eitaa logo
مسجد قرآن وعترت(ع)
2.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
18 فایل
کانال رسمی تنها مسجد مهاجرین افغانستانی مقیم قم ارتباط با مرکز خیریه مسجد ۰۹۱۲۸۵۱۵۲۱۵ ارتباط با مسئول اجتماعی فرهنگی @alinaserf روابط عمومی کانال @hajnazare موقعیت: قم.میدان ولی عصر(ع).بلوار شهیدان کبیری.کبیری ۱۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃بیماری دو نوع است: بیماری جسمی و بیماری روحی. ما انسانها به بیماریهای جسمی زیاد اهمیت می دهیم و برای درمان آنها تلاش می کنیم اما نسبت به بیماریهای روحی که بدتر و خطرناک تر از بیماریهای جسمی است زیرا آخرت و ثروتهای معنوی ما را در معرض نابودی قرار می دهد و ما را از سعادت دور می کند، بی توجه هستیم. 🍃یکی از بیماریهای روحی که بسیار خطرناک و خطرآفرین است و موجب هلاکت انسان می گردد حسد ورزی است. انسان حسود زندگی دنیوی خویش را با مشکل مواجه می کند چون شخص حسود آرام و قرار ندارد و همواره تحت فشار روانی قرار دارد و... 🍃همچنین انسان حسود زندگی اخروی خویش را نیز با مشکل مواجه می کند زیرا حسدورزی به دیگران اعمال نیک انسان را از بین خواهد برد و انسان را دچار گناه و معصیت می نماید و از مسیر کمال و سعادت دور می کند. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🍃پیامبر اعظم (ص) می فرماید: حسد نيكى‏ها را ميخورد چنان كه آتش هيزم را ميخورد. (نهج الفصاحه، ص277) 🍃بنابراین، حسادت بیش از آنکه به دیگران آسیب برساند به خود انسان حسود آسیب می رساند و او را از سعادت دنیا و آخرت محروم می کند. 🍃افرادی زیادی بوده اند که بخاطر حسادت ورزی بد عاقبت شده اند و از مسیر الهی دور شده اند که یک نمونه آن شیطان است که بخاطر حسادت بر حضرت آدم (ع) سجده نکرد و از اطاعت دستور الهی سرپیچی نمود و از درگاه الهی رانده شد. 🍃اولین قتل در این کره زمین بخاطر حسادت صورت گرفت و قابل فرزند حضرت آدم برادر خویش را در اثر حسادت به قتل رساند. 🍃تلاش کنیم از بیماری مهلک حسد ورزی خودداری کنیم و در صدد درمان آن برآییم و بدانیم که زیان های مادی و معنوی حسدورزی به دیگران به خود حاسد بر می گردد. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺 آدمِ های خوب لطفا هیچ وقت عوض نشوید رفتم توی مغازه کامپیوتری گفتم: ببخشید این تبلت من یهویی خاموش شد ▪️مغازه‌د‌ار گفت: بله حتما یه نگاهی بهش میندازم. ممکنه Lcd سوخته باشه. اگه سوخته بود عوضش کنم؟ - بله لطفاً، خیلی احتیاج دارم - فردا بعد از ظهر بیایید تحویل بگیرین. ‌‌● روز بعدش رفتم و تبلت را سالم بهم تحویل داد. هزینه‌ش را پرسیدم گفت: هیچی، چیز مهمی نبود فقط کابل فلشش شل شده بود، سفت کردم همین. ○ تشکر کردم و اومدم بیرون... نشستم تو ماشین ولی دلم طاقت نیاورد. می‌تونست هر هزینه‌ای را به من اعلام کنه! خودم را آماده کرده بودم... ■ کنار پاساژ یک شیرینی فروشی بود. یک بسته شکلات گرفتم و دوباره رفتم پیشش. گذاشتم رو پیشخوان و بهش گفتم: دنیا به آدم‌هایی مثل شما نیاز داره... لطفاً هیچوقت عوض نشو □از بالای عینکش یه نگاهی بهم انداخت و متوجه موضوع شد. لبخندی زد و گفت: عین جمله پدرم را تکرار کردید،حیف که ماه پیش بخاطر کرونا از دنیا رفت... ● تسلیت گفتم و ازش خداحافظی کردم. در راه برگشت به این فکر می‌کردم که تغییر در آدم‌ها به تدریج اتفاق می‌افته. تنها چیزی که می‌تونه ما را در مسیر درستکاری و امانت‌داری حفظ کنه یک جمله ساده از عزیزترین آدم زندگیمونه... آدمِ خوب! هیچ وقت عوض نشو... از هزاران، یکنفر اهل دل اند مابقی تندیسی از آب و گِل اَند تقدیم به تمام خوبان وکسانی که در مسیر خوبی هستند. @koran_etrat
🔸تصور کن یک روز صبح که از خواب بیدار میشی ببینی به جز خودت هیچ کس توی دنیا نیست و تو صاحب تمام ثروت زمین هستی! 🔹اون روز چه لباسی می پوشی؟ چه طلایی به خودت آویزون می کنی؟ با چه ماشینی گردش می کنی؟ کدوم خونه رو برای زندگی انتخاب می کنی؟ 🔸شاید یه نصفه روز از هیجان این همه ثروت به وجد بیای اما کم کم میفهمی حقیقت چیه ! 🔹وقتی هیچ کس نیست که احساستو باهاش تقسیم کنی، لباس جدیدتو ببینه، برای ماشینت ذوق کنه، باهات بیاد گردش، کنارت غذا بخوره، همه این داشته هات برات پوچه! دیگه رانندگی با وانت یا پورشه برات فرقی نداره، خونه دو هزار متری با 45 متری برات یکی میشه، طلای 24 عیار توی گردنت خوشحالت نمی کنه، 🔸همه اسباب شادی هست اما هیچ کدومشون شادت نمیکنه چون کسی نیست که شادیتو باهاش تقسیم کنی! 🔹اون وقته که میبینی چقدر وجود آدم ها با ارزشه، چقدر هر چیزی هر چند کوچیک و ناقص، با دیگران بزرگ و با ارزشه. شاید حاضر باشی همه دنیا رو بدی اما دوباره آدم ها کنارت باشن! 🔻قدر همدیگه رو بدونیم❣️🙏 @koran_etrat
*روزی جنگ به وسیله:*👇 توپ تانک بمب اسلحه موشک و آتش بود. *اما جنگ امروز به وسیله:*👇 ماهواره موبایل رایانه اینترنت و رسانه است. *روزی هدف از جنگ حمله به:*👇 🔸جان 🔸خاک 🔸ناموس 🔸آب 🔸و وطن بود *اما امروز حمله به:*👇 🔹اعتقاد 🔹مذهب 🔹باور 🔹و ارزش هاست. *روزی شیوه جنگ، سخت بود.* *اما امروز شیوه جنگ،نرم است.* اما دشمن همان دشمن است⛔ *و ما نیز همان نسل آزاده ایم.* *و ما اکنون در جبهه نبردیم.* ‼️ *مبادا شکست بخوریم.* *خود را با تمام وجود آماده کنیم* ‼️ *با اسلحه فضای مجازی و استفاده درست از آن و رسانه* ✅ *در جهت حفظ ارزش ها و عقاید* ✅ *با پیروی از دستورات خدا و رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع)* *به اذن پروردگار همیشه پیروز خواهیم بود* *آگاه باشیم و بصیرت داشته باشیم* @koran_etrat
البته تاریخ درست شهادت، ۱۳۶۴/۱۲/۰۶ یعنی است شهید مهاجر افغانستانی که در ایران نداشت ولی امروز مزارش متمایز از شهدای بومی است و مشکل‌گشایی او هم زبانزد همه است 🌹
‌ 🥀در بیابان دنیا گم گشته ایم به فریادمان برس! 🍃یا ابا صالح المهدی ادرکنی @koran_etrat
😌نگاه مؤمن به بلاها چگونه باید باشد؟ 🌿...عَنِ الْكَاظِمِ ع قَالَ: 🍃«لَنْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ حَتَّى تَعُدُّوا الْبَلَاءَ نِعْمَةً وَ الرَّخَاءَ مُصِيبَةً وَ ذَلِكَ أَنَّ الصَّبْرَ عِنْدَ الْبَلَاءِ أَعْظَمُ مِنَ الْغَفْلَةِ عِنْدَ الرَّخَاءِ.» 📚جامع‌الأخبار(للشعيري)، ص۱۱۵ 🌿از امام موسی کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🍃«شما مؤمن نخواهید بود، مگراین‌که بلاء را نعمت محسوب کنید و آسایش را مصیبت. 👈چراکه (ارزشِ) صبر کردن هنگام بلاء، از غفلت هنگام آسایش عظیم‌تر است. @koran_etrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسیار زیبا و آموزنده 🔻پیرمردی در دامنه ی کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا زندگی اش بهبود یابد پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکر کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود زن همسایه نمک نیاز داشت به خانه ی آنها رفت و زن نمکدان را به او داد زن همسایه همینکه چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد. پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین را به حضرت سلیمان (ع) گفت . حضرت سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را گم نکنی پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتما بفروش که در حال زندگیت تغییری آید پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد . با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت . حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبرئیل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حال بنده مرا تغییر دهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد . نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد به خداوند یقین و باور داشته باشید. 🌼منْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا (3) ☘️و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3) 🌹حق غنّی است، برو پیش غنی 🌹نزد مخلوق، روزی مخواه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔷تعدادخانوار مهاجرین نیازمند قم که خانه به خانه توسط تیم تحقیقاتی مسجدقران وعترت ع حسینیه نظری مجددا درهفته گذشته مورد بررسی قرارگرفته است 1⃣شهرقائم شرقی تا ۴۰۰دستگاه ۵۰ خانواده 2⃣شهرقائم غربی تااکبراباد ۳۰ خانواده 3⃣اسماعیل اباد ۱۴ خانواد 4⃣کبیری( اطراف مسجد)وکلهری ۳۳خانواده 5⃣روحانی ،اذروچهارمردان ۳۶ خانواد 6⃣۱۵خرداد، نوبهارودروازه ری ۲۷ خانواد 7⃣مطهری ، خاکفرج وکیوانفر. ۲۲خانواده 8⃣میدان امام ، مدرس، خیام ، مهدیه ۵۷ خانواده 9⃣شاه ابراهیم ونیروگاه ۱۸ خانواده 0⃣1⃣جمکران ۴۲ خانواده 1⃣1⃣مددجویان مسجد ۵۲ خانوار 2⃣1⃣متفرقه ۱۰ خانواده 🔶تعدادکل افراد نیازمند تحت پوشش مسجد قران وعترت ع درشهرقم تاکنون ۳۹۰ خانواده 🔶خیرین محترم چنانچه مایل به کمکهای مومنانه درهرنقطه ازشهرقم باشند 👈 هم اماده دریافت کمک هستیم 👈 هم اماده معرفی نیازمندان هرمنطقه
🔷نیازمندان ساکن روستا که تا کنون تحت پوشش مسجد قران وعترت ع قرارداشتند 1⃣شهرک لبن ۲۹ خانواد 2⃣قنوات ۲۲خانواد 3⃣مبارک اباد ۱۰ خانواده 4⃣جعفریه ۱۰ خانواده 5⃣دام شهر ۵ خانواده 6⃣جنداب ۲ خانواده 7⃣کهک ۱خانواده 8⃣خوراباد۳ خانواده 9⃣لنگرود ۲خانواده 0⃣1⃣جاده کاشان ۳ خانواده 1⃣1⃣جنت اباد ۱ خانواده تعدادکل نیازمندان ساکن روستا ۸۸ خانواده 🌹ازعموم خیرین ونیکوکاران محترم تقاضای کمکهای مومنانه داریم 🔶جهت رفع موازی کاری اماده همکاری با سایرگروه های خیریه هستیم
🌺قابل توجه مهاجرین ثبت نام شده جهت دریافت لباسهای اهدائی(دست دوم) 🌹فردا سه شنبه روزعیدمبعث ساعت ۳بعدازظهرمیتوانید به حسینیه تشریف بیاورید
عروسک هم داریم
🔶اهدا پتو وبالشت وتشک وقابلامه وبسته ارزاق به خانواده مهاجرنیازمند ۸نفره 👈این خانواده به خاطر بیجایی گاهی درامام زاده محل میخوابید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺جشن عیدسعیدمبعث پیامبرگرامی اسلام 👈سخنران : حجت الاسلام انصاری 👈مداح : اقای امیری 👈زمان : سه شنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۰ بعدازنمازمغرب وعشا 👈مکان : مسجدقران وعترت ع
🔷قابل توجه ثبت نام کنندگان درکلاسهای خانه هلال مسجدقران وعترت ع وابسته به جمعیت هلال احمر استان قم 🔷زمان شروع کلاسها چهارشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۱ 🔶 کلاسهای اقایان ساعت ۷ شب 🌹کلاسهای ویژه خواهران 1⃣بزرگسالان (۳۶سال به بالا) ساعت ۱۰ صبح 2⃣جوانان ( ۱۸ تا ۳۶سال ) ساعت ۱۰صبح 3⃣نوجوانان (۱۲ تا ۱۸ سال) ساعت ۱۳/۱۵ 4⃣کودکان (۸تا۱۲ ساله) ساعت ۱۰صبح 👌حاضرین به غائبین اطلاع رسانی کنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرفتن اسباب بازی به شرط خواندن ایه ای ، حدیثی، شعری ...
🔰 تحولات این روزهای جهان جنگ روسیه و اوکراین پشت کردن و عهد شکنی کشورهای غربی در قبال اوکراین و افغانستان و لیبی و عراق و... بی وفایی روس ها در قطعنامه علیه یمن با وجود پالس مثبت یمن به روسیه در جنگ با اوکراین و مذاکرات فرسایشی هسته ای بخوبی نشان داد تنها راه شکست تحریم پیشرفت و موفقیت در اقتدار درونی و افزایش مولفه های قدرت و عدم وابستگی به شرق و غرب است. 💠 نسخه پیشرفت نه در وین و ژنو و نیویورک و... بلکه در تهران و خوزستان و کرمان و تبریز و...نوشته می شود! @koran_etrat
🔷امروزکلاسهای امدادونجات هلال احمرویژه کودکان ، نوجوانان وبزرگسالان واحدخواهران درمسجدقران وعترت ع وحسینیه برگزارشد امشب ساعت ۱۹ نوبت اقایان خواهدبود
✅سی وسومین همدلی وکمکهای مومنانه ویژه مهاجرین نیازمند قم 🌹تاعیدسعید مبعث پبامبراکرم (ص) 1⃣تقدیم یک عددیخچال 2⃣تقدیم یک تخته فرش قالی 3⃣تقدیم یک عددتلویزیون همراه بامیز 4⃣تحویل یک عدداجاق گازفرپنج شعله 5⃣تحویل دوپتووتشک وبالشت وارزاق 6⃣تحویل ۳۰ عدداجاق گاز ۳شعله زمینی 🌺خداوندازهمه خیرین نیکوکار گمنام قبول بفرماید @koran_etrat
زن جوانی به پدرش شکایت کرد که زندگی سخت و دشواری دارد. پدرش به او گفت: با من بیا، می خواهم چیزی نشانت بدهم. پدر دخترش را به آشپزخانه برد و آنجا سه کتری آب را روی اجاق گاز گذاشت تا حرارت بینند. در همین حال او چند هویج را تکه کرد و آنها را درون اولین کتری ریخت تا بجوشد. بعد در کتری دوم دو عدد تخم مرغ گذاشت و در کتری سوم مقداری قهوه ی آسیاب شده ریخت. دقایقی بعد مرد هویج ها را در کاسه ای قرار داد، تخم مرغها را پوست کند و آنها را در کاسه ی دیگری گذاشت و قهوه را هم در فنجانی ریخت و آن گاه همه را جلوی دخترش گذاشت. دختر که حوصله اش سر رفته بود، پرسید: این کارها برای چیست؟ پدرش جواب داد: هر یک از این ها به ما درسی برای روبه رو شدن با مشکلات می دهند. هویج ها ابتدا سخت و محکم بودند اما وقتی پخته شدند، نرم شدند. تخم مرغ ها شل بودند و پس از آنکه جوش خوردند سخت شدند. اما قهوه آب را به چیزی بهتر تبدیل کرد. بعد پدر در ادامه ی صحبتش گفت: عزیزم تو می توانی برای چگونه برخورد کردن با مشکلات تصمیم بگیری. می توانی بگذاری تحت تاثیر آنها ضعیف شوی، یا می توانی آنها را به چیز مفیدی تبدیل کنی. همه چیز به تو بستگی دارد. نتیجه ی اخلاقی: اگر با مشکلات برخورد درستی بشود، سبب پیشرفت می گردد. @koran_etrat