eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.9هزار دنبال‌کننده
28 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
@iransedaD1738656T11319309(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.18M
🤔عزیزجون» مشغول قرائت «قرآن» بودن که تلفن همراهشون زنگ خورد، ولی «هدی» تا تلفن رو به دست عزیزجون برسونه، قطع شد. هدی از عزیزجون پرسید: چرا باید قرآن بخونیم؟ 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738565T16742018(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.45M
☁️عزیزجون توی محله‌ی «باصفا»، هدی رو می‌بینن. هدی لباس گرم پوشیده و اومده تا آسمون ابری رو تماشا کنه. 🐢عزیزجون و هدی با نگاه کردن به ابرها، اونا رو شبیه چیزای مختلف می‌بینن، مثلاً یکی‌شون لاک‌پشت و اون یکی شبیه کلاغه... . 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738566T11651303(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.85M
🛒هدی و عزیزجون با هم‌دیگه به یه فروشگاه کتاب رفتن تا کتاب بخرن. هدی یه کتاب خوب انتخاب می‌کنه. 😔عزیزجون از هدی می‌خواد که زودتر برگردن خونه؛ برای اینکه قرار بود هدی بره خونه‌ی عمو محسن، ولی هدی اصلاً دوست نداره بره اونجا... . 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738566T11999488(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.75M
🥀هدی» توی حیاطه و «عزیزجون» ازش می‌پرسن که چرا توی این سرما اومده اینجا. هدی از این‌که گل‌ها و درخت‌های توی باغچه همگی خشک شدن، ناراحته. 💦اون فکر می‌کنه خشک شدن درخت‌های باغچه تقصیر عزیزجونه، چون عزیزجون بهشون آب نداده؛ برای همین ... 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738566T12364855(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.85M
🕊️هدی و عزیزجون با هم‌دیگه رفتن به یه مغازه‌ی پرنده فروشی. 🦜عزیزجون از این‌که اون‌همه قناری اون‌جا اسیرن، خیلی ناراحته. برای هدی جای تعجب بود که چطور می‌شه این همه قناری با رنگ‌های مختلف وجود داشته باشه.... . 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738529T16161204(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 4.12M
🐆«هدی» و «عزیز جون» با هم‌دیگه اومدن «باغ وحش»، و دارن بادقت به حیوونایی که اونجا هستن، نگاه می‌کنن. 🔑 هدی از این‌که این همه حیوون او‌ن‌جا توی قفس هستن، خیلی ناراحته و دلش می‌خواد وقتی بزرگ می‌شه، باغ وحشی درست کنه که هیچ حیوونی رنجِ بودن... 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737981T17280930(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.67M
🦷عزیز جون وارد اتاق هدی شده و هدی هم رفته تا دندوناش رو مسواک بزنه. 👧🏻 عزیز جون می خواد برای هدی کتاب داستان بخونه، ولی کتابی که هدی انتخاب کرده خیلی طولانیه و عزیز جون می گن اگه بخوان همه کتاب رو بخونن، اونوقت از ساعت خوابش می گذره و این... 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737693T16788426(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.26M
🧕🏻روز آخر سال تحصیلی بود. ریحانه با دوستاش توی کلاس، منتظر خانم مدیر بودن؛ 🤔 آخه خانم مدیر زنگ قبل به بچه ها قول داده بود که بعد از امتحانات اگر قبول شوند، اونا رو به اردوی یه روزه ببرن، اما نگفته بود که قراره کجا برن. بالاخره خانم مدیر وارد کلاس شد و... 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738507T14731319(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.05M
🌨⛄️توی محله‌ی «باصفا» کلی برف اومده و همه‌جا رو سفید کرده. «هدی» و «عزیزجون» از دیدن این همه برف یه‌عالمه ذوق کردن. 🧶 مامانِ هدی برای این‌که هدی سرما نخوره، براش شال و دستکش و کلاه بافته... . 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738259T17196142(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 2.31M
👨🏻‍⚕هدی» قراره که با مادرش بِره دکتر؛ چون مادرِ هدی بیمار شده. 👵🏻«عزیزجون» توی محله‌‌‌ی باصفا هدی رو می‌بینه و ازش می‌‌‎پرسه که چرا آدم‌‌ها برای درمان بیماری‌‌‌شون، به پزشک مراجعه می‌کنن؟ 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738126T12181701(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.53M
🚇هدی و عزیزجون سوار مترو شدن و روی صندلی نشستن. 👶🏻هدی وقتی که دید یه خانم با بچه‌‌ی کوچیک ایستاده، ناراحت شد و جاش رو داد به اونها تا بشینن. عزیزجون از این کار خوب هدی خیلی خوشحال شد و اون رو تشویق کرد... . 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1737980T17810230(Web)-mc.mp3
زمان: حجم: 3.78M
🌊«هدی» و «عزیز »به استان هرمزگان سفر کردن. توی این سفر عزیز جون و هدی کنار دریا رفتن و دارن از دیدن دریا لذت می برن. 🧕🏻عزیز جون از هدی می خواد که آروم آروم بعد از تماشای دریا با همدیگه برن خرید. هدی که دوست نداره دل از دریا بِکَنه... 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/g93842 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda