#داستان
#میلاد_امام_هادی_علیه_السلام
📖خوبی های گل🌸
نسیم خنکی می وزید. درخت بزرگ حیاط🌴پر از جیک جیک گنجشک ها🐦 بود. ✨امام هادی علیه السلام و دوستش، ابوهاشم جعفری، روی ایوان نشسته بودند. کتابی 📖جلوی ابوهاشم باز بود. او از روی آن می خواند و از امام سؤال می کرد.
خدمت کار ✨امام علیه السلام مقداری نان🍞 و ظرفی حلوا آورد و جلوی آنها گذاشت و رفت. در همین موقع، یکی از بچه های کوچک امام به ایوان آمد. توی دستش، یک شاخه گل سرخ 🌷بود. سلام کرد و گل را به امام عليه السلام داد😍
✨امام هادی علیه السلام گل🌸را گرفت. با مهربانی☺️ دستی بر موهای فرزندش کشید. چند بار گل را بو کرد. بعد بوسید و روی چشمش گذاشت و صلوات فرستاد. ابوهاشم هم صلوات فرستاد و با خودش گفت: «مثل این که امام از گل، خیلی خوشش می آید. ای کاش برایش گل هدیه می آوردم!»
✨امام علیه السلام گل را به طرف ابوهاشم گرفت. ابوهاشم گل را گرفت و بو کرد
سرورم! این گل چه بوی خوبی دارد!🤩
گل، آرامش بخش روح و دل است. با خود شادی می آورد...ای ابوهاشم! هر کس گل یا شاخه ای از ریحان را ببوسد او بو کند و روی چشمش بگذارد و به محمد صلی الله عليه و آله و خاندانش صلوات بفرستد، خداوند به او ثواب و پاداش زیادی می دهد و بدیها را از دلش پاک می کند.👌
ابوهاشم با تعجب😳 گفت: «چه حرف قشنگی! این را دیگر نمی دانستم. آن وقت گل را دوباره بو کرد. بعد بوسید، بر چشمش گذاشت و صلوات فرستاد.» 📿🙂
🤲بحق امام هادی علیه السلام اللهم عجّل لولیک الفرج 🤲
🎈کودکیارمهدوی محکمات
🆔@koodakyaremahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ
#غدیر_مهدوی
🔅#نماهنگ فاخر دهه نودی ها این بار با نام ولایت امیرالمومنین و غدیرخم
👌بچه ها جون حتما این نماهنگ زیبا رو ببینید
🍃کودکیارمهدوی محکمات
🆔@koodakyaremahdavi
#داستان
#عید_غدیر
#غدیر_مهدوی
سوهانی با طعم غدیر😋
📌#قسمت_اول
بابا میخواست به مسافرت🚌 برود کلافه ام میکرد، ده بار صدایم میکرد و سفارش هایش را تکرار میکرد، همه را حفظ شده بودم😞
حواست باشد برای مادرت 🧕داروهایش را بگیری❗️
یک سر به باشگاه داداش کوچکت بزن، نزار تنها برود خیابان خطرناک است❗️
حتما به مغازه سر بزن به کارگرها سپرده ام اما خب تو پسرمی و فرق میکند😌 سفارش ها را چک کن کار را خراب نکنند، داری میایی بسته های سوهان یادت نرود‼️
این قدر میگفت و سفارش میکرد که بعضی وقتها با خودم میگفتم: ای بابا! کاش نرفته بود اینقدر سفارش میکند که ادم استرس میگیرد😒
ولی ته دلم خوش حال میشدم 😉وقتی بابا نبود احساس میکردم بزرگ تر شدم و بقیه به حرفهایم بیشتر گوش میدهند، به کارهایم بهتر می رسیدم حتی صبح ها زودتر بیدار میشدم👏
از بچگی یادم مانده که بابا یک هفته مانده به #عید_غدیر سرش شلوغ میشد، مغازه سوهانی داشت و به مناسبت عید غدیر سفارش ها زیاد میشد☺️
ولی هیچ چیز نمیتوانست مانع رفتن به خانه پدری اش شود، بابا بزرگ توی مسجد محله جشن میگرفت 🎊🎉🎁
#ادامه_دارد
🌸کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان)
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
#شعر
#عید_غدیر
#غدیر_مهدوی
یک جایی به نام غدیر
روزی پیامبر ما❤️
یه جا به نام غدیر
گفت به همه آدما
هر کسی من بوده ام
بزرگ و رهبر او☺️
از این به بعد علی هست
امام و سرور او😌
از اون به بعد علی شد
امام ما مومن ها
عید می گیریم اون روزو
تا باشد دنیا دنیا😍
علی امام ما هست
اینو همه میدونیم😄
ما علی رو دوست داریم
شیعه اون می مونیم✋
بحق علی بن ابی طالب علیه السلام اللهم عجّل لولیک الفرج🤲
کودکیارمهدوی محکمات
🆔@koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #عید_غدیر #غدیر_مهدوی سوهانی با طعم غدیر😋 📌#قسمت_اول بابا میخواست به مسافرت🚌 برود کلافه ا
#داستان
#عید_غدیر
#غدیر_مهدوی
سوهانی با طعم عید غدیر😋
📌#قسمت_دوم
چند سال بود که بابا بزرگ👴 از بین ما رفته بود ،😔 بابا دوست داشت راه پدرش را ادامه بدهد
می رفت ولایت خودشان به اهل محل رسیدگی میکردند، گوسفند🐑 می کشتند و به داد خانواده های ضعیف میرسیدند.😊
از وقتی عید غدیر توی درس ها📕 افتاده بود ما فقط روز عید می رفتیم...سوهان روز عید را بابا مخصوص می زد با روغن حیوانی اعلا و مغز پسته درجه یک😍
همه فامیل میگفتند عید غدیر برای ما مزه شیرین سوهان را دارد، همه از طعم سوهان بابا تعریف میکردند😄
بابا می گفت:
باید سفره روز جشن اقا حسابی باشد، مثل این است که یک میلیون نفر از شهدا، و پیامبران را غذا دادی😇
من با خودم فکر کردم، میلیون نفر⁉️
عید غدیر خیلی مهم است، از همه جشن ها مهم تر باید با شکوه برگزار شود😌
به همین دلیل حرفی نداشتم تا زحمت یک هفته را به جان بخرم تا بابا با حوصله به کارهایش برسد🙂
یک جورایی من هم در جشن غدیر سهیم میشدم
من هم دلم میخواست مثل بابا باشم و بعدها سفره غدیر یادم نرود😊
#پایان
👌بچه ها جون عید غدیر، بزرگترین عید ما شیعیان هستش😍 توی این روز همه ما باید دور هم جمع بشیم،جشن بگیریم👏 و با امام زمانمون که الان وارث غدیر هستن تجدید عهد کنیم✋ و بگیم آقا جون ما شما رو خیلییی دوست داریم❤️ و همیشه یار و سربازتون میمونیم☺️
🦋کودکیارمهدوی محکمات
🆔@koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#حدیث_گراف #قسمت1⃣2⃣ 📌حدیث بیست_و_یکم: خطاپوشی ✨امام علی علیه السلام فرمودند: 🌻اَقِل تُقَل "از خط
#حدیث_گراف
#قسمت2⃣2⃣
📌حدیث بیست و دوم: مشورت کردن
✨امام علی علیه السلام فرمودند:
🌻مَن لَم یَستَشِر یَندَم "هر کس مشورت نکند پشیمان می شود."
📚الحکم من کلام الامام امیر المومنین علی علیه السلام، ۵۹۶۲
🌸هرکسی مشورت کند
🌱کارهایش آسان می شود
🌸هرکسی مشورت نکرد
🌱آخر پشیمان می شود
🐳کودکیار مهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#سرگرمی_مهدوی #کاربرگ_مهدوی 📌#شماره_49 👌بچه ها جون؛ از بین کلمات نوشته شده بالا فقط یکی از آنها از
#پاسخنامه
#سرگرمی_مهدوی
✨پاسخنامه سرگرمی شماره ۴۹
🍃آفرین بچه ها که پرچم درست رو پیدا کردید👏😊
🌸کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#سرگرمی_مهدوی #کاربرگ_مهدوی 📌#شماره_49 👌بچه ها جون؛ از بین کلمات نوشته شده بالا فقط یکی از آنها از
#سرگرمی_مهدوی
#کاربرگ_مهدوی
📌#شماره_50
👌بچه ها جون؛ متن بالا رو نقطه گذاری کنید و بخونید
🐥کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
#داستان
#میلاد_امام_کاظم_علیه_السلام
📖شیعه ی خوب کیست؟🤔
#قسمت_اول
وقتی اسب قهوه ای 🐎من راه می رود، سُم هایش تِریک تِریک، صدای قشنگی می دهند. وقتی سوارش میشوم، احساس خوبی دارم؛ مثل این است که دارم پرواز🕊 می کنم. آدم های دور و برم زُل زده اند به من👀. هر وقت که از سفر برمی گردم، همین طور است. از بازار که می گذرم، دکان دارها دست از کار می کشند و زل میزنند به من. انگار چشم شان👁به یک سردار یا وزیر یا عالم افتاده، که این طوری دست از کار می کشند!
اسبم 🐴شیهه می کشد و گردن دراز و پر از یالش را تکان می دهد. کمرم را صاف می کنم و از کنار آنها می گذرم تا به خانه می رسم. با صدای اسبم، نوکرها از خانه بیرون می آیند. یکی اسبم را می گیرد. یکی هم کمک می کند تا من از پشت آن پایین بیایم. آن دو با احترام زیاد مرا به خانه می برند.
مادرم با خوشحالی جلو می آید. او😌خمیده خمیده راه می رود؛ چون سن زیادی دارد. او برای من هم مادر است و هم پدر؛ چون پدر ندارم. پدرم آن زمانی که کودک بودم، به دست ماموران حکومت زندانی شد. به ما گفتند:
در زندان بیمار شده و مرده است. اما بعدها معلوم شد آنها پدرم را شهید کرده اند😔چون او شیعه ی امام على علیه السلام بود!
همسرم که دارد پیاز تکه می کند، به من می گوید: «سلام صالح!✋ خوش آمدی، امشب مهمان داریم. قرار است پدر و مادرم بیایند. یک وقت جایی نروی!» میخندم:☺️«نه، من همین جا در خانه هستم!» در می زنند. یکی از نوکرها از توی اتاقش بیرون می آید و پشت در می رود. بعد پیش من می آید و با احترام می گوید:...
#ادامه_داستان_در_پست_بعد...👇
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #میلاد_امام_کاظم_علیه_السلام 📖شیعه ی خوب کیست؟🤔 #قسمت_اول وقتی اسب قهوه ای 🐎من راه می رو
#داستان
#میلاد_امام_کاظم_علیه_السلام
📖شیعه ی خوب کیست؟🤔
#قسمت_دوم
با احترام می گوید: «ارباب! یک مرد فقیر است. پول💰می خواهد!» با بی حوصلگی می گویم: «یک تکه نان🍞 و چندتا خرما به او بده!» نوکرم برای فقیر، یک تکه نان و چندتا خرما می برد؛ اما فوری برمی گردد و به من می گوید: «نگرفت!» نه! چرا؟🤔
می گوید: «به اربابت صالح بغدادی بگو پول💰 می خواهم!» با ناراحتی پشت در🚪 می روم. وقتی مرد فقیر را می بینم، می فهمم آشناست. او دست های پینه بسته اش را نشانم می دهد و با ناراحتی می گوید:😓 «من فقیر نیستم، من چاه کنم. یادت هست روزی آمدم خانه ی شما و برای تان چاه کندم؟»خب یادم آمد، منظورت چیست؟ حالا مدتی است که هم دست هایم درد می کند، هم کمرم😣 دیگر نمی توانم چاه کنی کنم؛ برای همین، مجبورم از آدم های باشخصیت و محترم کمک بگیرم!
حرصم می گیرد. می خواهم سرش داد بزنم😠 اما خودم را نگه می دارم. او ادامه می دهد: «من شيعه ی آل على عليهم السلام هستم. نمازم را مثل شما می خوانم📿چند بار هم نزدیک بوده به خاطر این کار، گرفتار دشمن شوم!»
دست در جیبم می کنم. سه، چهارتا سکه ی معمولی دارم💰آنها را کف دستش🙌 می گذارم. او آه😑 می کشد و آن سکه ها را به من برمی گرداند. بعد می رود. در را محکم می بندم و سر نوکرم داد میزنم: «دیگر به این بی سروپاها جواب نده...بگذار بروند! معلوم نیست شیعه اند یا نه! اصلا آدم اگر کار کند که فقیر نمی شود.»
من و دوستانم می خواهیم برویم دیدن✨#امام_کاظم_علیه_السلام، در راه یک نفر برای مان ماجرایی را تعریف می کند: «دایی ام رفته بود دیدن ✨امام موسی بن جعفر عليه السلام. امام از او پرسید: "آیا به نیازمندان شهرتان کمک می کنید؟"🤔 او گفت: معلوم است که کمک می کنیم. امام گفت: "مثلا اگر بدانید نیاز دارد، بروید خانه اش ببینید نیست، برایش پول می گذارید که وقتی برگشت، مشکلش را با آن برطرف کند؟" دایی ام جواب داد: نه، تا به حال این کار را نکرده ایم! امام عليه السلام ناراحت شد😞 و گفت: "پس هنوز شما آن گونه نشده اید که ما می خواستیم!"» حالا من با شنیدن این خاطره، خجالت می کشم😓 پیش امام کاظم علیه السلام بروم؛ چون همین تازگیها، چاه کن فقیر را با ناراحتی از خانه ام دور کردم!
#پایان
🤲بحق امام موسی کاظم علیه السلام اللهم عجّل لولیک الفرج🤲
🍄کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
#عید_غدیر
#غدیر_مهدوی
✨سلام به همه گل دخترا و آقا پسرای محکماتی🌸 که میدونیم تو روز #عید_غدیر نهایت سعی تون رو کردید که هم خودتون خوشحال باشید و هم شادیتون رو با دیگران تقسیم کنید😍❤️
👈ولی بچه ها یه خبر خوب اینه که عید غدیر رو باید به مدت ۳ روز جشن گرفت چون عید بزرگیه و ما باید به همه دنیا نشون بدیم که چقدر ولایت اماممون برامون ارزشمنده👏
👌ما باید در این سه روز مهم با امام زمانمون بیعت کنیم✋ و قول بدیم تا پای جانمون روی این عهد می مونیم و کاری می کنیم که همیشه قلب امام مهربونمون از ما راضی و خوشحال باشه ان شاءالله 🤲😊
🎀کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
📖#رمان_مهدوی 👱♂#محمد_مهدی 📌#قسمت_سیزدهم 💠هادی به رئیس بانک گفت: همین الان پیامک اومد که... رئیس پ
📖#رمان_مهدوی
👱♂#محمد_مهدی
📌#قسمت_چهاردهم
🔰وقتی وارد خونه شد، همسرش بعد سلام و احوال پرسی فورا سوال کرد چی شد هادی جان؟
ثبت نام کردی برای وام؟
💠هادی: آره، اسم نوشتم، قراره تا آخر هفته هم پولش جور بشه و بره حساب یه نفر دیگه
🔰نرگس خانم از تعجب چشم هاش گرد شده بود و گفت یعنی چی؟ حساب یه نفر دیگه چیه؟حساب کدوم نفر؟
💠هادی خندید و گفت: ای بابا، خانم جان شما که در بند مال دنیا نبودی، مگه ما ندار هستیم؟ خداروشکر استخدام هستم و درآمد خودمون رو هم داریم، این وام نشد یه وام دیگه، خدا بزرگه، تو کار دیگران رو راه بنداز خدا خودش جبران میکنه
به قول معروف: تو نیکی می کن و در دجله انداز / که ایزد در بیابانت دهد باز
🔰نرگس خانم: نه، منظورم مال دنیا و این حرفها نیست، خب وام رو به کی دادی و به چه نیتی؟ اون هم تو این شرایط که برای بچه مون باید وسیله می گرفتیم و...
💠هادی: اتفاقا منم دادم به کسی که میخواد برای بچه خودش وسیله بگیره، اما بچه اون با بچه ما فرق داره، بچه اون کسی رو جز پدرش نداره و این پدر باید جهزیه دخترش رو تامین کنه اما بچه ما، دو تا پدربزرگ و دوتا مادربزرگ داره، اونها قطعا برای خرید وسایل نوه خودشون دست بکار میشن...نترس...دادم به یه پدر شهیدی که دنبال وام بود برای جهزیه دخترش...مطمئن باش خدا جبران میکنه
👈اون شب نشنیدی که حاج آقا عسکری روایتی رو می خوند که امام معصوم فرمودند: شیعیان ما را هنگام مراقبت از نماز اول وقت و کمک به برادران دینی خود، آزمایش کنید.
حالا منم به یه برادر دینی کمک کردم، مگه بعد شنیدن اون حدیث امام صادق(علیه السّلام) قول ندادیم هردومون، که اول خودمون خادم مولا بشیم و بعدش #محمد_مهدی رو با تربیت مهدوی بزرگ کنیم؟
خب خادم و سرباز امام زمان بودن که فقط به دعای عهد و ندبه خوندن نیست، دست دیگران رو هم باید گرفت، تو اجتماع هم باید به داد مردم رسید
🔰نرگس خانم که اولش کمی ناراحت بود، با حرفهای هادی آروم شد، خودش زن بود و عروسی کرده بود و می دونست تهیه جهزیه یک دختر، چقدر مهم تر از سیسمونی نوزاد هست
یه لبخند مهربانانه به آقا هادی زد و گفت پاشو دست و صورتت رو بشور و بیا نهار بخوریم قهرمان من!!! انشالله این عملت هم قبول باشه که صد در صد هست
💠اون شب تو مسجد، پدر شهید اومد پیش آقا هادی، تا خواست حرفی بزنه هادی اشاره کرد یواش پدرجان، یواش...کسی نباید متوجه این موضوع بشه، اینجوری همه میان بانک و از من انتظار وام دارن، منم دستم بسته هست و نمی تونم برای همه وام جور کنم
دوست هم ندارم کسی بدونه برای شما کاری کردم، انشالله تا آخر هفته وام شما جور میشه،
فقط تو نمازها و دعاهات به پسر شهیدت بگو برای ما هم دعا کنه...
✍️احسان عبادی
#ادامه_دارد
✨کودکیار مهدوی محکمات:👇
🆔@koodakyaremahdavi
کودک یار مهدوی مُحکمات
#معرفی_اسامیوالقاب_حضرت_مهدی 1⃣اولین نام: #مهدی بچه های نازنین یکی از اسامی امام زمان عزیز ما #مه
#معرفی_اسامیوالقاب_حضرت_مهدی
2⃣دومین نام: #احمد
سلام بچه ها☺️🌻
چطوره احوالتون⁉️
بچه ها یکی از نام های امام زمان ما، احمد هست💚
احمد یعنی کسی که مورد ستایش خدای مهربونه😍یعنی خدا خیلی خیلی ایشون و اخلاق و رفتارشون رو دوست داره.👌
سلام حضرت احمد🌸
هم نــام پیغمبــــری💚
مثل رســــول خــدا⭐️
از همـه عالم سَـــری🌎
اخلاق خوب شماست☺️
مثـــل نبـــــی خـــدا🌷
خدای مهــربان هــم✨
ستوده است شما را♥️
منبع: آفتابگردون
💜کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان)
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
#شعر_کودکانه
#عید_مباهله
🌸سلامِ من به بچه های شیعه
🍃که دنبالِ حقیقتن همیشه
🌸می خوام بِگم یه قِصّه من بَراتون
🍃عوضْ بِشه یِکم حال و هواتون
🌸یه شهری بود به اسمِ شهرِ نَجْران
🍃مسیحی بودن همه، نَه مسلمان
🌸یه روز پیامبرِ خدا مُحَمَّد
🍃یه نامه داد بَراشون از محبت
🌸دعوت بِشَن به دینِ خوبِ اسلام
🍃به دینِ مهر و دینِ عشق و اِکرام
🌸ولی قبول نکردن و با اصرار
🍃اسلام و دینِ ما رو کردن انکار
🌸خدا بِگفت به حضرتِ محمد
🍃مُباهِلِه بِکُن با اون جماعت
🌸یعنی که مردمانِ شهرِ نجران
🍃بیان و با پیامبر و عزیزان
🌸دُعا کُنن خدا عذاب کُنه اون
🍃کسی رو که نبوده حق باهاشون
🌸روزِ مُباهِلِه رسید و نجران
🍃دیدن پیامبر اومده چه خندان
🌸دستِ امام حسن رو تویِ دستاش
🍃امام حسین رو هم آورده همراش
🌸حضرتِ زهرا و علی رو هم با
🍃خودش آورده بود به همراه
🌸مسیحی ها وقتی دیدن که احمد
🍃رسیدْ با خانواده اش به مقصد
🌸 ترسیدن و گفتن با هم که حتما
🍃حق با پیامبرِ خداست و قطعا
🌸باید به هر چه او بِگُفت کُنیم گوش
🍃این روز رو هرگز نکنیم فراموش
🍇کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce