28.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا اینا کی هستند ..!؟
سخنان مادر شهید محمدرضاحقیقی شهیدی که درقبرخندید
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت ســـے و هــشــتــم (پــیـش
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت ســـے و نـهــم
(نـجــات یـوسـف)
سڪوت عمیقے بین ما حاڪم شد ... مے تونستم صداے ضربان قلب مادرم رو بشنوم ..
- آیا این دو با هم منافات داره؟ ...
- دولتے ڪه بیشترین آزادے و ارتباط رو دو قرن گذشته با یهودے ها داشته ... و محدودیت زیادے رو براے مسلمان ها... جایے براے یه مسلمان توے سیستم اون هست؟ ...
- پیشنهاد من، بیش از اون ڪه سیاسے باشه؛ ڪارے بود ...
محکم توے چشم هاش نگاه ڪردم ...
- یعنے من اشتباه مے ڪنم؟ ...
لبخند ڪوتاهے زد ...
- برعڪس خانم ڪوتزینگه ... اشتباه نمے ڪنید ... اما من یه وطن پرست ڪاتولیڪم ... و فقط لهستان، عظمتش، پیشرفت و مردمش برام مهمن ... و اگر این پیشنهاد رو نپذیرید؛ شما رو سرزنش نمے ڪنم ...
از جاش بلند شد ... رفت سمت پدرم و باهاش دست داد ...
- از دیدار شما خیلے خوشحال شدم قربان ... شما دختر فوق العاده اے رو تربیت ڪردید ...
مادرم تا در خروجے بدرقه اش ڪرد ... از جا بلند شدم و دنبالش رفتم توے حیاط ...
- من به ڪار ڪردن توے رشته خودم علاقه دارم ... اما مثل یه آدم عادے ... نه جایے ڪه هر لحظه، در معرض تهمت و سوء ظن باشم ... و نتونم شب با آرامش بخوابم ... و هر روز با خودم بگم، مے تونه آخرین روز من باشه ...
چند روز بعد، داشتم روے پیشنهادهاے ڪارے فڪر مے ڪردم... بعضے هاش واقعا جالب بود ... ولے از طرفے دلهره زیادے هم داشتم ...
زنگ زدم قم ... ازشون خواستم برام استخاره ڪنن ... بین اونها، گزینه اے خوب بود ڪه از همه ڪمتر بهش توجه داشتم...
آیات نجات حضرت یوسف از زندان بود ...
" گفت: از امروز به بعد تو در نزد ما مقام و منزلت ارجمندے دارے و تو فردے امین و درستڪار میباشے ... "
ادامه دارد..
تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
امان از این ترکشها! چه دردها که به جان حاجی نمیانداختند.
مدام دردش را میخورد. یادم هست بعضی وقتها قرآن که میخواست بخواند،
گردنبند طبی میبست.
دائم بدنش را به هم فشار میداد تا شاید دردش کم شود. میخواستیم تنش را ماساژ بدهیم نمیگذاشت.
میگفت: «این درد مال منه، عادت میکنم»،
میگفتم: «خب حاجی چرا این رو همیشه نمیبندی به گردنت؟ دردت رو کمتر میکنهها.»
میگفت: «من ببندم نیرو چی میگه؟ نمیگه حاج قاسم چش شده؟»
ناراحتیام را که دید، خندید.
-این دردها یادگاری رفقای شهیدمه. اینها نباشه یادم میره کی هستم.
با این دردها یادشهدا میفتم، یاد
حسین یوسف الهی ، یاد احمد کاظمی. اونا نمیدادن بدنشون رو کسی ماساژ بده.
بعد مکثی کرد و گفت: «این درد خیلی مهم نیست، دردمردم و درد دین آدم رو میکشه.»
✍ راوے: حجتالاسلام کاظمی کیاسری
📚 منبع: سلیمانی عزیز،
انتشارات حماسه یاران، ص۱۶۲
🌷 #سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🌷
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌شهیدی که نحوه شهادتش را درخواب دید
🔸روایتی از شهید محمد امین کیهان فرد از شهدای شیراز که در عملیات والفجر۲ به شهادت رسید.
🔹ﺷﻬیدﺻﻴﺎﺩﺷﻴﺮاﺯی میگفت: ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ
🎙راوی: دوست شهید، دکتر جلال رحیمیان عضو هیئت علمی بخش زبانهای خارجی و زبان شناسی دانشگاه شیراز
#روایتگری_شهدا #روایتگری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🔻 از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
🔻 گفـتم :با چه خـاطرجمعی چنین حرفی میزنی؟؟
🔻گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
🔻 میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (علیهالسلام) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (علیهالسلام) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
🔻 مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
🔻تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
#شهید_مدافع_حرم_حمید_قاسم_پور
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
•
و باز هم آسِدمُرتِضیٰآوینی
برایمان روایت میکند:
میان ما و غرب مبارزهای
همهجانبه درگیر خواهد بود که
آثار آن در سراسر دنیا مشهود است...
این مبارزه تنها نظامی نیست،
و مبارزهی نظامی در حقیقت،
جلوهی آن مبارزهی فرهنگی است که
میان ما درگیر است:
مبارزهی فکری و فلسفی.
مبارزهی نظامی
فقط ظاهر این مبارزه است،
و در باطن،
جنگی بسیار عظیمتر در جریان است
که تعبیر من از آن "جهاد فکری" است.
|شهیدآسِدمُرتِضیٰآوینی|
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
13.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جان دلم ...
همه جا حرف مهربونیته
پرمخاطب ترین نوشته عالم
کتاب آسمونیته❤️
#نماهنگ📺
#عید_مبعث🌺
#محمدرضا_نوشه_ور🎙
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت ســـے و نـهــم (نـجــات یـ
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت چـهـلــم
(مـن واقـعــا پـشـیـمــانم )
با تلاش و سخت ڪوشے ڪارم رو شروع ڪردم ... مورد توجه و احترام همه قرار گرفته بودم ... با تمام وجود زحمت مے ڪشیدم ...
حال پدرم هم بهتر مے شد ... دیگه بدون عصا و ڪمک حرڪت مے ڪرد و راه مے رفت ...
همه چیز خوب بود تا اینڪه از طریق سفارت اعلام ڪردن ... متین مے خواد آرتا رو ازم بگیره ... دوباره ازدواج ڪرده بود ... تمام این مدت از ترس اینڪه روے بچه دست بزاره هیچے نگفته بودم ...
تازه داشت زندگیم سر و سامان مے گرفت ... اما حالا ... اشک چشمم بند نمے اومد ...
هر شب، تا صبح بالاے سرش مے نشستم و بهش نگاه مے ڪردم ... صبح ها با چشم پف ڪرده و سرخ مے رفتم سر ڪار...
سرپرست تیم، چند مرتبه اومد سراغم ... تعجب ڪرده بود چرا اون آدم پرانرژے اینقدر گرفته و افسرده شده ...
اون روز حالم خیلے خراب بود ... رفتم مرخصے بگیرم ... علت درخواستم رو پرسید ...
منم خلاصه اے از دردے رو ڪه تحمل مے ڪردم براش گفتم... نمے دونم، شاید منتظر بودم با ڪسے حرف بزنم ...
ازم پرسید پشیمون نیستے؟ ...
عمیق، توے فڪر فرو رفتم ... تمام زندگے، از مقابل چشمم عبور ڪرد ... اسلام آوردنم ... ازدواجم ... فرارم ... وعده هاے رنگارنگ اون غریبه ها ... ڪارگرے ڪردنم و ... نمے دونم چقدر طول ڪشید تا جوابش رو دادم ...
- چرا پشیمونم ... اما نه به خاطر اسلام ... نه به خاطر رد ڪردن تمام چیزها و وعده هایے ڪه بهم داده شد ... من انتخاب اشتباه و عجولانه اے ڪردم ... فراموش ڪردم انسان ها مے تونن خوب یا بد باشن ... من اشتباه ڪردم و انسان بے هویتے رو انتخاب ڪردم ڪه مسلمان نبود ... انسان ضعیف، بے ارزش و بے هویتے ڪه براے ڪسب عزت و افتخار اینجا اومده بود ... اونقدر مظاهر و جلوه دنیا چشمش رو پر ڪرده بود ڪه ارزش هاے زندگیش رو نمے دید ... ڪسے ڪه حتے به مردم خودش با دید تحقیر نگاه مے ڪرد ... به اون ڪه فڪر مے ڪنم از انتخابم پشیمون میشم ... به پسرم ڪه فڪر مے ڪنم شاڪر خدا هستم ...
ادامه دارد...
تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
📎سخنی با مسئولین
ما از شما توقع نداریم به جبهه بروید و تفنگ بر دوش بگیرید ، هر چند جبهه جایگاه مردان خداست و ما حدود 20٪ از روحانیونمان در جبههها به شهادت رسیدند ما اینها را از شما نمیخواهیم ما توقعمان کم است ؛ نمیگوییم وسائل رفاهی میخواهیم ما میگوییم #دست_دزدها را باز نگذارید .
دست عاملان فساد و فحشاء را باز نگذارید ما میگوییم بر مناصبی که #تکیه زدهاید بخاطر هر چیز که پیش شماها قداست دارد ، درد امت حزب اله و خانواده محترم شهداء و آنانی که میسوزند را فقط #بخاطر خدا رسیدگی کنید و آن روزی خواهد آمد که خداوند شما را از این مناصب به #زیربکشد و آن روز دیگر برای #جبران دیر است...
#شهید_محمد_بهروزی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۲/۶/۳ خمین ، استان مرکزی
شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۸ شلمچه ، عملیات کربلای۵
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
#شهدا نجواهای ِمارو میشنوند
اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم رو میبینند؛
چنان سریع دستگیری میکنند که مبهوت میمانی ..
اگر واقعا دل به آنها بسپاری ، با چشم دل عنایتشان را میبینی.
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 🧡
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_احمد_کشوری
#صفـ۱۵۶ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
9.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎉⃟💐 محمّدﷺ
غافلان«تشدید»میخوانند و عشّاقِ تو«تاج»
اے بنازم « میم » نامت با مشدّد بودنش !
آقا رسولالله(صلےاللهعلیہوآلہوسلم)
🌸 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#مبعث
#عید_مبعث
#ماه_رجب
❤️مبعث_رسول_اکرم(ص)
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯