39.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕💕
#کارتون
کارتون اموزنده و قشنگ کاتیا و کوتیا
این قسمت:کوتیا لجش گرفته مورچه گازش گرفته😁😁
🍃🌸🍃
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🍃🌸امروزتان شاد و زیبـا
🍃🌸لحظه هایتان سرشـار
🍃🌸آرامـش و دل خوشی
🍃🌸امیدوارم امروز خــدا
🍃🌸سرنوشتی دوستداشتنی
🍃🌸زنـدگی پـر از عـشــق
🍃🌸روزی فراوان ، لبی خـنـدان
🍃🌸و دلی مهربـون بـراتـون رقم بـزنـه
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_متنی
یاسمن و دارکوب قرمز
یک روز غروب یاسمن رفت پشت پنجره اتاقش و پنجره را باز کرد. یک دارکوب قرمز را دید که روی تنه درخت توی حیاط نشسته بود. او منقار بلندش را تق تق تق تق تق به تنه درخت میکوبید.
یاسمن به دارکوب گفت: «پس تویی که هر روز من را از خواب بیدار میکنی؟ »
دارکوب گفت: «آره. من باید نوکم را تند و تند به تنه درخت بکوبم. وقتی گرسنه هستم با منقارم تنه درخت را سوراخ میکنم، بعد با زبان بلندم که نوک چسبانکی دارد، کرمها را از توی سوراخ درخت بیرون میکشم و میخورم. »
یاسمن و دارکوب با هم دوست شدند. هوا کمکم تاریک شد.
یاسمن به دارکوب شب به خیر گفت و رفت خوابید.
دارکوب هم روی شاخه درخت خوابید.
دارکوب آن شب یک خواب عجیب دید. صبح که شد و همه بیدار شدند، رفت پشت پنجره و به یاسمن گفت: «من دیشب یک خواب دیدم. » یاسمن گفت: «چه خوابی دیدی؟ »
دارکوب گفت: «من توی خوابم دیدم بچه کر مها داشتند گریه میکردند و میگفتند تورو خدا ما را نخور. ما تازه به دنیا آمده ایم. دوست داریم زنده بمانیم تا همه جای جنگل را ببینیم. »
یاسمن گفت: «خب کر مها را نخور. دارکوب گفت: « اگر من کرم نخورم، گرسنه میمانم. »
یاسمن گفت: «پس باید دنبال غذای دیگری برای تو بگردیم. »
آ نها توی جنگل با هم قدم زدند تا برای دارکوب غذا پیدا کنند. توی راه سنجاب را دیدند که با دندا نهای تیزش فندق میشکست. یاسمن به دارکوب گفت: «تو میتوانی فندق بخوری. » دارکوب گفت: «من که دندان ندارم. »
آنها کمی جلوتر رفتند و به رودخانه رسیدند، چند لک لک توی آب شنا میکردند و ماهی میخوردند. یاسمن به دارکوب گفت: «تو میتوانی ماهی بخوری؟ »
دارکوب گفت: «منقار من خیلی کوچک است، نمیتوانم ماهی بخورم. » هوا کمکم تاریک شد. یاسمن و دارکوب به خانه برگشتند. دارکوب رفت روی درخت نشست و یاسمن رفت توی آشپزخانه. مادر یاسمن ماکارونی خوشمزه ای پخته بود. یاسمن بشقاب غذایش را با خودش آورد توی اتاقش. دارکوب را صدا زد و گفت: «زود باش بیا پشت پنجره میخواهم برایت کمی غذا بریزم. » او کمی ماکارونی ریخت پشت پنجره تا دارکوب هم غذا بخورد. آ نها با هم ماکارونی را خوردند و خندیدند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#کاربرگ
کاربرگ رنگ آمیزی آموزش رنگ ها و مفاهیم پایه ریاضی.
🎨
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
بهترین ڪلام🌈💗
«سین» اول سلامت
بهبه عجب دعایی
«ل» مثل گل لطیف است
«آ» حرفِ آشنایی
«م» مثل مهربانی
دنیای پر محبت
این معنیِ «سلام» است
در ابتدایِ صحبت
آغازِ دوستیها
عطرِ خوشِ سلام است
هم یڪ دعای زیباست
هم بهترین ڪلام است
💗
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#سرگرمی
دُردونه های خوشگلم عدد ها رو به هم وصل ڪنید تا یڪ نقاشی خوشگل درست ڪنید 😍😘
🎨
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تزیین_غذای_کودک
کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه
🌼
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
🍃🐌کاردستی حلزون با استفاده از کاغذ رنگی و شانه تخم مرغ🍃🐌
💕
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
4.mp3
2.38M
🌸🌿🌸🍃🌸
🌿🌸🍃
🌸🌿
🌿
🌹🍂🌿🥀
🌸 سرود قشنگ کودکانه «شکر خدا» برای بچه های عزیز
🌺 #کودکانه #سرود #شکر_خدا
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻