کمیته خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
🌿 چالش عکس رفیق شهید ✌️ 🍃برای رای دادن باید وارد این لینک بشید EitaaBot.ir/poll/j0tc6 و به عکس
منتظر رای های شما هستیم تا ساعت 8شب
#طنز_جبهه
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن؛
داد میزد : آهــــای ... سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسک ، کلاه ، کمربند ، جانماز ، سایه بون ، کفن ، باند زخم ، تور ماهی گیریم ...
هــــمـــه رو بردن !!!😂
شادی روحشون که دار و ندارشون همون یک #چفیه بود صلوات
@khademine_koolebar_germi
🌿 چالش عکس رفیق شهید ✌️
🍃برای رای دادن باید وارد این لینک بشید
EitaaBot.ir/poll/7dm
و به عکس شهدا رای دهید🌿
🌹 برای شرکت در چالش شهدا تنها کافیست عکس📸 رفیق شهیدتون رو به همراه نام و نام خانوادگی شهید به ایدی@shahid16 ارسال کنید 📲
شهید علی عبدالهی
کد چالش 1⃣0⃣
EitaaBot.ir/poll/7dm
شهید ابراهیم هادی
کد چالش2⃣0⃣
EitaaBot.ir/poll/7dm
شهید روح الله قربانی
کد چالش3⃣0⃣
EitaaBot.ir/poll/7dm
هدایت شده از مرکز خبری شهید رهبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خون_نگار_جنگ | #شهیدرهبر
🎥 ۲۱ دی ماه، سالروز شهادت صدای آشنا و خون نگار دفاع مقدس، "شهید جاویدالاثر غلامرضا رهبر" و روز بسیج رسانه بر تمامی خبرنگاران عرصه دفاع مقدس و راهیان نور، به ویژه برادران و خواهرانِ خبرنگار "جهاد رسانه ای شهید رهبر" در سراسر کشور گرامی باد...
🎙| باشگاه خبرنگاران راهیان نور کشور |
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
کمیته خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
کد چالش1⃣0⃣ شهید محمود رضا بیضایی EitaaBot.ir/poll/j0tc6
بیشترین رای در 20دی1399
شهیدمحمودرضابیضایی
اسفند سال ۱۳۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهیدان آقا مهدی و آقا حمید باکری مراسمی برگزار شده بود. تهران بودم آن روزها. محمودرضا زنگ زد و گفت: «میآیی مراسم؟» گفتم: «میآیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است». مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. پیدایش کردم و با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و جا برای نشستن نبود. به زحمت روی لبه یکی از سکوها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم. ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمیزد. من گوشی موبایلم را درآوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم. محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش میداد. وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمعبندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت: «حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست میبینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»
موقع پایین آمدن از پلهها به محمودرضا گفتم: «نمیشود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت میکشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهرهاش خسته است.» پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور سلحشور در فیلم آژانس شیشهای به او گفتم: «این شما، اینم مربیتون!» دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته. پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. میگفت: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عدهای حرف میزدم. گفتم من این طور فهمیدهام که خداوند شهادت را به کسانی میدهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بودهاند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود».
@khademine_koolebar_germi
کمیته خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
﴾🧡🖇﴿
[😎👊🏼]
●•
مابچـهانقلابـےهایادگࢪفتیم،
دنیاجاےآࢪزوکࢪدننیست ''
جاےبہدسټآوࢪدنھ!✌️🏻
_تحتِلوایِحضرتِآقا...
@khademine_koolebar_germi