حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمتهای باغ در حیرت فرو رفتند.
حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت: پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمیگذارم ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش میسپارم.
پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود. با این 5 سکه در بازار میرفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور میخواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس میداد که فقیر هیچ در بساط نداشت.
جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم. همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است.
چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بینیازم کن. صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمهای پدید آمده است.
این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم. من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد. من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغهای مجاور باغ من، مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغهای خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم، همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست.
ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید. مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ، مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمیکند، حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید.
سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و از ترس طلبکاران در ماسههای بیابان از شرمم پنهان شدهام. شبها در تاریکی چون حیوانات بیرون میروم و شکاری میکنم و روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسهها پنهان میشوم.
ندا آمد ای موسی (ع)
آن جوان صاحب باغ بیکرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت.
و اینکه میبینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بینیاز شوند.
به آن جوان صاحب باغ بگو، پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که یا با بندهام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد، غرق نعمتش میکنم، حتی هر چه را میبخشم او ببخشد، باز از سیل رحمت و ثروت من نمیتواند خود را رها سازد.
و به این جوان هم بگو، دیگر بر ثروت هیچکس تکیه نکند و توبه کند و یقین کند جز من کسی نمیتواند ببخشد چنانچه جز من کسی هم نمیتواند بگیرد. نیز ، بداند اگر توبه نکند ،بادی میفرستیم تا ماسهها را از کنار بدن او بردارد، تا از سرما بمیرد. آنگاه قدرت ستر و پوشاندن عورت خود را حتی نخواهد داشت.
شـــكرت خــدا♥️
كه دفتر عمرم باز است هنوز📖
نمي دانم چند ورق مانده تا انتها...😔
اما بر هر ورق كه بر من می گشایی📖
زيبا خواهم نوشت:📝
"به امید خودت ای خدای خوبیها✨️❤️✨️
شکر که معبود بی همتایی چون تو را دارم🤲
خــدایا شـــكرت🤲
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی به امید تو....🌹
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
#مولا_جانم♥️
گفتے كه به دل شكستگان نزديكيم
ما نيز....
دلِ شكسته داريم اے دوست ...
پدر مهربانم♥️
سلام...
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِى يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲
صبحت بخیرمولای مهربانم♥️
🌹https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خونه تکونی رو شروع کردید نه؟⁉️🤔
اینو ببینید حالتون خوب شه.....
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
11.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدمهای انتظار....⁉️
رضایتحجتخداازما....
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج 🤲
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🌷 امام صادق (علیه السلام) :
👌 برادر ، جز در هنگام نیازمندی شناخته نمیشود.
📚 بحار ؛ ج۷۵ ، ص۲۲۹
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🍕
میدونید زندگی اسلایسی چیه؟
یه نفر عکس قورمه سبزی
خانومش رو میذاره اینستا
و میـــــنـــویـــــــــســـــه.........:
اینم قورمه ی کدبانو جانم.🍛
یا عکسای مسافرت دوتاایی
رو گذاشــــته پـــــــروفایــــل و
نوشته:منو عشقم یهویی...👫
🍕
ده ها نفر پست گذاشتن:
خوشبحالتون، خوش بگذره
شمــــــا خیلی خوشــــبخــتید
یکی ته دلش آه میکشه و
میگه کاش ما هم اینجوری
بــــــودیــــــم............. 😔
🍕
و شـــــــروع میکنید به مقایسه
کردن زندگی خودت با دیگران
و در پستوی ذهنت هزار بار
آه میــــکشی و خـــــــودت رو
دار میزنــــــــــــــی..............
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
💫
✨مهربان بانوی من:
👈اینا تنها بُرش هایی
از زندگی هستن
نه تمام آن زندگی
💫
👇زندگی اسلایسی👇
اون بخش زندگی هست
که دســت چیــن شــــــده
و تو دنیـــــای مجـــــــازی
اجـــازه میــــــدیم پخش
بشـــــه و دیگـــــران طبق
همــــــون اســــــلایــس
مــــا رو قضاوت کنن.
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
💫
👈حالا این مقایسه کردن
یا درونیه که 👇
مـــــدام همسرت
رو تــــو ذهـــــنت
مقـــایسش میکنی
و کاستــــــــی هاش
رو به رخش میکشی.
💫
یا بیرونیه.... 👇
همســـرت رو با هر
شخصـــی در حضور
خودش مقایسه میکنی
https://eitaa.com/kulbeye_aramesh