ماندم که چگونه در تاریکی شب، بچه‌ها از این موانع عبور کرده‌اند! : رزمنده دلاور حسین نیک‌نشان منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خیلی از کارهای خانه را که بلد بود خودش انجام می داد. وقتی هم مانع می شدیم می گفت: کجای اسلام آمده که همه کار های منزل را باید مادر انجام بده؟! چند ماهی رفت کلاس خیاطی؛ زود یاد گرفت. پدر هم برایش یک چرخ خیاطی گرفت، لباسهای مردانه می دوخت. کم کم مشتریش هم پیدا کرده بود. درامد هم داشت. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تخریب جلیلی و قالیباف ممنوع ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی فرشته واقعی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ همسر شهید هر وقت آن عکس را می بینم یاد خاطره ی شیرینی می افتم تو نگاه عبدالحسین مهربانی موج می زند. دست هاش را انداخته دور گردن دو تا پسربچه کرد با یکی شان دارد صحبت می کند دور و برشان همه یک گله گوسفند است. سردی هوای کردستان هم انگار توی عکس حس می شود، خاطره اش را خود عبدالحسین برام تعریف کرد شب اولی که پسر بچه ها را دیدم زیاد بهشان حساس نشدم برام عجیب بود ولی زیاد مشکوک نبود. بقیه بچه ها هم تعجب کرده بودند. «دوتا چوپان کوچولو. این موقع کجا می رن؟!» شب بعد دوباره آمدند دو تا پسر بچه با یک گله گوسفند و از همان راهی که دیشب آمده بودند! باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. سابقه کومله ها را داشتیم پیر و جوان و زن و بچه براشان فرقی نمی کرد همه را می کشیدند به نوکری خودشان، اکثراً هم با ترساندن و با زور و فشار. به قول معروف پیچیدیم به عمل دو تا چوپان کوچولو. جلوشان را گرفتم دقیق و موشکافانه نگاهشان کردم چیز مشکوکی به نظرم نرسید متوجه گوسفندها شدم حرکتشان کمی غیر طبیعی بود. یکهو فکری مثل برق از ذهنم گذشت نشستم به تماشای زیر شکم گوسفندها چیزی که نباید ببینم دیدم: نارنجک! 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
از همسایه‌ها که همکارش بودند شنیده بودم به همین زودی می‌شود فرمانده‌ی نیروی زمینی سپاه. چند بار ازش پرسیدم طفره رفت و حرف را عوض کرد. شبی که حکمش را از تلویزیون خواندند، بهش گفتم: چرا نگفتی؟ گفت: مگه فرقی می‌کنه؟ مهم اینه که بتونم خدمت کنم. اینجا و اونجا نداره. این مقام‌ها مثل یه ورق کاغذ زیر پا می‌مونه. اگه یه روزی برکنارم کنن انگار یه ورق کاغذ رو از زیر پام کشیدند. هیچ احساسی ندارم. فقط باید بتونم بهتر خدمت کنم، همین. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 چرا قالیباف بهترین گزینۀ ایران امروز ماست؟! 👈 اگر مردد هستید، این دلایل را بشنوید ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خانه ی استثنایی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ زیر شکم هر کدام از گوسفندها یک نارنجک بسته بودند، ماهرانه و بادقت. دو تا بچه انگار میخ شده بودند به زمین می گفتی که چشمهاشان می خواهد از کاسه بزند بیرون. اگر می خواستم از دست کسی عصبانی بشوم از دست ضد انقلاب بود ،آن اصل کاری ها، به شان گفت:م «نترسید، ما باشما کاری نداریم.» نارنجک ها را ضبط کردیم آنها را تا صبح نگه داشتیم صبح مثل اینکه بخواهم بچه های خودم را نصیحت کنم. دست انداختم دور گردنشان و شروع کردم به حرف زدن یک ذره هم انتظار همچین برخوردی را نداشتند. دست آخر ازشان تعهد گرفتم گفتم:« شما آزادید، می تونید برید.» مات و مبهوت نگاه می کردند. باورشان نمی شد وقتی فهمیدند حرفم راست ،است خداحافظی کردند و آهسته آهسته دور شدند. هرچند قدم که می رفتند پشت سرشان را نگاه می کردند معلوم بود هنوز گیج و منگ هستند.حق هم داشتند، غول های عجیب و غریبی که کومله،ها از بچه های سپاه تو ذهن آنها ساخته بودند، با چیزی که آنها دیدند زمین تا آسمان فرق می کرد؛ غول خیالی کجا؟ فرشته واقعی کجا؟ همسر شهید سپاه که کم کم شکل گرفت عبدالحسین دیگر وقت سرخاراندن هم پیدا نمی کرد بیست و چهار ساعت سپاه بود بیست و چهار ساعت خانه خیلی وقت ها هم دائماً سپاه بود. اول ها حقوق نمی گرفت بعد هم که به اصطلاح حقوق بگیر شد حقوقش جواب خرج و مخارجمان را نمی داد برای همین کار بنایی هم قبول می کرد. اکثرا شب ها می رفت سرکار. آن وقت ها خانه ی ما "طلاب"1 بود جان به جانش می کردی، چهل متر بیشتر نمی شد چند دفعه به اش گفته بودم :"این خونه برای ما دست و پاش خیلی تنگه ما الان پنج تا بچه داریم باید کم کم فکر جای دیگه ای باشیم." 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🍃عاشق رهبری بود و سخنان ایشان را خیلی دوست داشت و مدام پیگیر بود و همیشه در همه کارها گوش به زنگ حرف آقا بود. 🍃به همه هم تأکید می کرد که در مسائل مختلف،فقط از حرف آقا پیروی کنید و تا پای جان مدافع ولایت بود.در فتنه ۸۸ مسعود جزء کسانی بود که جلوی فتنه گران ایستاد و با تمام وجود از نظام جمهوری اسلامی دفاع کرد... ♥️🕊 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم؛ والا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند. مظلومانه شهید دکتر و ۷۲ تن از یارانش🌷 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📞تـــــــماسی از بـــــــهشت😭 به مناسبت چهلمین روز درگذشت شهـید جـمهور آیت الله رئیسی تماسی از بهشت تقدیم نگاه شما همراهان💔 چهل روز گذشت.... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🎙 شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر انسان وجودش پر شد از محبت خدا و حُبّ به خدا، همه ی این وجود تهی می‌شود ... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌷 🌷 .... 🌷عملیات فتح المبین با جنگ و گریز ادامه داشت. گاهی عراقی‌ها جلو می‌آمدند و مواضع از دست داده را می‌گرفتند و گاهی ما حمله می‌کردیم و آن‌ها را عقب می‌زدیم. محمود انجم‌شعاع که مسئول واحد تخریب تیپ ثارالله بود، همراه با عده‌ای دیگر با نفربر به طرف خط پدافندی خودی می‌آمد. عراقی‌ها خط را گرفته بودند؛ محمود و بقیه این را نمی‌دانستند. 🌷نفربر آهسته حرکت می‌کرد. گروهی با تکان دادن دست، آن‌ها را به جلو رفتن تشویق می‌کردند. بچه‌ها تصور کردند آن‌ها نیروی خودی هستند. نفربر توقف کرد. همین که پایین پریدند، عراقی‌ها تیراندازی کردند. بچه‌ها پناه گرفتند و به تیراندازی دشمن پاسخ دادند؛ محمود همان‌جا تیر خورد و شهید شد. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید محمود انجم‌شعاع : رزمنده دلاور حمید محمودزاده منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
عباسم کتاب شهدا را بسیار دوست داشت و با آنها به خصوص شهید همت ارتباط زیادی برقرار می‌کرد. یک روز قبل از رفتن به سوریه به من گفت: مادر، من از هر کدام از شهیدان چیزی را یاد گرفته ام اگر روزی نبودم به دوستان و آشنایان بگویید این کتاب‌ها را مطالعه کنند و با درس گرفتن از منش و رفتار شهدا زندگی خود را به جلو ببرند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وظیفه‌ انقلابی ما در این چند‌ ساعت باقی‌مانده چیست؟ مبادا جزء ساکتین حق قرار بگیریم! دولت خشونت‌طلبان در کمین است. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی خانه ی استثنایی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ هیچ وقت ولی مجال فکر کردنش هم پیش نمی آمد تا چه برسد بخواهد جای دیگری دست و پا کند. اول چشم امیدم به آینده بود ولی وقتی جنگ شروع شد از او قطع امید کردم دیگر نمی شد ازش توقع داشت. یک ماه رفت برای آموزش خودم دست به کار شدم خانه را فروختم و یک چهار راه ،بالاتر خانه ی بزرگتری خریدم خاطره ی آن ،روز شیرینی خاصی برام دارد همان روز که داشتیم اثاث کشی می کردیم. یادم هست که وسایل زیادی نداشتیم همانها را با کمک بچه ها می گذاشتیم توی فرقون و می بردیم خانه ی جدید یک بار وسط راه چشمم افتاد به عبدالحسین از نگاهش معلوم بود تعجب کرده آمد جلو یک ماه ندیده بودمش. سلام و احوالپرسی که کردیم پرسید: «کجا می رین؟» چهار راه جلویی را نشان دادم اون جا یک خونه خریدم. خندید گفت: "حتماً بزرگتر از خونه ی قبلی هست؟» «آره.» باز خندید.: "از کجا می خواین پول بیارین؟" پاورقی ۱ نام یکی از محله های مشهد مقدس 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم وقتی بیدار شدند که بهشتی در کار نبود... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯