داستان‌های شعری از زندگی پیامبر(ص) این قسمت: سجده‌ی طولانی✨ 🌸پیامبر عزیز ما 🌱یک روزی بود سر نماز 🌸امام حسن (ع) نزدیک او 🌱نشسته بود قشنگ و ناز 🌸همین که او به سجده رفت 🌱حسن دوید کنار او 🌸دست‌ها را روی او گذاشت 🌱پرید و شد سوار او 🌸پدر بزرگ وقتی که دید 🌱حسن شده سوار او 🌸بازی و خنده می‌کند 🌱قه قه قه، هوهوهو 🌸سرش را هیچ بلند نکرد 🌱به حال سجده باقی ماند 🌸ذكر قشنگ سجده را 🌱دوباره و سه باره خواند 🌸سوار کوچک و قشنگ 🌱خیال پا شدن نداشت 🌸پدر بزرگ چه کار می‌کرد؟ 🌱سر از رو مهر برنمی‌داشت #شعر #حضرت_محمد ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

مهدیس علی پور۵ساله مشهد عکس بالا 👆 🌹✨🌸✨🌹✨🌸✨🌹 دعوت كودكان روزي گروهي از كودكان مشغول بازي بودند. تا چشم آنان به امام حسن مجتبي (علیه السلام) افتاد، آن حضرت را به مهماني خود دعوت نمودند. امام حسن(علیه السلام) نيز به جمع كودكان پيوست و با آنان غذا خورد. بعد هم آن بچه ها را به خانه خود دعوت كرد و به آنان غذا و لباس نو هديه داد. با اين همه محبت، امام (علیه السلام) فرمود:بخشش اين بچه­ ها بيشتر از من بود. آنان هرچه داشتند به من دادند، درحالي كه من بخشي از آنچه را داشتم، به آنان دادم. ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

#نقاشی 🔹️نقاشی با اعداد برای دوستان خودبفرستید تا اونا هم یاد بگیرن 🙏 ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

#داستان‌زندگی‌امام‌حسن‌علیه‌السلام ༺◍⃟🕊჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد : داســــتــــان زنـــــدگـــــی امام حسن مجـتبی علیه السـلام #داستان_شب ‌‌#گروه‌سنی‌‌_۶_۱۲ #داستان‌زندگی‌امام‌حسن‌علیه‌السلام_قسمت‌۵ #گوینده‌_معین‌الدینی ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein

زهرا قاسمی نسب عکس بالا 👆 🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊 🍀حضرت موسی درخواست کرد تا همنشین خود را در بهشت مشاهده کند. قصابی ساده را نشانش دادند که تنها ویژگی اش، خدمت به مادر پیرش بود👌 شبتون بخیر 🌙💫 ما بچه‌های امام حسینیم 🇮🇷🇵🇸 @kuodakemellateemamhosein