28.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | علّت اصرار نفوذ طواغیتِ عالَم در آموزش و پرورش کشورها
گزیده سخنرانی رهبر انقلاب در اجلاس سالیانه رؤسا و مدیران آموزش و پرورش
💻 @khamenei_ir
هدایت شده از خودآموز پایان نامه و مقاله نویسی
اهمیت درس خواندن
مقام معظم رهبری
روحانی درسخوان،تاثیرگذار است
@myganj
29.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محرم
کلیپ مراسم سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پایگاه کوثریه یزد بسیج طلاب و روحانیون فاطمه الزهرا
#مراسم_عزاداری_محرم
#مدرسه_علمیه_حضرت_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کلیپ ٣
🌸 تولیدی مرکز تخصصی فقه و اصول فاطمه الزهرا سلام الله علیها اردکان
🌷سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی؛ رهرو راستین انقلاب
وحید دستجردی در 1304 خورشیدی در اصفهان دیده به جهان گشود و پس از گذراندن تحصیلات تكمیلی وارد آموزشگاه شهربانی شد و از هواداران جنبش ملی شدن نفت ایران بود. شهید دستجردی در دوره خدمت به دلیل نگرش و عملكردش، چندین بار به وسیله حكومت وقت رژیم پهلوی مجبور به استعفا از شهربانی شد.
این مبارز راه حق از پیروان و یاران راستین امام خمینی(ره) به شمار می رفت و همواره در انجام دادن دستورهای دینی پایبند بود.
فاصله سالهای 1356 تا 1357 خورشیدی حكومت دستنشانده پهلوی، به دستور استكبار جهانی بر آن شد كه به كشتار مردم در شهرهای گوناگون ایران بپردازد تا بتواند مانع از پیشروی و پیروزی انقلاب اسلامی شود. از این رو دستجردی ناگزیر شد در 1357 خورشیدی پس از 32 سال خدمت در رده های گوناگون شهربانی درخواست بازنشستگی كند تا نقشی در ظلم و ستم آنها نداشته باشد و در همان سال، با لباس غیرنظامی در راهپیمایی پرشور و انقلابی مردم شركت داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید دستجردی بار دیگر به خدمت فراخوانده شد و مسوولیت هایی همچون رییس شهربانی اصفهان، سرپرست اداره بازرسی و معاون انتظامی و ریاست شهربانی كل كشور را بر عهده گرفت.
@talabeyazd
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها
#کانون_خادمیاری_خانواده_رضوی
علی قدوسی (۱۲ مرداد ۱۳۰۶ در نهاوند-۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در تهران)، دادستان کل انقلاب اسلامی بود که در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ در دفتر دادستانی بر اثر انفجار یک بمب به کشته شد.
بنا به گفتهٔ فرزندش، «او در ابتدای انقلاب و در کوران حوادث انقلاب سعی داشت مسیر اعتدال را طی کند و همین مسئله نیز برای او دردسرساز شد».
〰🍃🌺🍃〰
@talabeyazd
#مدرسه_علمیه_حضرت_نرجس_سلام_الله_علیها
#کانون_خادمیاری_خانواده_رضوی
#مرگ_بر_آمریکا
#توهین_به_مقدسات
طلاب حوزه ی علمیه ی ام ابیها سلام الله علیهابا سر دادن شعارهای 'مرگ بر آمریكا، مرگ بر اسراییل، هیهات من الذله، حسین حسین شعار ما است شهادت افتخار ما است' انزجار خود را نسبت به اهانت كنندگان به مقدسات مسلمانان درنشریه ی فرانسوی درفضای مجازی اعلام كردند.
#حوزه_علمیه_ام_ابیها_س_تفت
نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به شهید حسین پورجعفری
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است.
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد.
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
*۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب*
کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
@ghasem_solaymani