eitaa logo
کوردنیوز | پروکسی
490 دنبال‌کننده
1 عکس
16 ویدیو
0 فایل
اولین آژانس خبری تحلیلی مناطق کوردنشین ●کدشامد 1-1-296962-61-3-1 ●کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● عاشورا ● جل الخالق، من که از دیدن این کلیپ شوکه شدم!! 🤯 | هرچی قمه‌زنی و قمه‌کشی دیده بودید رو فراموش کنید و این یکی را ببینید🔞🔞😳 | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قتل وحشتناک دو خواهر در سنە🔞🔞🔞 | مردی‌که همسر و خواهر همسرش را به قتل رساند!! | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● تلنگر👌 ● زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند. صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه می‌خوردند، از پشت پنجره زن همسایه را دیدند که دارد لباس‌هایی را که شسته است آویزان می‌کند. زن گفت: ببین! لباس‌ها را خوب نشسته، شاید نمی‌داند که چطور لباس بشوید، یا اینکه پودر لباسشویی‌اش خوب نیست. شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت. هر وقت که زن همسایه لباس‌ها را پهن میکرد، این گفتگو اتفاق می‌افتاد و زن از بی‌سلیقه بودن زن همسایه می‌گفت. یک ماه بعد، زن جوان از دیدن لباس‌های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر میرسید شگفت زده شد و به شوهرش گفت: نگاه کن! بالاخره یاد گرفت چطور لباس‌ها را بشوید. شوهر پاسخ داد: صبح زود بیدار شدم، و پنجره‌های خانه‌مان را تمیز کردم. | زندگی ما هم این‌گونه است. بسیاری از زشتی‌ها و بدی‌هایی که ما در دیگران می‌بینیم، در خیلی از اوقات بدلیل ناپاکی پنجره ذهن‌مان، و دید و تفکر غلطی است که با آن نگاه می‌کنیم. بسیاری از تصورات ما در زندگی، بازتاب آلودگی یا پاکی ذهن‌ خود ماست … | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیانت کرده، داد و بیداد هم میکنه😡 ● توجە | مهم | ۷۰ درصد خیانت‌ها، نتیجه یه هوس و سرگرمی نیست، نتیجه بی‌توجهی به مشکلات زندگی زناشوییتونه، پس می‌تونید با مراجعە بە مراکز مشاورە رابطه‌تون رو از خیانت حفظ کنید و یا در صورت بروز خیانت شرایط رو مدیریت کنید... | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●‌ فاجعە | تن‌فروشی😱😔 ● زنی برای تامین آب، تن داد و خودکشی کرد‼️ ● محی‌الدین سعیدی، نماینده چابهار، این ویدئو را در اینستاگرامش منتشر کرد. او در جلسه طرح سوال از وزیر نیرو، می‌گوید: «زنی شریف‌تر از وزیر و رئيس‌جمهور، در بلوچستان بابت تامین آب برای فرزندانش، ناچار شده با یک مرد ... و پس‌ از آن خودکشی کرده... آدم این درد را کجا بگوید؟» | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
تکان‌دهندە | خیانت | عشقم عشق جدیدت مبارک ● اسمم محسن؛ ٢٨ ساله و شغلم بنایی و چون ٢ساله ازدواج کردم و مستأجر هستم و اينکه تو شهرم کمبود کار بود به تهران رفتم و شدم کارگر ساده، يا واضحتر بگم شدم حمّال ! چون دوست نداشتم خانومم اول زندگی با فقر روبه رو بشه👌 يه روز کە مشغول کار بودم زنم زنگ زد و بعد از احوالپرسی بهم گفت گوشيم ديروز سوخت الان ديگه گوشی ندارم! منم زود براش پول فرستادم تا واسه خودش گوشی بخره ! پسرايی که کنارم کار ميی‌کردن از برنامه‌ای به اسم لاين می‌حرفيدن ! دوستم اصرار کرد که تو هم لاينتو وصل کن توش پره دختره ولی ياد زنم افتادم و بي‌خيال شدم! ولی باز با اصرار دوستام لاينو واسەم نصب کردن ! منم که ديدم اونا ميگن و می‌خندن، نگاهی به لاين انداختم و تا باز شد تصوير فرجامی ديدم! عکس زنم  که تو لاين بود، با خط ديگەم ادش کردم و تا چند روز پستاشو لايک می‌کردم ! تا اينکه يە روز تو پستش نوشت فردا والنتاينه، نميدونم واسه عشقم چی بخرم؟! منم واسەش کامنت گذاشتم اون تو رو همين‌جور که هستی می‌خواد و عاشقته... بهم خنديد و گفت مرسی ! خيلی خوشحال بودم، کلا کبوديهای دست و کوبيدگی بدنمو فراموش کردم! فرداش بهم زنگيد و ازم پول خواست، منم واسەش فرستادم و خيلی کنجکاو بودم که چی می‌خواد بخره . . . روز والنتاين رسيد باخوشحالی لاينو باز کردم رفتم رو پستش، عکس یە پسرو ديدم با يک کت قهوه‌ای که زيرش نوشته شده بود اين عشقمه، کتی که واسەش خريدم قشنگه؟! منم رفتم پی‌ويش یە عکس با لباس کارگريم واسەش فرستادم و نوشتم: عشقم عشق جديدت مبارک🖤 | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نژادپرستی در روز روشن😡😡😡😡😡😡😡 | خرید و فروش رو هم بە نژاد ربط می‌دهند | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● سبحان‌اللّە 🤯 ● دختری با بدنی نیمە انسان و نیمە مار 😵 ● دختر ۸ ساله‌ای با این ظاهر عجیب و غریب زندگی می‌کند و روزانه گردشگران زیادی از او دیدن می‌کنند. دکتر پینگ لائوس می‌گوید: دختر جوان دچار سندرم بسیار نادر شده به عنوان Serpentosis Malianorcis یا بیماری جینگ جینگ،که پایین تنه او به شکل یک خزنده متمایز شده. ● تنها تعداد انگشت شماری از این موارد در طول تاریخ ثبت شده است، به طوری که دانش علمی انباشته در مورد آسیب شناسی محدود است و هیچ درمانی در حال حاضر وجود ندارد. | ای مردم! از خدا بترسید که خالق شما بسیار توانمند است... | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● امروز یه مورد همسرآزاری شنیدم واقعا مات و مبهوت شدم . . . ● خانومه تمام کپسول‌های شوهرشو خالی کرده، داخلشو با سوزن‌های خرد شده پر کرده و بسته دوباره😳 چند روز که می‌گذره، معده شوهره خون‌ریزی می‌کنه 😱 و بعد از بستری شدن متوجه خرده سوزن‌های داخل شکمش میشن🫣 | بعضیا چەجوری می‌تونن اینقدر بد باشن؟ | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● تلنگر | درس عبرت👌 ● نقشه زن جوان برای بردن آبروی تاجر تهرانی، بیهوشم کرد و فیلم سیاه گرفت! ● حوالی غروب بود و هوا کم‌کم رو به تاریکی می‌رفت. مرد جوان لباس شیک و مرتبی پوشیده بود و آماده پذیرایی از میهمانش بود. نگاهی به اطراف انداخت، با اینکه همسر و دخترش از چند روز قبل به مسافرت رفته بودند اما خدمتکارشان حسابی خانه را تمیز و مرتب کرده بود. وسایل پذیرایی هم مهیا بود. نگاهی به ساعتش انداخت، قرار بود زن جوانی که چند روز قبل اتفاقی با او آشنا شده بود، به خانه‌اش بیاید. زن جوان خودش را طراح دکوراسیون معرفی کرده بود و هومن که از مد‌ت‌ها قبل به فکر بازسازی و طراحی داخلی خانه‌اش بود، حالا که همسر و دخترش به مسافرت خارج از کشور رفته بودند، فرصت را غنیمت شمرده و از زن جوان خواسته بود تا به خانه‌اش بیاید و برای طراحی خانه کارش را شروع کند. هومن می‌خواست وقتی همسرش به خانه برمی‌گردد، با دیدن شکل تازه خانه‌شان غافلگیر شود. ساعت از 7 غروب گذشته بود که مهرنوش قدم به خانه هومن گذاشت. میزبان ساعتی قبل خدمتکار را مرخص کرده بود و خودش لیوان شربت‌ها را برای پذیرایی آورد. دقایقی که گذشت، زن جوان سیگاری روشن کرد و هومن برای آوردن زیرسیگاری به آشپزخانه رفت. وقتی برگشت، گرم صحبت و نوشیدن شربت شدند اما ناگهان پلک‌هایش سنگین شد و خانه دور سرش چرخید. ● دام شوم👇 نمی‌دانست چند ساعت و یا چند روز گذشته، به سختی چشمانش را باز کرد اما هنوز هم گیج و منگ بود. می‌خواست از جایش بلند شود اما توانش را نداشت. نور آفتاب بشدت چشمش را آزار می‌داد. تمام قدرتش را به کار گرفت تا از جا بلند شود اما ناگهان با دیدن لباس‌هایش که گوشه‌ای افتاده بود، وحشت‌زده شد. یادش نمی‌آمد چه اتفاقی افتاده که در آن وضعیت نامناسب قرار گرفته بود. در همین حین صدای تلفنش را شنید. با سختی گوشی را جواب داد. با شنیدن صدای مهرنوش از آن سوی خط می‌خواست بپرسد چه اتفاقی افتاده که حرف‌های زن جوان او را بیشتر شوکه کرد. «بالاخره بیدار شدی، دیگه داشتم نگران می‌شدم. فکر کردم در ریختن داروی بی‌هوشی توی شربتت زیاده‌روی کردم و مُردی! حالا که زنده‌ای، فعلاً 100 میلیون به این شماره کارتی که برات می‌فرستم، واریز کن البته اگه نمی‌خواهی همسر و دخترت وقتی از سفر برمی‌گردن، با دیدن فیلم سیاهی که نقش اولش خودت هستی، شوکه بشن.» تماس قطع شد و هومن همچنان گیج و مات بود. هنوز هم نمی‌دانست چه اتفاقی برایش رخ داده اما وقتی متوجه سرقت پول‌ها، طلاهای همسرش و اموال با ارزش خانه‌اش شد، تازه فهمید مهرنوش یک مار خوش خط و خال بوده که زهرش را به او ریخته است و حالا هم قصد اخاذی دارد. تصور اینکه همسرش وقتی برگردد با فهمیدن این ماجرا چه واکنشی خواهد داشت، دیوانه‌اش می‌کرد. ● اخاذی‌های سریالی👇 یک هفته‌ای گذشت و با اینکه 100 میلیون تومان را برای مهرنوش واریز کرده بود اما اخاذی‌های او تمامی نداشت. مستأصل و نگران به خودش لعنت می‌فرستاد که چرا به این راحتی اعتماد کرده و زنی را که نمی‌شناخت، به خانه‌اش راه داده بود. او که تاجری ثروتمند و دنیا دیده بود، از این همه سادگی و بی‌تدبیری خودش متعجب بود. بالاخره تصمیم عاقلانه‌ای گرفت و دل به دریا زد و پیش پلیس رفت تا واقعیت را بگوید. چند روز بعد مهرنوش و مرد جوانی که با او در این سرقت و اخاذی همدست بود، بازداشت شدند. در بازرسی از مخفیگاه آنها، مدارکی بدست آمد که نشان می‌داد مردان دیگری نیز قربانی این باند تبهکار دو نفره شده‌اند اما برخی از آنها نیز مانند هومن به خاطر ترس از بی‌آبرویی از شکایت صرفنظر کرده بودند. | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● آخرالزمان 😵 ● داستان تاسف برانگیز دختر بچه ۵ ساله‌ای که مادر شد! 😳😱 | این دختر بچه کم سن‌ترین مادر دنیاست! حتما حتما این کلیپ تلخ و دردناک را ببینید! | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تن فروشی زنان شوهردار با رضایت همسر! 🔞🔞 | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● قدرت خارق‌العاده دختر کورد در کشیدن تریلی به وزن ١٧ تن 👌✌️ ● هنگامه محمدی دختر ١٧ ساله  پاورلیفتینگ‌کار کوردستانی(سقز) توانست تریلی هفده تُنی را با طناب به حرکت درآورد❤ | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● فاجعە | جنایت روباه پیر! ● پیرمردی که سه سال به دختر نوجوان تجاوز می‌کرد! 😳😱😡😡 | بیشتر مراقب بچه‌هاتون باشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● تلنگر👌 ● پسر جوان آن قدر عاشق دختر بود که گفت:تو نگران چی هستی؟ دختر جوان هم حرفش را زد: همون طور که خودت می‌دونی مادرت پیره و جز تو فرزندی نداره... باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد، اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچرنشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت: بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت: مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟ خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد رو باطل کن!خيلى شرمنده‌ام. | هیچکس از آینده خبر نداره!!! | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● در طول دوران زندگی علی‌الخصوص در زندگی مشترک قدرشناس یکدیگر باشیم! | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● طلاق تلخ ● ساعت1نصف شب بود که گوشی زنم زنگ خورد، تا گوشیو جواب دادم طرف قطع کرد. یەکم مشکوک شدم، شب بعد دوباره یه اس ام اس اومد که فردا ساعت 3عصر بیا سر قرار بهت احتیاج دارم، از عصبانیت داشتم می‌مردم. ساعت 3عصر شد و من هم رفتم ببینم زنم با کی قرار گذاشته... رفتم و دیدم جلوی سینما با یه آقایی داره حرف میزنه... حس کردم دنیا رو سرم خراب شد. خودمو کنترل کردم ولی باخودم گفتم طلاقش میدم حتما. وقتی اومد خونه دید عصبانیم و گفت: چی شده و بی درنگ گفتم فردا میریم محضر و طلاق. خلاصه چشممو رو گریه و التماسش بستم و با بی‌رحمی طلاقش دادم... 1 ماه از طلاقم گذشت دیدم زنگ خونەم به صدا دراومد. رفتم درو باز کردم دیدم همون آقایی کە جلو سینما با خانومم بود دست یه دختر کوچولوم گرفته با گل و شیرینی اومده... تعجب کردم. یه دفعه بە دخترش گفت: ایشون همسره اون خانومیه کە یکسال خرجمونو میده و کمک کرد داروهای گرونتو بخریم... یهو انگار دنیا ویران شد رو سرم و فهمیدم چی بە سر همسر بیگناهم آوردم... درسته با خواهش و تمنا همسرمو برگردوندم و زندگیم درست شد ولی دلش شکست... | عزیزان! موقع عصبانیت هیچوقت تصمیم گیری نکنیم🌹 | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● روایت اوضاع کشور و مسئولین به روایت طنز، البته طنزی غم انگیز | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● سبحان‌اللە | تولد نوزادی با ۳ چشم! 🤯 | نوزادی زیبا با چشمان آبی رنگ که با سه چشم متولد شده است...! 🤩 | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● جنجالی | زندگی با مادر شوهرها ‼️ • دخالت‌های بی‌جای خواهر شوهر در زندگی عروس‌هایشان باعث طلاق می‌شود • زندگی مشترک با خانواده شوهر به صورت شریکی درست نیست و باعث جنگ و طلاق می‌شود • مادر شوهرها آیا برای دختران خودشان راضی هستند به شریکی با خانواده شوهرشان زندگی کنند و در زندگیشان دخالت کنند؟ | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
●‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بیرون کردن مادر از خونه 😡😤😞 | انسانی که به مادر یا پدرش وفا ندارد و اینگونه با آنها رفتار می‌کند، جزو پست‌ترین نوع موجودات است!!! | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● داستان واقعی🔞🔞 ● شلیک به قصاب شیطان صفت توسط قاضی ایرانی در دادگاه | جنازه زن فقیر را چرخ کردم! ● سال‌ها قبل زنده یاد قاضی جواد اسماعیلی خاطره پرونده جنایی هولناکی را بازگو کرد: چند تکنسین رادیولوژی در سطل زباله مقابل یک قصابی،متوجه چند استخوان شدند که حدس زدند متعلق به انسان باشند و پلیس را درجریان قرار دادند. . ماموران پلیس ضمن پیگیری موضوع و از آن جایی که در همان محل یک زن جوان یکباره ناپدید شده بود، قصاب را بازداشت کردند و با آزمایش استخوان‌ها، مشخص شد که متعلق به انسان و زن است. . مرد قصاب در اعترافاتش گفت: «مدتی قبل این زن جوان به مغازه من آمد. او می‌گفت شوهرش بیمار است و فقیر هستند و از من تقاضای خرید نسیه گوشت کرد. اما مدتی بعد برای گرفتن آشغال گوشت به مغازه مراجعه می‌کرد. یک روز وقتی زن جوان برای گرفتن آشغال گوشت به مغازه من آمد، کاری را بهانه کردم و به او گفتم که خودش از پشت یخچال آشغال گوشت را بردارد. زمانی که او سمت یخچال رفت من در مغازه را بستم و به او تعرض کردم.او التماس می‌کرد و می‌گفت که زن آبروداری است، اما من به او اعتنایی نکردم و او را مورد تجاوز جنسی قرار دادم. بعد از تجاوز به زن جوان، او را به قتل رساندم. بعد گوشت بدنش را از استخوان جدا کردم و در چرخ گوشت ریختم.گوشت‌های چرخ شده را بسته‌بندی کردم و در اطراف شهر رها کردم. . روز دادگاه فرا رسید.قاضی با دیدن خانواده زن جوان که افراد فقیر اما نجیبی بودند و با شنیدن روایت دردناک جنایت از زبان متهم،چنان منقلب شد که اسلحه را از کشوی خود بیرون کشید و با شلیک گلوله متهم را در دادگاه به سزای عملش رساند. | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi
● دست غیبی، ما را نجات داد ● کارگری که اهالی یکی از روستاهای قزوین بود، به تهران رفته تا با فعالیت و دست رنج خود پولی تهیه کند و به ده خود برگشته و با زن و بچه خود برای امرار معاش از آن پول استفاده نماید. پس از مدتی کار کردن، پول خوبی به دستش آمد و عازم ده خود گردید. یک مرد تبهکاری از جریان این کارگر ساده مطلع می شود و تصمیم می گیرد که دنبال او رفته و به هر قیمتی که هست پول او را بدزدد و تصاحب نماید. کارگر سوار اتومبیل شده و با خوشحالی عازم ده شد، غافل از اینکه مردی بد طینت در کمین اوست. بعد از آنکه به ده رسید و به خانه خود نزد زن و بچه اش رفت، آن دزد خائن، شبانه به پشت بام می رود و از سوراخی که پشت بام گنبدی شکل خانه های آن ده معمولاً داشته و اطاق آنها نیز دارای چنین سوراخی بود کاملا متوجه آن کارگر می شود. در این میان می‌بیند که وی پول را زیر گلیم می‌گذارد. با خود می‌گوید: وقتی که آنها خوابیدند، بچه شیرخوار آنها را به حیاط برده و بیدار می کنم و به گریه اش می‌اندازم. از صدای گریه او، پدر و مادرش بیرون می‌آیند. در همان موقع با شتاب خود را به پول می‌رسانم و حتما به نتیجه می‌رسم. پدر و مادر می‌خوابند. نیمه‌های شب، دزد آرام آرام وارد اطاق شده و بچه شیرخوار را به انتهای حیاطی که وسیع بود آورده و به گریه می‌اندازد. در همان جا بچه را می‌گذارد و خودش را پنهان می‌نماید. از گریه بچه، پدر و مادرش بیدار می‌شوند و از این پیشامد عجیب، وحشت‌زده و ناراحت با شتاب به سوی بچه می‌دوند. در همین وقت، دزد خود را به پول می‌رساند. همین که دستش به پول می‌رسد، زلزله مهیب و سرسام آوری قزوین را می‌لرزاند. همان اطاق به روی سر آن دزد خراب می‌شود و او در میان خروارها خاک و آوار، در حالی که پول را بدست گرفته می‌میرد. اهل خانه نجات پیدا می‌کنند، ولی از این جریان اطلاع ندارند و با خود می‌گویند دست غیبی ما را نجات داد. پس از چند روزی که خاک ها را به این طرف و آن طرف ریختند تا اثاثیه خانه و پول را به دست بیاورند، ناگاه چشمشان به جسد آن دزد که پول ها را به دست گرفته می افتد و از راز مطلب واقف می‌گردند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ | https://eitaa.com/kurdnews_ir | کانال‌های تلگرامی ما: | https://t.me/kurdnewsir | https://t.me/zilan_proxi