سلام 😊✋
صبحتون بخیر☕️🌸
در این روز
براتون آرزومندم 💓
الهی حال دلتون خوب 💕
رزق وروزی تون افزون و💓
ساز زندگیتون
کوک کوک باشه🍃🌸
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر مسواک زرنگ
🌸بچهها مسواکم من
🌱زرنگ و چالاکم من
🌸دوست دهان و دندان
🌱تمیزم و پاکم من
🌸قدرت من فراوان
🌱معجزهام نمایان
🌸خوشبوگر دهانم
🌱کودک خوب و خندان
🌸سفید و مهربانم
🌱جاروکش دهانم
🌸خدمتگزار دندان
🌱با ریشههای جانم
🌸کوچکم و تمیزم
🌱با موهای نرم و ریزم
🌸پیش شما بچهها
🌱روزی سه بار عزیزم
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
حوض
ساره به خورشید وسط آسمان نگاه کرد. کفشهایش را بغل گرفت. روی شن های گرم راه رفت. برگشت جای پاهایش را نگاه کرد. مادر ایستاد. اطراف را نگاه کرد و گفت:« بچهها همین جا بازی کنید.»
ساره که جلوتر رفته بود، برگشت.
مادر هم روی تخته سنگی خشک نشست. به دریای زیبا و آرام نگاه می کرد.
ساره کفش هایش را کنار گذاشت. نشست و به سعید گفت: «بیا با شنها بازی کنیم!»
سعید بیلچه پلاستیکی را برداشت. فرغون را پر از شنهای نرم کرد. برای ساره برد.
ساره گفت: اگر چند بیل دیگر بیاوری! قلعه شنی بلند تری درست میکنم. سعید فرغون پر از ماسه نرم را کنار او خالی کرد و گفت:«ساره نگاه کن چه چیزهایی پیدا کردم!» ساره سر بلند کرد فرغون را نگاه کرد. دست زد و گفت: «با این صدف ها و سنگ های رنگی در و پنجره درست کنیم باشه؟»
سعید نشست و با هم سنگها را چیدند. قلعه مثل کاخی با شیشههای رنگی شده بود. با صدفها یک ماهی بالای قلعه درست کردند. ساره گفت:«مادر را صدا کنیم عکس بگیرد وقتی بابا از خرید آمد نشانش بدهیم!»
سعید بلند شد. فرغون را برداشت. گفت: «صبر کن بروم باز هم سنگ بیاورم. قشنگ تر بشود!»
سعید یک فرغون دیگر آورد.
ساره از میان شنها یک صدف پیچ پیچی درشت پیدا کرد. آن را به سعید نشان داد. سعید گفت:«اگر این صدف را روی گوشت بگذاری صدای دریا می شنوی!»
ساره خندید از سعید تشکر کرد. آن را به مادر داد. برگشت کنار قلعه نشست.
یک موج تا آن طرف قلعه پیش رفت و موقع برگشتن به دریا آن را خراب کرد. ساره چشمانش پر از اشک شد. دستان خود را روی زانو و سرش را روی دست گذاشت. سعید کنار او آمد و گفت: بیا با این تکه چوب روی شن های نرم نقاشی بکش!
ساره خوشحال شد. چوب را گرفت. بلند شد. به اطراف نگاه کرد. دوتا ماهی را روی ماسه ها کشید. موج دوباره آن را پاک کرد. ساره به موج ها میگفت من نقاشی میکشم هر کدام را دوست داشتی پاک نکن!
سعید بالا و پایین پرید و فریاد زد: مامان ببینید حوض من تمام شد! مادر سرش را از روی کتاب بلند کرد نگاهی به چاله انداخت.
ناگهان موجی آمد. ماهی کوچکی روی ماسهها افتاد، ماهی بالا و پایین میپرید. دهان خود را باز و بسته میکرد. ساره دوید سمت ماهی و گفت:« مامان بیایید ببینید ماهی تشنه است و میگوید آب...آب ...» مادر پیش بچهها آمد. به ماهی نگاه کرد. موج دیگری نیامد آن را به دریا ببرد. ماهی کمتر بالا و پایین می پرید. مادر به بچهها گفت: «بچه ها ماهی بدون آب میمیرد. حالش خوب نیست!» سعید دستپاچه شده بود. برگشت نگاهی به اطراف کرد. ماهی دیگر خیلی آهسته دهانش را باز و بسته میکرد. بیحال روی خاک افتاده بود. سعید جلو رفت. خم شد. ماهی را با دو دست گرفت، آن را در حوض کوچکی که حالا پر از آب بود انداخت. خاکها از روی بدن ماهی در آب ریخت. ماهی تکان خورد و شروع کرد به شنا کردن. بچه ها بالا و پایین پریدند. موج دیگری آمد. موقع برگشتن به دریا حوض را خراب کرد. ماهی را با خود به دیا برد. بچه ها ناراحت شدند. مادردستی روی سر آنها کشید و گفت: «آفرین! دوست داشتم ببینم چطور به ماهی کمک می کنيد!» بچهها برگشتند به مادر نگاه کردند. مادر به دریا نگاه کرد و گفت:«ماهی به خانهاش برگشت!»
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
چرا سیبزمینی را برای تغییر رنگ ندادن ، داخل آب نندازیم؟
عدهای سیبزمینی را برای مدتی در کاسهای پر از آب قرار میدهند تا بعد برای سرخ کردن و گذاشتن در ته قابلمه از آن استفاده کنند، اما درباره این عادت باید گفت که این کار باعث میشود پتاسیم سیب زمینی از آن خارج شود
همچنین انجام اینکار ، بر ویتامینهای گروه B هم تاثیر گذاشته و سبب کاهش میزان آنها میشود.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#بازی
#سرگرمی
#ایده
🎊 یه ایده بامزه برای سرگرم کردن بچهها
یک قسمت از دیوار رو کاغذ بچسبونین. بعد بچهها با پا نقاشی بکشن👣
امتحان کنین خیلی جذابه برای بچهها 🤩
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
هندونه یلدایی با دست
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از قاصدک
📍زنجان قیام کرد؛ صف بسیار عجیب مردم برای اهدای طلا به #ایران_همدل
🔺امروز در زنجان برای کمک به جبهه، یک صف بسیار طولانی تشکیل و در جریان مراسم پویش ایران همدل تصاویری فوق العادهای از کمک به محور مقاومت خلق شد.
🔸باورنکردنی است که با وجود تمام فشارها و مشکلات این همه جمعیت برای کمک به خطوط مقدم مبارزه با اسراییل گردهم آمده باشند.
🔹جهت کمک نقدی به مردم مظلوم فلسطین و لبنان از طریق زیر می توانید اقدام کنید؛
شماره کارت:
6037998200000007شماره شبا:
Ir320210000001000160000526کد دستوری: #14* پرداخت مستقیم در KHAMENEI.IR 📢 راوی همدلی باش 👇 @iranehamdel_contact 🔹یک ایران همدلی... 🔹eitaa.com/irane_hamdel
#تربیت_کودک
برخی کودکان تحمل #باختن در بازی را ندارند چگونه تحمل آنان را بالا ببریم؟
۱. دلیل این امر این است که آنها خودباوری و اعتماد به نفس پایینی دارند.
و احساس منفی درباره خود دارند که باید تلاش نمود تا اعتماد به نفس او را بالابرید.
۲. او را با خواهر و برادر و همسالانش مقایسه نکنید.
درباره برد و باخت و اینکه لازم نیست انسان همیشه برنده شود و برد و باخت نوبتی است به او توضیح دهید.
۳. هرگز به گونهای با کودک بازی نکنید که همیشه برنده شود بگذارید گاهی باختن را هم تجربه کند.
و در آن زمان برد قبلیش را به او یادآوری کنید.
۴. بیشتر بازیهای غیر رقابتی را در لیست بازیهایش قرار دهید.
۵. رفتار والدین در مسأله برد و باخت نیز بسیار تأثیرگذار است.مثل اظهار ناراحتی یا اعطای جایزه و ... .
۶. بهتر است بیاهمیت بودن باختن را در روش الگویی بهصورت عملی به او بیاموزید.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻