هدایت شده از خیریه جهادی حضرت زینب سلام الله علیها
48.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا از فیلم بالا دیدن کنید☝️☝️☝️
تبلیغ دوستان دانشجو و طلبه در روستا های دور افتاده برای پیروزی جبههی انقلاب ✅
با کمک شما عزیزان از طرف خیریه جهادی حضرت زینب سلاماللهعلیها یه تعداد از دوستان دانشجو و طلبه را جهت روشنگری و تبلیغ جبههی انقلاب به روستاهای دور افتاده فرستادیم ✅
این فعالیت ما تا روز چهارشنبه ادامه دارد.
لطفا ما را در این پویش کمک کنید🌷
شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
💳
6273817010138661شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303بزنید رو شماره کپی میشه👆 حاج آقا محمودی مسول خیریه👇 @mahmode110 09130125204 #پویش_صد_بیست_هفتم #خدمات_خیریه_جهادی_حضرت_زینب_س_ببینید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏷 شهیدیکه #حاجقاسم ویژهدوستشداشت
سخنران سیار انتخابات بود...
🎙روایتگری #حاجحسینکاجی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی نذر في سبيل الله #قسمت_پنجاه_و_پنج 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ اشار
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نمره ی تک
#قسمت_پنجاه_و_شش
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
بعدها هم
اگر گوسفندی نذر داشتم، همین کار را می کرد هرچی هم می پرسیدم:«گوشت ها روکجا می برین؟»
نمی گفت، هیچ وقت هم نگذاشت کسی بفهمد.
ابوالحسن برونسی (فرزند ارشد شهید)
از درس ما هیچ وقت غافل نمی شد هر بار می آمد مرخصی از مدرسه ی همه مان خبر می گرفت، قبل از بقیه . می آمد مدرسه ی من، خاطره ی آن روز هنوز مثل روشنایی خورشید توی ذهنم می درخشد.
نشسته بودیم سر کلاس معلم دیکته گفته بود و حالا داشت ورقه ها را تصحیح می کرد ورقه ای را برداشت و نگاهی به من انداخت پیش خودم گفتم: «حتماً مال منه!»
دلم شروع کرد به تند زدن می دانستم خیط کاشتم هر چه قیافه اش تو هم تر می رفت حال و اوضاع من بدتر می شد یکهو صدای در کلاس حواس همه را پرت کرد معلم با صدای بلندی گفت: «بفرمایید.»
در باز شد. از چیزی که دیدم قلبم می خواست از جا کنده شود پدرم درست دم در ایستاده بود! معلم به خودش تکانی داد و زود بلند شد پدرم آمد جلو با هم احوالپرسی کردند.
«اتفاقاً خیلی به موقع رسیدین حاج آقای برونسی»
پدرم لبخندی زد پرسید: «چطور؟»
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
هادی مرا پیش سردار برد و بهعنوان یک مدافع حرم هممحلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»
▫️«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
〰🍃✨〰 〰✨🍃〰
🎥 نظر واقعی حاج قاسم سلیمانی در مورد نامزدهای انتخابات که با لجن پراکنی نسبت به بی اهمیت بودن #حجاب دنبال رأی هستن👌👌
حاج_قاسم
انتخابات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
تقوای ایشان برای ما درسهای زیادی داشت. به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند، اگر صحبت از فرد غایبی میشد، اگر فرد غایب رو میشناختند، به نحوی سعی میکردند اورا تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت: نه، حالا اینطورها هم نیست...
#شهید_رضا_فرزانه
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#شهید_امیر_حسین_شیخ_هادی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از خیریه جهادی حضرت زینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش_کار
به لطف خدا و با کمک شما عزیزان در ایام غدیر این چند کار رو انجام دادیم ✅
1= پخت پنج هزار پرس غذا
2=اعزام طلاب برای روستاهای دور افتاده برای تبلیغ غدیر
3=در بیش از بیست نقطه ایستگاه صلواتی برقرار شد
4=برگزاری جشن در شهر روستاهای دور افتاده
شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
💳6273817010138661
شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303
بزنید رو شماره کپی میشه👆
حاج آقا محمودی مسول خیریه👇
@mahmode110
09130125204
#پویش_صد_بیست_شیش
#خدمات_خیریه_جهادی_حضرت_زینب_س_اینجا_ببینید
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢وقتی جلیلی ما را به یاد اخلاق شهید رئیسی و شهید بهشتی در مناظرات میاندازد؛
🔺کمک جلیلی به #پزشکیان وقتی پزشکیان فرازی از نهج البلاغه را فراموش کرد
#انتخابات #جلیلی #سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#اعلامیهاش_را_خودش_نوشت!
🌷بهار سال ۶۵ بود. سالی جدید آغاز شد و مثل سنت همهی ایرانیان من هم با خرید یک جعبه شیرینی به دیدن استاد خطاطیام شیخ یونس رفتم. بعد از احوالپرسی و روبوسی در حال چای خوردن متوجه شدم که یونس در حال نوشتن اعلامیهای است که محتوی آن خبر مرگ شخصی را میداد....
🌷کنجکاو شدم که بدانم آن شخص کیست که با دیدن نام شیخ یونس در آخر اعلامیه، متوجه شدم که اعلامیه متعلق به خود حاج یونس است. شیخ اعلامیه را مقابلم قرار داد و از من در مورد متن آن سئوال کرد. خوب که دقت کردم حتی روز سوم و هفتم آن را هم ذکر کرده بود. متعجب شدم، اول خندیدم اما وقتی به صورت مصمم حاجی نگاه کردم، خنده بر روی لبانم خشک شد. آن روز به هر ترتیبی که بود گذشت.
🌷در عملیات صاحب الزمان زمانی که زیر گلولههای نیروهای بعثی خیلی از دوستانم به دیدار پروردگار رفتند، مرا نیز به دلیل جراحات وارده به بیمارستان منتقل کردند. غروب یکی از روزهایی که در بیمارستان بودم خبر شهادت حاج یونس را برایم آوردند. دلم گرفت، لبانم لرزید، چشمانم پر از اشک شد و صورتم به اندازهی پهنای اقیانوس خیس.... روز شهادت حاج یونس دقیقاً با همان تاریخی که خودش در اعلامیهای که با دست خودش به چاپ رسانده بود، مصادف گردید.
#راوی: رزمنده دلاور عبدالصمد زراعتی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
برادران و خواهران
توصیه شدید می کنم به شما در تربیت نسل خردسال و نوجوان زیرا که تضمین آینده اسلام است. این غنچه های نشکفته را دریابید و شما هستید که از این افراد می توانید بزرگان فردا را بسازید. از این زمینه های مناسب برای رشد که شکل نگرفته استفاده کنیم و طبق احکام خدا، شکل دهیم.
#شهید_سردار_حسن_ترک
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از خیریه جهادی حضرت زینب سلام الله علیها
امروز آخرین فرصت جهت کمک به ستاد آقای جلیلی ✅
عزیزان در جریان باشید هزینه تمام ستاد های آقای جلیلی با کمک شما عزیزان تامین میشه ✅
فردا آخرین روز تبلیغات هست
قراره دوستان زیادی از طلاب و دانشجویان وارد روستاها بشن جهت روشنگری ✅
لطفاً در بحث ایاب و ذهاب و نیز تهیه پوستر مارو کمک کنید 🌹
شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
💳
6273817010138661شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303بزنید رو شماره کپی میشه👆 حاج آقا محمودی مسول خیریه👇 @mahmode110 09130125204 #پویش_صد_بیست_هفتم #خدمات_خیریه_جهادی_حضرت_زینب_س_اینجا_ببینید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ حاج قاسم سلیمانی: حقیقت آرام آرام، با صبر خودش را دارد نشان میدهد...
📥 نسخه کامل نماهنگ "پرچمدار نجات منطقه" را ببینید.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی نمره ی تک #قسمت_پنجاه_و_شش 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ بعدها هماگر
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
نمره ی تک
#قسمت_پنجاه_هفت
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
همین حالا داشتم دیکته ی حسن رو صحیح می کردم یعنی پیش پای شما کارش تموم شد.»
با هم رفتند پای میز ورقه ی مرا نشان پدرم داد یکدفعه چهره اش گرفت نگاه ناراحتش آمد تو نگام کمی خودم را جمع و جور کردم دهانم خشک شده بود و تنم داغ
سرم را انداختم پایین و چشم دوختم به کفش هام. حواسم ولی نه به کفش هام بود و نه به هیچ جای دیگر .فقط خجالت می کشیدم از لابلای حرف های معلم فهمیدم نمره ی دیکته ام هفت شده.
این چه نمره ایه که شما گرفتی؟»
صدای پدرم مرا به خود آورد سرم را گرفتم بالا ولی به اش نگاه نکردم« چرا درس نمی خونی؟ آقای معلم میگن درسات ضعیفه.»
حرفی نداشتم بگویم انگار حال و احوال مرا فهمید لحنش آرامتر شد گفت :«حالا بیا خونه تا ببینم چی میشه.»
با معلم خداحافظی کرد و رفت.
زنگ تفریح بچه ها دورم را گرفتند.
هر کدام چیزی می گفتندیکیشان گفت: «اگر بری خونه حتماً یکدست کتک مفصل می خوری»
به اش خندیدم،گفتم:« بابام اهل زدن نیست ،دیگه خیلی ناراحت باشه دعوام .
کنه حالا کتک هم بزنه عیبی
نداره، چون خیلی دوستش دارم»
زنگ تعطیلی مدرسه خورد دوست داشتم از کلاس بیرون نروم یاد قیافه ی ناراحت پدر مرا به هزار فکر و خیال می
انداخت هر جور بودراهی خانه شدم.
بالاخره رسیدم خانه پیش بقیه نرفتم تو اتاق دیگری نشستم و کز کردم همه اش قیافه ی ناراحت پدرم تو ذهنم
می آمد که دارد دعوام می کند.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
وقتی اسلام در پوشش زن و مرد و صحبت کردن و رفتار آنها سخت گیری میکند، این تنگ نظری نیست، بلکه وسعت نظر است.
اسلام نمیخواهد معنویت انسان در زباله دانی جنسیت قربانی شود.
#شهید_دکتر_بهشتی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ حمایت همسر شهید مهدی باکری از آقای جلیلی
#جلیلی
#سعید_جلیلی
#انتخابات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی نمره ی تک #قسمت_پنجاه_هفت 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ همین حالا دا
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
علملیات بی برگشت
#قسمت_پنجاه_هشت
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
یکهو دیدم دم درایستاده نگاهش کردم به ام لبخندزدآمدجلو دست کشیدروی سرم و مرابلندکردگفت:«حالا بیا ایندفعه عیبی نداره إن شاءالله از این به بعد خوب درس بخونی»
حجت الاسلام محمد رضا رضایی
یک روز می گفت:
آن موقع که من فرماندهی گردان بودم، بین مسؤولین رده بالا صحبت از یک علمیات بود. منطقه ی عملیات حسابی سخت بود و حساس. قوای زیاد دشمن هم از یک طرف و حدسش به حمله ی ما از طرف دیگر کار را پیچیده تر می کرد. حسابی تو کمین ما بود و انتظار می کشید.
یک روز از کادرفرماندهی تیپ آمدند پیشم بی مقدمه گفتند:«برات یک مأموریت داریم که فقط کار خودته، قبول
کنی؟»
پرسیدم:«چیه؟»
«خلاصه اش اینه که تو این مأموریت برگشتی نیست.»
یکی شان زودگفت:«مگه اینکه معجزه بشه.»
گفتم:«بگید تا بدونم مأموریتش چیه.»
«تو این عملیاتی که صحبتش هست قرار شده از چند تا محورعمل کنیم از تعداد نیروی دشمن و از اینکه منتظرحمله ی ما هست خودت خبرداری؛بنابراین اگه ما تو این حمله پیروز هم بشیم
قطعاً تلفاتمون بالاست
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌟چرا اینقدر نماز میخوانی؟
✨سردار شهید محمدعلی شریفی معاون لجستیک تیپ الغدیر از هر فرصتی برای خواندن نماز بهره میجست.
✨به او گفتم چرا اینقدر نماز میخوانی؟
✨ گفت آدم در آخر عمر باید ارتباطش با خدا قوی باشد.
✨من همین طور به او نگاه کردم و مات و مبهوت ماندم. چند روز بعد با عروج سرخش راز نمازهایش را دریافتم.
برگرفته از کتاب :سبک_زندگی_صفحه196
#سردارشهید_محمد_علی_شریفی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری | 🎥
شهید سلیمانی هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد.
شهید سلیمانی؛ پرچمدار شکست آمریکا در منطقه است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهدا #انتخابات #سعید_جلیلی
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#دیگر_نیازی_به_آب_نبود.
🌷در کانکسهای مقر انرژی اتمی مستقر بودیم. شب غرق خواب بودم. حسن برخورداری؛ فرومانده گروهان برنامه برایمان داشت. بیسروصدا بیدارم کرد. با شهید حسن رنجبر و محمد زلفی آمدیم سمت دستشوییها تا آبی به سروصورتمان بزنیم و خوابمان بپرد.
🌷شبح لاغری با آستینها و پاچههای بالاآمده، از دستشویی آمد بیرون. بدون اینکه سرش را بالا بیاورد از کنارمان گذشت. اردستانی بود. با گذاشتن پایم در دستشوییها، خواب ازسرم پرید. دیگر نیازی به آب نبود. کف گلآلود دستشوییها را برقانداخته بود. ساعت، سه ساعت مانده به اذان صبح بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز حسینعلی عرب اردستانی و شهید معزز حسن رنجبر
#راوی: رزمنده دلاور حاج حسین یکتا
📚 کتاب "مربعهای قرمز"، (خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا)
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
بی تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید. مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید. و تشویق به فعالیت در راه الله کنید.
#شهید_احمد_کشوری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو که رای ندادی، چهجوری جواب خون ما را خواهی داد؟
اتفاقی شگرف در شهرستان آران و بیدگل در روز اخذ رای برای والدین شهید علی عباس رزاق زاده
✅ شهیدان، شاهد و ناظر بر اعمال ما...
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی علملیات بی برگشت #قسمت_پنجاه_هشت 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ یکهو د
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
علملیات بی برگشت
#قسمت_پنجاه_نهم
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
بالاست.»
لحظه شماری می کردم هرچه زودتر از مأموریت گردان عبدالله " 1 ". با خبر شوم، شروع کردند به توجیه کار من.
«شما باید با گردانت بری تو شکم دشمن، باهاش درگیر بشی و مشغولش کنی این طوری دشمن از اطرافش غافل میشه و ما می تونیم از محورهای دیگه عمل کنیم و قطعاً به یاری خدا درصد پیروزی هم می ره بالا.»
ساکت بودم داشتم روی قضیه فکر می کردم یکی شان ادامه داد:«همون طور که گفتم احتمالش هست که حتی یکی از شما هم برنگرده چون در واقع شما آگاهانه میرید تو محاصره دشمن و از هر طرف آتیش می ریزن رو سرتون؛ حالا مأموریت با این خصوصیات رو قبول می کنی؟»
گفتم:«بله وقتی که وظیفه باشه قبول می کنم»
شب عملیات باز نیروها را جمع کردم تذکرات لازم را به شان گفتم نسبت به وظیفه ای که داشتیم، کاملاً توجیه شده بودند. کمی بعد راه افتادیم به طرف دشمن
با ذکر و توسل تو خط اول نفوذ .کردیم چهره بچه ها یکی از دیگری مصمم تر بود قدم ها را محکم بر می داشتند و مطمئن، ما به عنوان فدایی نیروهای دیگر می رفتیم، همین انگار شیرینی حمله به دشمن را چند
برابر می کرد.
دقیق نمی دانم چه مدت راه رفتیم بالاخره رسیدیم به محلی که تعیین شده بود درست تو حلقه ی دشمن یک طرف ما، نیروهای زرهی بود یک طرف ادوات و چند طرف هم نیروهای پیاده عراق بودند. توپخانه اش هم کمی
دورتر، گویی انتظار ریختن آتش را می کشید.
پاورقی
۱ گردانی که شهید برونسی فرماندهی آن را به عهده داشت.
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
#رمان_شهدایی
#شادی_روح_شهدا_صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
تا لباسی را پاره و نخ نما نمیکرد
دست از سرش بر نمی داشت!!
حتی در این عکس یادگاری که
با حاج قاسم انداخته مشخص است
عکسی که محمّد خیلی دوست داشت
و به آن افتخار می کرد. در این عکس
دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند
و با هم فرق می کنند..!
از این لباس چند سال کار کشیده بود
ولی رهایش نمیکرد..!!
حاج قاسم در وصف او گفت :
ساده بگویم ؛ محمد دوچیز را هرگز
جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی
در دنیا را ، شوق دیدار بین او و خستگی
فرسنگ ها فاصله انداخته بود....
#فرماندهان
#لشکر۴۱_ثارالله
#شهید_محمد_نصراللهی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از احکام آنلاین✔️
خوشخطیبهسبکشهدا🤭
https://eitaa.com/joinchat/121569969C2be8ed29d7
از لابهلای دست خطهای اینجا رفیق شهیدت رو پیدا کن🥺