⛅️اے ناجی تمامی افتادگان زِ پا 🔸اے مهربانترین آن روز که بیایے☀️ جهان یک سره نور می شود ✨ 🌫غبار قرن ها غربت ، از زمین رخت می بندد ... نگاهت جوانه ی امید می کارد 🌱 و دستان خالی ما پر مےشود از نرگس و یاس آن روز که بیایے جهان بهشت مے شود...🌸 ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯

✨ مردم می گویند آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید اما باید اینگونه باشد خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید هیچکس کامل نیست ... •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•

💕حدیث روز💕 ✍امام علی(ع)میفرمایند: 🍃🌸چون مهدی ظهور کند؛ بر روی زمین کافری نمیماند جز اینکه ایمان می آورد، و انسان ناشایستی نمی ماند جز اینکه به صلاح و تقوی میگراید.🌺🍃 📚روزگار رهایی،ج۱،ص۴۶۹ ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯

لینک پارت اول رمان در حال تایپ✍... #جدال_شاهزاده_وشبگرد https://eitaa.com/koocheyEhsas/4753 ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯

•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• یڪ جمعہ دیگر هم غروب ڪرد دلٺ شور مےزند بغض گلویت را مےگیرد چشمانٺ بےدلیل خیس مےشوند بےآنڪہ به تقویم نگاه کنے مےفهمے یڪ جمعہ دیگر هم غروب کرده و او هنوز نیامده اسٺ... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @KoocheyEhsas •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 

💫شب چه حکایت قشنگیست… ✨آدم را وادار به فکر کردن به آنهایی میکند که عزیزند ✨عزیزتر از جان، همچون خدای مهربان شبتون قشنگ🌙✨🌟⭐️ دلتون پر از زیبایی •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•

نیایش صبحگاهی ای منتهای مهربانی متواضع و متوازنم کن ، همانند درختی مهربان و پربار که هر آنکس که سنگی بسویش زند با میوه هایش پاسخ نیشش را دهد. مرا هدایت کن تا با بخشیدن دیگران و نادیده گرفتن زخم زبانشان با متانت رفتارشان را پاسخ گویم ، تا با نور مهرت از درون متبرک گردم و متوازن و آرام سرود زندگی را بسرایم 🌷هفته خوبی در پیش داشته باشید🌷 ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯

↬﷽↫ خودم را گم ڪردم.[🌿🌸]. وقتے فهمیدم.[😔]. #مهدے گمݩام مے طݪبد.[💔🌱]. ♡...[مݩ و چادرم و اݩتظار حضرت یار]...♡ #باهمین‌چادربرایت‌مثل‌زینب‌می‌شوم #چادر_خاکی🍁 ╭─┅═♥️═┅╮ @koocheyEhsas ╰─┅═♥️═┅╯

من در کانادا با مرکزی اسلامی اشنا شدم. شب های محرم همراه با مادرم اونجا میرفتیم .من با اون مداحی اُخت گرفته بودم . مراسم های مرکز رو به عشق اون صدا میومدم . خیلی دوست داشتم اون آدمی که این ها رو میخوند رو ببینم. برای همین سعی کردم با آدم های مرکز ارتباط برقرار کنم و شدم یکی از اعضای فعال اون جا . اون جا بود که بالاخره "علی" رو دیدم... برای خوندن این داستان زیبا لینک زیر رو بزنید 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3496869910C9218c295b9