🎬 #کلیپ ✅ #آموزش تکمیل فرم #ثبت_نام خادمین افتخاری در سامانه #خادمین_شهدا 🔺 داوطلبین گرامی قبل از تکمیل فرم ثبت نام حتما کلیپ آموزشی را مشاهده فرمایید 🔻 تا30 آبان ماه فرصت ثبت نام است 🔸ثبت نام فقط از طریق آدرس: khademin.koolebar.ir 💠 در صورت داشتن سوال با مسئولین کمیته خادمین شهرستان پیام دهید. به کلیه علاقمندان اطلاع داده شود. #راهیان_نور #خادم_الشهدا #منا_اهل_البیت #خادم_مثل_قاسم 🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇 ┄┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏┅┄ ╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ @khademinekoolebar @koolebar_osku ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ ┄┅•═༅𖣔✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺✾‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖣔༅═•‏┅

⭕️در جنگ فیزیکی وقتی یک نفر از ما تیر می‌خورد، یعنی یک نفر کم می‌شویم اما در #جنگ_شناختی وقتی یک نفر از ما تیر می‌خورد فقط یک نفر از ما کم نمی‌شود، بلکه آن یک نفر به دشمن اضافه می‌شود. امروز با جنگ شناختی روبرو هستیم. امروز مشکل #روایت داریم. امروز مشکل #تبیین داریم. ✍️حمید کثیری ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

حرف مردم مثل موج دریاست ، اگر در مقابلش بایستی ، خسته ات میکنند و اگر با آن همراهی کنی ، غرقت میکنه. قرار نیست همه مردم شما را درک کنند چرا که آنها حق دارند نظر خودشون رو داشته باشند ، و شما هم حق دارید آن را نادیده بگیرید. ولی گاهی در موردِ یه عده حرف ها نادیده گرفتن ممکن نیست و تنها حس وحالی که برایت می ماند عجبی ایست که نمی توانستی آن حرف را از آن کس انتظار داشته باشی ولی شنیدی!! ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

⭕️فضای مجازی رو نگاه میکردی تو ایران سه بار کودتا شده بود ولی وقتی میرفتی تو خیابونا همه چی آرام و زندگی در جریان بود. مارو غرق کردن توی فضای مجازی. ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

صدایی نظرم را جلب کرد ، برگشتم ، با خنده گفت " برادر ، یک عکس از ما بگیر " گفتم : "شرمنده ، تعداد کمی فیلم برایم مانده ، دنبال سوژه ام" گفت : "حتما باید شهید یا زخمی بشیم تا سوژه پیدا کنی ؟" با شرمندگی گفتم : "نه برادر این چه حرفیست ؛ من در خدمتم." نشست، چفیه اش را به سر بست و با زدن عطر " تی رز " به خودش ، صدای خنده بچه ها بلند شد . عکس که گرفتم کلی تشکر کرد ... هنوز چند قدم از او جدا نشده بودم که خمپاره ای کنارمان خورد . با عجله برگشتم او را ببینم . به خیل شهدا پیوسته بود ... عکاس : سید مسعود شجاعی طباطبایی عملیات کربلای یک _ منطقه مهران #مردان_بی_ادعا ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

📹 روایت شنیدنی #نائب_المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حضرت آیت الله العظمی #امام_خامنه_ای از پیروزی در جنگ نامتقارن #جهادتبیین #خادم_مثل_قاسم #ما_ملت_امام_حسینیم ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

به عشق ... ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

🔷🔹قابل توجه دانشجویان عزیز به خصوص جدید الورودها🔹🔷 🔸آغاز ثبت نام سال تحصیلی جدید حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان، مرکز دانشگاه تبریز🔸 از تمامی دانشجویان علاقه مند به مباحث و درس‌های معرفتی، دینی و عقلانی دعوت می‌شود به مجموعه معنوی حوزه علوم اسلامی بپیوندند. 💎برگزاری کلاس‌ها در بیش از ۱۹ عنوان درسی در طول ۳ سال و همچنین برگزاری حداقل ۴ کارگاه و نشست در بیش از ۱۰۰ عنوان به انتخاب خود دانشجویان محترم 💎ارتباط با اساتید برجسته حوزوی و دانشگاهی استان 💎برخورداری از امتیاز ویژه تطبیق درس‌های گروه معارف و امکان معادل سازی تشکیل کلاس‌ها در روز‌های پنج شنبه صبح تا ظهر در دانشگاه تبریز ✏️پیش ثبت نام مستقیم: https://sm.hodat.ir/Home/PreRegister دروس ارائه شده و جدول معادل سازی معارف و اطلاعات بیشتر در کانال حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان https://eitaa.com/tabriz_hodat ارتباط مستقیم با آموزش حوزه در ایتا @hozetabriz سایت حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان Www.isut.ir

حاضرجوابی نوجوان ایرانی به فرمانده عراقی رزمنده ۱۴ ساله‌ای را به اسارت گرفته بودند. فرمانده‌ عراقی وقتی او را دید و متوجه سنش شد، پرسید: مگر سن سربازی ۱۸ سال نیست؟ خمینی سن سربازی را پایین آورده؟ رزمنده نوجوان ایرانی در جواب عراقی گفت: نه، سن سربازی همان ۱۸ سال است، خمینی سن عشق را پایین آورده. ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝

#شهید_مهدی_باکری فرمانده دلیر لشکر 31 عاشورا ، بر اثر اصابت تیر ، از ناحیه کتف مجروح شده بود. یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : حاج امر اله #من_یک_بسیجی‌ام ╔═══°🦋🍃🦋°═══╗ 🌷     @koolebar_osku    🌷 ╚═══°🦋🍃🦋°═══╝