eitaa logo
کوثرنت
266 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
31 فایل
کانال کوثر کانالی برای دور هم بودن، گاهی خنده ی حلال، گاهی تذکر و گاهی نکته و دلنوشته... از اینکه با ما می مونید خوشحالیم... ادمین: @alirb86
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰احترام به والدین به سبک 🔹ده، یازده سالش بود. یک شب دست و پای من و پدرش را بوسید. شب خواب دید سلام الله علیها را بهش داده اند. از آن روز به بعد، ده برابر احترام من و پدرش را داشت. می گفت: به من لباس خادمی بی بی را داده اند. می خوام تا همیشه نگهش دارم. 📖برگرفته از کتاب حجت خدا ❣ 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
چقدر دلتنگ نگاهت میشم هر روز، هر شب، هر لحظه... و تو چقدر زیبا با نگاه پرمعنایت، به قلب بیقرارم عشق و آرامش هدیه میڪنی https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢شعر حاج محمود کریمی در مورد شرافت و مردانگی در مراسم عید غدیر* 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
می‌خواست برود سرکار از پله‌های آپارتمان، تندتند پایین می آمد! آنقدر عجله داشت که پله ها را دوتا یکی رد می کرد! جلوی در خانه که رسید، بهش سلام کردم‌ گفتم: آرام تر فوقش یک دقیقه دیرتر میرسی سرِکارت! سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت: علی‌آقا! همین یک دقیقه یک دقیقه ها شهادت آدم را یک روز به یک روز به عقب می اندازد! 🕊🌹 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
⭕️دایی همسر شهید: 💟بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. 💟راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. 💟آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. 💟بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای. 💟پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. 💟 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! 💟همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش نشم. 📕برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی 🌸🍃🌸🍃🌸 🌹وصیت شهید مدافع حرم محسن حججی:👇👇👇👇👇 💟از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است. 🍃 🍃 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
💢یک کربلا شکوه به چشمت نهفته است ای روضه مجسمِ گودال قتلگاه...💔 🦋 🌹با ما همراه باشید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✍فرازی از وصیت نامه ی شهید عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم... بــرادرشهیدم ...🌷 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
همسر شهید حججی: موقع پرو لباس مجلسی یواشکی بهم گفت: «هنوز ! تا بپسندی بر‌می‌گردم.» رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت. ✓*برای همه خریده بود جز خودش. گفت میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که گرفته است. ✓*ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟» گفت: «می‌خواستم گره تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم.» 📚 کتاب سربلند ...🌷🕊 ...🤲🏻 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
24.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷_برای اینکه یادمان نرود برای پایداری این نظام چه هزینه هایی داده ایم! 🏴_وقتی مجری برنامه هم نمی تواند احساسات خود را جلو دوربین کنترل کند 😭😭😭 🔹بمناسبت سالگرد اسارت و شهادت شهید مدافع حرم ...🌷🕊 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
محسن بود و نمازهاش ✍ محسن عجیب اهل نماز اول وقت بود. بعضی مواقع دیگر کفر آدم بالا می آورد. وسط کاریک دفعه می‌دیدی می رفت برای نماز . 📿 حتی روز جشن عقدش، رفت داخل اتاق و نماز خواند. به او گفتم: «حالا یه روز نمازت رو دیر بخونی، مشکلی پیش نمیاد!» اما او کار خودش را می‌کرد. 🍃 یادم هست رفته بودیم استخر یک باغ. محسن پرید توی آب، اما وسط آب تنی گفت: « اذان شد. باید برم نماز بخونم.» 📿 هرچه به او گفتیم حالا خیس هستی، بعد نمازت را بخوان، قبول نکرد و رفت. برادر شهید ...🌷🕊 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
_بد اخلاق‌ بودنو که همه‌ بلدن اگه زرنگی‌ تو هر شرایطی‌ خوش‌ اخلاقی‌ ات رو حفظ‌ کن.. ...🌷🕊 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✍ بعد از شهادت آقا محسن علی زیاد زمین می خورد، همه نگران بودند و میگفتند شاید به خاطر اتفاقات این مدت مشکلی براش پیش اومده ونگران بودیم ومی خواستیم او را پیش دکتر ببریم که شبی آقا محسن به خواب یکی از نزدیکانمان آمد وگفت: نگران نباشید علی وقتی داره بازی میکنه می دود که بیاد بغل من ولی امکانش نیست می خوره زمین... علی مشکلی نداره وسالمه نگران نباشید... 🌟راوی همسر شهید مدافع حرم ...🌷🕊 💚 https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf