از #فڪر تو بستم چمدان را و همین #فڪر
مثل خوره افتاده به جانم ڪہ بمانم
#فاضل_نظرے
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
🌞🌾
امروز
در آهنگ صبح
شعـرے باید گفت
پُر از طلوع
قصہ اے باید گفت
پُر از هیجان
و
ترانہ ای باید خواند
پُر از پرواز
سلام صبحتان پُراز احساس
روزتون بخیر و نیکی
╭─┅═🌻═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═🌻═┅╯
🌷🍃
🍃
#چفیه
در منطقه فکه پیکر شهید 16 ـ 17 سالهای را پیدا کردم ، که زیر لباسش برجسته بود؛
وقتی دکمههایش را باز کردم ، در کمال حیرت
و تعجبـ😳•° ، متوجه شدم یک کتاب و دفتر زیر لباسش گذاشته بوده ؛
کتابــ📖 پوسیده را که با هر حرکتى، برگ برگ و دستخوش باد مىشد، برگرداندم ،
ڪتابى که ده سال تمام ، با شهید همراه بوده است، کتاب فیزیڪ بود.
مسئلهاى که برایم خیلى جالب بود، این بود که
او قمقمه و وسایل اضافى همراه خود نیاورده و
نداشتــ😕•° ؛
ولى کسب علم و دانش آن قدر برایش مهم بوده که در بحبوحه عملیات کتاب و دفترش را با خود جلو آورده بوده تا هرجا از رزم فراغتى یافت، درسش را بخواند.
#خاطراتتفحص💛
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
🍃
🌷🍃
هواے این حوالے
عجیب بوے عطر تو را دارد
تو ڪہ هستے
خیالم راحٺ اسٺ
نفس مے ڪشم در هوایے
ڪہ ٺُ هستے...🍃
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
پارت عصر😃
✍سخنے با خوانندگان
سلام دوستان عزیزم .نویسنده با شما صحبت میکند.
خوشحالیم ڪہ همچنان با ما همراه هستید.🌹
در یڪی دو پارت آینده رمان ، چون فضاے مشاوره ے حُسنا پیرامون مشڪلاتش هست یعنے راهڪار فراموش ڪردن گذشتہ بنابراین مطالبے در رمان نگاشتہ شده ڪہ سوال و دغدغہ ے بیشتر جوانہا هست.
یہ نوع آموزش صحیح بندگے و زندگے
رمان خوب و مفید باید آموزنده هم باشہ امیدوارم با خوندن این رمان تاثیر مثبتے درباورها و افکارتون رخ بدهد.
در روزهای آینده با یہ سورپرایز دیگہ مواجہ خواهید شد.😍
و آن هم حضور شخص سوم داستان است .
حتما با ما همراه بشید با قسمت هاے هیجان انگیز
ازاینڪہ صبورے میڪنید ممنونم 💐
یادی هم کنیم از شهید فتنه88، شهید مهدی رضایی
🌷سومین سالگرد شهادت مهدی، در منزلشان هیات داشتیم.
روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها خواندم و گریزی هم به روضه امام #حسن مجتبی علیه السلام زدم و این شعر معروف: « اخر یه روز شیعه برات حرم میسازه » را خواندم.
🌷ناگهان صدای ناله و فریاد یکی از دوستان بلند شد !...
فردا با من تماس گرفت و گفت #حتما باید ببینمت، کار واجبی باهات دارم. بعد از احوال پرسی علت ناله زدنش را پرسیدم.
🌷گفت:« شب قبل از مراسم خواب مهدی را دیده بودم. در خواب به او گفتم: خبر داری فردا شب درخانه شما برنامه داریم؟
مهدی گفت: بله، میدونم .
🌷گفتم: خودت هم هستی؟
مهدی گفت: اگر روضه خوان، شعر « اخر یه روز شیعه برات ... » را خواند بدان من در مجلسم ... »
مهدی خیلی #امام_حسنی بود ... .
#شهید_مهدی_رضایی🌷
شادی روحش صلوات
•••✾ @KoocheyEhsas •✾••
لینک پارت اول رمان هیجانے ، عاشقانہ و مذهبے
❤️#رؤیاے_وصــــال 🍂🌹👇
https://eitaa.com/koocheyEhsas/414
☆لینک پارت اول رمان مدافع عشق☆
👇👇👇👇
https://eitaa.com/koocheyEhsas/71
ڪاش روزه مرا مے برد
بہ آنجا ڪہ تو
ایستاده اے یارا
وقت تنگ است ...
صبحٺون بخیر 🌹
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@KoocheyEhsas
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•