D1738439T15872131(Web)-mc.mp3
6.86M
🏞یه جنگل زیبا حیوانات با خوبی در کنار همدیگه زندگی میکردند.
🐆وقتی صبح میشد همه از خواب بیدار میشدند و آماده میشدند تا مربی ورزششون، یوزپلنگ تیزپا، بیاد و با اونا ورزش کنه.
🤔 اما در یه روز قشنگ برای جنگل یه اتفاق بد افتاد... .
🔎موضوعات قصه
#شیر
#حیوانات
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی پنگوئن🐧🐧
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738322T14026208(Web)-mc.mp3
6.67M
🐦در یک روز گرم تابستانی چند جوجه کبوتر مشغول بقبقو کردن بودند.
🐣 انگار که تازه به دنیا اومده بودن و مادرشون رفته بود که براشون غذا تهیه کنه. در همین هنگام یکی از جوجهها... .
🔎موضوعات قصه
#زندگی
#جوجه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738324T16742651(Web)-mc.mp3
5.25M
👨🏻روزگاری روستاییِ فقیری زندگی میکرد که اسمش «کِرَب» بود.
🐴روزی از روزها کرب، دو بارِ الاغ هیزم به شهر برد و اون رو با قیمت نسبتاً خوبی به حکیمباشی فروخت.
💸ازقضا، زمانی که حکیمباشی پول رو میشمرد و به اون میداد، سر میز ناهار نشسته بود... .
🔎موضوعات قصه
#دانایی
#حکیم
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738234T13736236(Web)-mc.mp3
7.03M
👦🏻«کیسی» یه پسر کوچولوی مهربونه که بهعلت کار پدرش بعضی روزها مجبوره که از پدرش دور بمونه.
😞 اون از اینکه گاهی پدرش رو نمیبینه، ناراحته و دوست نداره پدر به سفر بره.
🎁 اما پدر کیسی برای جبران این دوری یه جعبهی جادویی به کیسی هدیه میده.
🔎موضوعات قصه
#پدر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی روباه 🦊🦊
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738174T14933024(Web) (1)-mc.mp3
4.91M
🌸امام صادق علیه السلام شاگردان بسیاری داشت. این امام عزیز به زبان فارسی هم صحبت میکردند.
😞روزی منصور دوانیقی، خلیفهی عباسی، امام صادق (ع) را برای بازجویی به قصرش برد.
🤴🏻 در همان وقت، مگسی از پنجرهی قصر داخل شد و روی صورت خلیفه نشست. او دستش را تکان داد.
🔎موضوعات قصه
#امام_صادق
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda