دکتر قاسم غنی در کتاب خاطرات خود اشارات متعددی به دارالتقریب کرده است. از جمله مینویسد:
چهارشنبه 7 ژانویه، 16 دی [1948م] [...] ساعت (؟) شیخ حسن البناء رئیس جمعیت الاخوان المسلمین را دیدن کردم و صحبتهای اتحادی اسلامی بود. ...
منبع: غنی، قاسم (1361 ه.ش) خاطرات غنی، تهران، انتشارات کاوش، چاپ دوم، 109.
دکتر قاسم غنی گفتگویش با ابراهیم عبدالهادی پاشا در سرای عابدین قاهره – 21 مهر 1326 برابر با 14 اکتبر 1947م را چنین نوشته است:
... گفتم: رنسانس خاصی لازم است. باید کوشید که روحِ بزرگ پیدا شود. وظیفة من و شما وظیفة وجدانی و وطنی و وظیفة اسلامی و انسانی این است که فروگذار نکنیم. ملت خود را روشن کنیم، دورة اختلافات کودکانه را باید کنار گذاشت و الّا همه ذلیل خواهیم ماند.
«أیها الشرق انتبه من غفلة.»
صحبت خیلی گرم شد. گفت: سیّد جمال الدین معروف به افغانی شما، در مملکت ما پدر نهضت بیداری مصریان است. امروز شما را میبینم که با این روح عظیم، همان فکر و سودا را دارید. گفتم: متأسفانه در دورة سیّد جمال الدین هنوز شرقی مستعد نبود و زمینة این کار درست تهیه نشده بود. «إنّ الأمور مرهون بأوقاتها.» امروز طبیعت و سیر طبیعی روزگار، ما را بیدار کرده؛ زمینهْ تهیه است. در هر مملکت اسلامی اشخاص متنوری مثل شما مؤثر در کار هستند. باید بکوشیم. ....
منبع: غنی، قاسم (1361 ه.ش) خاطرات غنی، تهران، انتشارات کاوش، چاپ دوم، ص 11)
قابل توجه دیپلماتها:
جالب است که دکتر قاسم غنی در زمان حضور در سفارت ایران در قاهره در نزد شیخ محمد مدنی درس نیز میخوانده است. وی مینویسد:
... شب آقای شیخ محمدتقی قمی را دیدم و قرار شد با شیخ مدنی که از فردا شب میآید؛ میخواهم با او یکدوره قرآن و تفسیر و ادب عرب بخوانم. ... (ص 128) و باز مینویسد:
[شنبه 1 اسفند 1326 21 فوریه 1948 دهم ربیع الثانی 1367]
... ساعت 5 آقای شیخ مدنی آمد. مقداری قرآن و تفسیر خواندم. ... (ص 145)
منبع: غنی، قاسم (1361 ه.ش) خاطرات غنی، تهران، انتشارات کاوش، چاپ دوم، 128 و ص 145.
دکتر قاسم غنی در گزارشی از نمونهای از شیعههراسی در قاهره در زمان فعالیت دارالتقریب 2 / نوامبر 1947م را چنین شرح داده است :
[...] امروز [یکشنبه 10 آبان 1326 ش برابر با 2 نوامبر 1947م] در جراید مصر یعنی روزنامه المصری خبر غریبی منتشر ساختهاند از قول آسوشیاتدپرس بغداد باین مضمون که از منابع موثق شنیدهایم که دولت ایران چندی قبل از دولت آمریکا طلبیده که برای حسن روابط بین ایران و سعودی وساطت کند و چون وساطت آنها به جایی نرسیده و نتیجه نبخشیده، پادشاه ایران میخواهد نقشه پدری خود رضا شاه مرحوم را که میخواست برای جلوگیری از حج ایرانیان که دیگر به مکه نروند، مشهد را مکه و محل حج شیعیان قرار دهد ، به عمل بگذارد. این خبر بسیار مهم به نظرم آمد که آیا منبع آن چیست؟ دلیل این جعل و افترا چیست؟ و چه نتیجه میخواهند بگیرند؟ در مردم و طبقات متوسط تأثیر سوء کرده.
امروز ایرانیانی که برای تبریک عید غدیر آمده بودند هر یک تأثر خود را گفتند. در تمام جرائد مصر از عربی و فرانسه و انگلیسی سخت تکذیب کردم که نویسنده این خبر اگر برای خود و قارئین خود احترام قائل است؛ چطور چنین بهتانی میزند. چطور ایرانی میتواند مکه را که حکم مسلم اسلام است، تغییر (دهد). کی رضاشاه چنین خیالی داشته؟ کی شاه ایران چنین خیالی کرده؟ کی آمریکا واسطه شده؟ جز جهل و غرض و بی اطلاعی عجیب علتی ندارد.
به طهران و دفتر مخصوص تلگراف مؤکد کردم که اقدام کنند. به امریکا به سفارت واشنگتن خبر دادم. در اینجا تلفون کردم.
از طرف سفارت آمریکا مستر فیلیپ ایرلند سکرتر اول سفارت آمد، او را وادار کردم به رییس اسوشیاتد اینجا تلفون کرد که او هم تکذیب ما را منتشر کند، و نیز خواستم که از بغداد و جده و طهران از سفارتهای امریکا راجع به منبع و دلیل و تفسیر خبر بپرسد. به طهران خبر دادم و این کارها همه حاضر شد که فردا دوشنبه مخابره و ارسال شود. نمیدانم آیا یهودیها این خبر را منتشر ساختهاند، انگلیسها، سایرین یا صرف فانتزی بوده .... (ص 29)
[...] 15 آبان 6 نوامبر. تلگراف از طهران از وزارت خارجه رسید که اقدامات راجع به تکذیب خبر راجع به موقوف شدن مکه و سایر اراجیف، بسیار به مورد بوده، در بغداد هم تکذیب و در طهران هم مشغول تحقیق بودهاند.
مقارن ظهر آقای شیخ محمدتقی قمی را که رییس «دارالتقریب» ملل اسلامی هستند، ملاقات کردم. شرحی صحبت کردیم مخصوصاً راجع به زیدیها و تأثیر آنها و نفوذ وفد و دستة نحاس پاشا در آنها.
منبع: غنی، قاسم (1361 ه.ش) خاطرات غنی، تهران، انتشارات کاوش، چاپ دوم، ص 29 و ص 35.
سئوال و جواب استاد شهیدی درباره پندارهای برخی از دانشگاهیان اردنی درباره شیعه بسیار خواندنی است. دکتر شهیدی میتویسد: ... من گمان میکردم، همچنان که قرنهاست از حکومت صفویه و عثمانی میگذرد، و به نسبتی که ما از دورة شاه اسماعیل و شیبک خان دور شدهایم، این پندارهای نادرست نیز ریشهکن شده و یا اثر آن از بین رفته و علم جای تعصب را گرفته است، ولی خیر، عقایدی که بر پایة مذهب باشد، با شیر اندرون رود و با جان بدر آید. یادم آمد یکی از دوستان میگفت: پانزده سال پیش در قاهره در محفلی بودم. از من پرسیدند کجایی هستی؟ گفتم: ایرانی و شیعه، جوانی فارغالتحصیل دانشکده حقوق آنجا بود، در تمام مدت به سر من نگاه میکرد. وقتی بیرون آمدیم دوست مصری من گفت: میدانی چرا این جوان به سر تو نگاه میکرد؟ گفتم نه! گفت به اینها از کودکی یاد دادهاند که شیعهها شاخ دارند. تو که گفتی شیعه هستی میخواست ببیند شاخَتْ کجاست! ....
به منبع زیر مراجعه فرمایید:
منبع: شهیدی، سید جعفر (1372 ه.ش) از دیروز تا امروز؛ مجموعه مقالات. تهران (چاپ اول) نشر قطره، صص 676-677.
بانو مسعودی - همسر شاهزاده قاجاری حاجی محمد میرزای مسعودی - تقریرات درس تفسیر قرآن مرحوم آیةالله حاج شیخ محمد خالصی قدس سره را که در زمان اقامت اجباری (تبعید) معظمله در تویسرکان ابراد شده بود, با عنوان روح و ریحان منتشر کرد. کتاب چنانکه از نامش پیداست به دو بخش تقسیم می شود: بخش روح به معارف خمسه توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد؛ و بخش ریحان به تکالیف شرعی مخصوص زنان مانند احکام حمل و ارضاع و بچه داری و مراقبت از کودکان و تربیت ایشان و حقوق متقابل زن و شوهر در قبال یکدیگر و ... اختصاص دارند. جالب توجه آنکه بانو مسعودی در پایان کتاب خطاب به اعضای شورای عالی فرهنگ می نویسد: «اگر نامردانه شما جلو دانش و علم و اخلاق فاضله و ترقی ایران را بگیرید ما زنان به این وظیفه بعون الله قیام خواهیم کرد. » مشخصات این کتاب در کتابخانه ملی ایران : http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1199477
در سال 1912 میلادی (1291 شمسی) ارتش روس تزاری حرم مطهر حضرت امام رضا علیه السلام را به توپ می بندد. تصویر زیر از بایگانی کتابخانه دیجیتال کشور قطر است www.qdl.qa که به همین موضوع پرداخته است. تصویر اطلاعات بسیار مهمی درباره آن واقعه دردناک ارائه می کند. یکی آنکه محل گلوله ها و تعداد آنها درج شده است. دیگر آنکه نام برخی از شهداء واقعه و محل شهادت آنان ثبت شده است. قصیده زیبایی نیز در اطراف این تصویر دیده می شود: یا صاحب الزمان بنگر فرقه جفا بستند توپ کین به سوی مرقد رضا (ع)
یکی از کتاب های ارزشمند و نایاب در رد یهود کتاب اقامة الشهود فی رد الیهود نوشته میرزا محمدرضا جدید الاسلام است. او که از علمای یهود بود، در سال 1238 هجری به شرف اسلام مشرف شده و پس از اسلام آن را به زبان عبری نگاشت و در سال 1292 هجری کتاب مذکور توسط سید علی حسینی تهرانی با عنوان منقول رضائی به فارسی ترحمه و منتشر شد. دیگر کتاب اثرگذار در رد یهود کتاب «محضر الشهود غی رد الیهود» توسط حاج بابا قزوینی یزدی نوشته شده و نسحه منحصر به فرد آن در کتابخانه دانشمند فقید علی محمد وزیری در شهر یزد موجود است که در مطبعه الاداب در نجف اشرف منتشر شده است. پدر حاج بابا نیز از علمای یهود بود که مسلمان شد و محمد اسماعیل جدید الاسلام نام داشت. او پس از اسلام آوردن رابطهاش را با یهودیان قطع نکرد بلکه دائماً در مباحثات و مناظرات با ایشان حضور داشت. اینک جهت استفاده محققان که به مطالعات تطبیقی ادیان همّت گماردهاند کتاب محضر الشهود (چاپ نجف اشرف) تقدیم حضور میشود . (حجم فایل 165 مگابایت) لینک زیر را کلیک کنید https://ia601509.us.archive.org/20/items/kamyarsedaghat_gmail_20180217/%D9%85%D8%AD%D8%B6%D8%B1%20%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%AF.rar