هدایت شده از مسجد قرآن وعترت(ع)
🏴السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ🏴
مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و یادبود هشتمین سالگرد موسس و بانی مسجد قرآن و عترت، محبّ حضرت زهرا، زنده یاد، مرحوم مغفور حجت الاسلام والمسلمین حاج محمدعلی نظری رحمت الله علیه
👈سخنران
🎤حجت الاسلام علی ناصری فرد
👈مداح
🎤حجت الاسلام موسی نظری
⏰زمان :شنبه ۱۴۰۲/۹/۲۵ بعداز نماز جماعت مغرب وعشا
🕌مکان: شهرقائم _مسجدقرآن وعترت (ع)
🏴هیات قرآن وعترت(ع) 🏴
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم؛
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
(دلال الامامه و کنزالعمال ، ج ۷، ص۲۲۵)
#حدیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🔰توجه توجه🔰
کلاس تخصصی آموزش قرآن کریم
یکشنبه شب ها ، ساعت ۶:۳۰ تا ۸
برگذار میگردد. ⚠️از ۲ دی به بعد⚠️
( روخوانی ، روان خوانی ، تجوید )
آموزش سطح صوت و لحن، به تعداد
ثبت نامی ها بستگی دارد .
مکان: کبیری ۱۳، مسجد قرآن و عترت
قرآن آموزانی که در ایتا پیام دادهاند.
و یا حضوری ثبتنام نمودهاند، بدون
حتی ۱ دقیقه تاخیر، سر کلاس حاضر
شوند.
دانش آموزان دیگر هم میتوانند از طریق
ایتا به آدرس @qaem10313t یا شماره
۰۹۹۱۰۹۳۳۵۲۷ (سیدعلی حسینی) در کلاس
ثبت نام نمایند.
✅ در صورت استقبال بچه ها، برنامه های
تشویقی ، اردو ، پذیرایی ، مسابقات اضافه
میشود.
ویژه دانش آموزان ابتدایی و متوسطه اول
شهرقائم عج، شهید کبیری، و شهیدان کلهری
@koran_etrat
@merajolhodaqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹گزارش کلیپی ازمراسم اطعام شب شهادت حضرت زهرا (س) درمسجدقرآن وعترت (ع)
🔹خداوندازبانی محترم قبول بفرماید🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دو دلیل برای این سوال که چرا امیرالمؤمنین دست به شمشیر نبرد؟
چرا نجنگید؟
چرا حضرت زهرا سلام الله پیش قدم شد؟ یک دلیل از زبان حضرت زهرا و دیگری از اميرالمؤمنين علیهماالسلام،
دوستان این شبهه بسیار فراگیر است، حتما این کلیپ رو تا میتونید منتشر کنید☘🍒☘
شهادت حضرت فاطمه ی زهرا (س) را تسلیت عرض میکنم
( آن شب )
آن شب حسین(ع) با دیدگان کولاک میکرد
خونابه از چشمان بابش پاک میکرد
شب بود و میشست آنکه مِهرش آب پاک است
این ظلم در عالم گریبان چاک میکرد
باید که مخفی مانَد از چشمان ناپاک
او جهل را در امت استدراک میکرد
تنها علی باصبر و با شیدائی خویش
پهلو شکسته همسرش را، خاک میکرد
میگفت با خیل ملائک، از خداوند
گویا که نقل از خلقت و لَولاک میکرد
بر فاطمه بنیاد خلقت را نهادند
آیا (خَلَقتَ اِلانسُ وَ لاَفلاک)، میکرد؟
اشک ملائک ریخت چون بارانی از نور
خاک قبور را ، کوچه را نمناک میکرد
آن شب همه خاموش شد کیهان که گویا
این داغ را افلاک هم ادراک میکرد
تب دارد اینجا (منتظر) از داغ زهرا(س)
در جان من یا فاطمه(س) پژواک میکرد
عزیزالله میرزایی
(منتظر)
🌹حضرت زهرا در قرآن(۱)🌹
🌖🌗🌖🌗🌖🌗🌖🌗🌖
1⃣ آیه تطهیر ✴️
إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﭘﻠﻴﺪﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﻲ ﻣﺤﻤّﺪ ، ﻋﻠﻲ ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ، ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺍﻧﺪ ] ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ .(احزاب٣٣)
2⃣ آیه مباهله ✴️
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ
ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ [ ﻋﻴﺴﻲ ] ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺁﻣﺪ ، ﻣﺠﺎﺩﻟﻪ ﻭ ﺳﺘﻴﺰ ﻛﻨﺪ ، ﺑﮕﻮ : ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﻣﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ، ﻭ ﻣﺎ ﺯﻧﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ، ﻭ ﻣﺎ ﻧﻔﻮﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﻴﻢ ; ﺳﭙﺲ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ ، ﭘﺲ ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ(آل عمران٦١)
(به اتفاق شیعه و سنی منظور از نسائنا حضرت زهرا است)
3⃣ آیه اطعام ✴️
وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا
ﻭ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺶ ، ﺑﻪ ﻣﺴﻜﻴﻦ ﻭ ﻳﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻴﺮ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(انسان٨)
(به اتفاق شیعه و سنی حضرت علی و زهرا غذای خود را به ﻣﺴﻜﻴﻦ ﻭ ﻳﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻴﺮ دادند)
4⃣ آیه مودت ✴️
قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ
ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﺷﻤﺎ [ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺭﺳﺎﻟﺘﻢ ] ﻫﻴﭻ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺟﺰ ﻣﻮﺩّﺕ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ـ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ـ ﻫﺴﺘﻨﺪ ] ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ.(شوری٢٣)
(به اتفاق شیعه و سنی منظور از قربی حضرت زهرا و اهل بیت است)
#حضرت_زهرا
🌖🌗🌖🌗🌖🌗🌖🌗🌖
26.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#منتشر_شد
🎥 نماهنگ " آه مادر "
▫️با اجرای گروه سرود رایت الهدی قم
▪️با همکاری سازمان بسیج هنرمندان استان قم
🎹 تنظیم: حامد جهانبخش
🔻شاعر: قاسم صرافان
🔹مربی: امیرحسین وزین افضل
🔸سرپرست: رمضانعلی رحمتی
🖤 گروه سرود رایت الهدی قم 🖤
#مسجد
#خیریه_همدلی
✅ هشتادوهشتمین #کمک_مومنانه ۱۴۰۲به نیازمندان مهاجرقم
1⃣ گوشت گرم ۱۲بسته
2⃣سیب زمینی ۷ بسته
3⃣سیب درختی یک بسته
4⃣هویج ۷بسته
5⃣پرتقال ۶بسته
👈یکشنبه ۱۴۰۲/۹/۲۶ روز#شهادت حضرت زهرا (س) به نیازمندان توزیع شد
🔹ازاعتماد خیرین گمنام سپاسگذاریم 🙏
👈همدلی وکمکهای مومنانه ادامه دارد...
#مسجد_قرآن_و_عترت
#حسینیه_نظری
آدم های زیبا و دوست داشتنی به صورت تصادفی به وجود نمی آیند
زیباترین و دوست داشتنی ترین انسان هایی که میشناسیم آنهایی هستند که با شکست مواجه شدند .
آنهایی که رنج را تجربه کرده اند
آنهایی که از دست دادن را تجربه کرده اند
آنهایی که بعد از این رویدادهای دشوار دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کرده اند .
این افراد زندگی را به شکل متفاوتی میفهمند
آن را به شکل متفاوتی تحسین میکنند
و نیز به شکل متفاوتی حس میکنند
به همین دلیل آرامتر میشوند
و دوست داشتن و محبت به دغدغه شان تبدیل میشود.
سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی *** که هرکس در دیار خود سری دارد و سامانی
👈این ضرب المثل را برای افرادی به کار میبرند که میخواهند بگویند من در شهر و دیار خود آدم مهم و سرشناسی هستم.
🔹 در زمان پادشاهی ابراهیم ادهم این مرد عارف و خداپرست یک روز با خود فکر کرد که اگر بخواهد پادشاه عادلی باشد و با عدل و انصاف بر مردم حکومت کند، ممکن است از عبادت و بندگی خدا عقب بماند. به همین دلیل بدون این که حرفی به اطرافیانش بزند یک روز از قصر خارج شد و راه کوه و بیابان را در پیش گرفت. ابراهیم لباس سادهای پوشید و به هر شهری که وارد می شد چند روزی کار میکرد و با مزدش مقداری آب و نان میخرید و دوباره راهی کوه و بیابان میشد تا تنها در دل کوه به پرستش و عبادت خداوند بپردازد. از طرفی مادر ابراهیم ادهم وقتی که خبردار شد پسرش یکباره تاج و تخت پادشاهی را رها کرده و هیچ کس از محل اقامت او خبر ندارد، تصمیم گرفت خودش به دنبال پسرش برود. او برای این کار کاروانی را به راه انداخت و هرچه طلا و جواهر در خزانهی پادشاهی بود بار شترها کرد و با کنیزکان و غلامان بسیاری به راه افتاد.
🔹آنها شهر به شهر به دنبال ابراهیم میرفتند و در هر شهر جارچیان جار میزدند ما به دنبال ابراهیم ادهم هستیم هرکس خبر یا نشانی از او به ما بدهد مژدگانی او، این کاروان و بار شترانش که طلا و جواهرات است را برای خود کرده است. ابراهیم ادهم چون مدتها بود در کوه و دشت و بیابان به سر میبرد، موهای سر و صورتش بسیار بلند و ژولیده شده بود و با این سر و صورت حتی کسی به او کار هم نمیداد. چون او پول نداشت هیچ سلمانی قبول نمیکرد، موهای به این بلندی را کوتاه کند بدون اینکه هیچ دستمزدی بگیرد. یک روز ابراهیم ادهم از دکّه سلمانی میگذشت دید مرد سلمانی مشتری کمی دارد. جلو رفت و از او خواست موهای او را هم کوتاه کند تا بعداً پولش را بدهد. استاد سلمانی گفت: نسیه نمیتوانم کار کنم. این موهای ژولیدهی تو وقت زیادی از من میگیرد. شاگرد سلمانی که شاهد این قضایا بود از اُستاد اجازه خواست تا او این کار را انجام دهد. ولی استاد سلمانی شروع کرد به دادوبیداد کردن که نمیتوانم مفت و مجانی سر هر فقیر و بیچارهای را اصلاح کنم. برو به مشتریها برس.
🔹شاگرد گفت: باشد اول کار مشتریها را انجام میدهم بعد اجازه دهید موهای این مرد فقیر و بیچاره را هم اصلاح کنم. استاد سلمانی فریاد زد: برو به اصلاح این مرد فقیر برس، از فردا هم نمیخواهم بیایی سرکار. ابراهیم ادهم که اوضاع را اینگونه دید، راهش را گرفت تا برود که شاگرد سلمانی دستش را گرفت و گفت: صبر کنید. من خودم هم علاقهای به کار کردن در دکّان این مرد خودخواه و از خدا بیخبر ندارم. بیا برویم من خودم موهای تو را کوتاه میکنم از فردا هم خدا بزرگ و روزی رسان است.
🔹شاگرد سلمانی ابراهیم را روی تخته سنگی در گذر اصلی شهر نشاند و شروع کرد به اصلاح سر و صورت او. موهای ابراهیم آنقدر بلند بود که اصلاح او ساعتی وقت برد. آخر کار سلمانی بود که صدای جارچیان مادر ابراهیم ادهم بلند شد که فریاد میزدند: ما از طرف مادر پادشاه عادلمان ابراهیم ادهم وارد این شهر شدهایم هر کس از او خبری بگوید مژدگانی او ثروت عظیمی از طلا و جواهرات خواهد بود. ابراهیم ادهم به شاگرد سلمانی گفت: ای جوان پاک دل، برو به این جارچیان بگو که ابراهیم ادهم را میشناسی. آن وقت مرا به آنها معرفی کن و مژدگانی که ثروت زیادی هم هست را بگیر. نوش جانت این پاداش« قلب پاک و مهربان »توست. شاگرد سلمانی که باورش نمیشد این مرد ژولیده که حتی پول پرداخت سلمانیاش را ندارد ابراهیم ادهم باشد گفت: تو مطمئنی؟ ابراهیم گفت: تو به جارچیان خبر بده آنها همه مرا میشناسند. او به طرف جارچیان رفت و خبرش را گفت: سپس مادر ابراهیم ادهم که فرزندش را از دور دید به طرف پسرش دوید و او را در آغوش گرفت. این خبر به سرعت پیچید و همهی مردم جمع شدند. مادر ابراهیم ادهم در جمع همهی مردم شهر مژدگانی خبر خوش شاگرد سلمانی را به او داد او با این (عمل انسانی) ثروت فراوانی را صاحب شد. استاد سلمانی که این صحنهها را میدید حرص میخورد ولی کاری از دستش برنمیآمد و دیگر پشیمانی سود نداشت...
#حکایت
✨﷽✨
⚜ حکایتهای پندآموز⚜
🔹پادشاه و تخته سنگ🔹
✍ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﺨﻔﯽﮐﺮﺩ .ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺪﯾﻤﺎﻥ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ .ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﻏﺮﻭﻟﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪﻧﻈﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻋﺠﺐ ﻣﺮﺩ ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ..…
ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺷﺖ .ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ، ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺶ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻭﺳﺒﺰﯾﺠﺎﺕ ﺑﻮﺩ، ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺷﺪ، ﺑﺎﺭﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ . ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺑﻮﺩ، ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﻼ ﻭ ﯾﮏﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.
👑ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭﺁﻥ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ : ﻫﺮ ﺳﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ!!زندگی عمل کردن است .این شکر نیست که چای را شیرین میکند بلکه حرکت قاشق چای خوری است که باعث شیرین شدن چایی میشود.....!
https://eitaa.com/koran_etrat
💢تشخیص وپندانه
شاگردی از استاد پرسید: خواهش
می کنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
استاد جواب داد: تو نمی توانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمی توان به این شناخت رسید. اما می توانی از فضایی که در حضور او به وجود می آید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد...
https://eitaa.com/koran_etrat