✨#شھادت دَرد دارد..
درد ڪشتن لذت...🍃
قبل از اینڪه با دشمن بجنگے
باید با #نفست_بجنگے...
همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا
قدم به قدم که میرفت جلو، دلتنگتر از قبل میشد، دلتنگ شهادت، دلتنگ رفقای شهیدش.
کنار قبور میایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت، جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید، نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی، حاجی بین قبرها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت: قرآن همراهتون هست؟ اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش میآوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند.
سردار دل ها🌷
#کلام_شهید
یه جوری باش که سرنوشتت هر چی شد
ختم به امام زمان(عج) بشه...
#شهید_محسن_حججی
#سردار_بی_سر
╭━━⊰⊰⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱⊱⊱━━╮
الَّذِی يَرَاکَ حِينَ تَقُومُ
شعرا آيه ٢١٨
تو صدام میکنی
من نماز میخونم
تو قند تو دلت آب میشه
رفقا نماز خیلی کمکمون میکنه
نماز که میخونی نگاهت میکنه
داریم از نگاهش بهتر؟!...
دلت که گرفت، قرآنو بردار بسم الله بگو و یه صفحه اش رو باز کن
بگو خدا یه کم باهام حرف بزن ، آروم شم!
#فقط_تو_میتونی_آرومم_کنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قضاوت با بیننده
سلام آقا اگر نگویم دغ کردم وگرنگویم در دوریت چه ها که می کشم پس چه بگویم،اقای من داد از غم تنهایی،آقاجان اینجا همه سربه گزیبان خویش دارند ودردآشنایی نیست،مرحمی بر داغ دلم نیست، چاره ای ندارم جز گرفتن زانوهایم در بغل وگوشه ی اتاق چشم به سقف دوختن ومثل کودکی نوپا اشک ریختن،اقا جان بسه دیگه پس کی وکجا قرارماباشد برای ما نیا ، بیا تا انتقام زینبت را بگیری...
سلامبرآنآقاییکه اینروزهاتنهادربیابانهابهدنبالیکزهیر، غلامسیاهمیگرددآقاجانمروزهاوشبها میگذردودنیاپرازتلاطمگرفتاریهاوبلاهاو هرکسیبادینواعتقادخودشکسیراصدا میزندایکاشهمهیکصدامیشدندومنجیونجاتبخشجهانراصدامیزننداینسیدو مولایمنباچهزبانیصدایتبزنمبازبانیکه پرازگناهاستکدامدسترابالاببرمبرایدعا برایفرجتونکهبهیاریکسینرفتمآقاجان اگرمولایمامامحسین.ع.آنغلامسیاهرا پذیرفتبخاطراینکهباتماموجودوجانش خدمت مولایشرسیدامامنروسیاهباچهچیزیشماراصدابزنم
رفتیم طلائیه. بعد از اینکه منبری روضه خوند محسن همه را به خط کرد تا سینه بزنیم.
چند تا از مداحی های محمود کریمی را خیلی خوب خواند. از آنجا معروف شد به حاج محسن چیذری.
بچهها میگفتند: حاج محمود رو میشناسی؟ این محسنشونه!
ازش میپرسیدیم: برنامه بعدی تون کجاست؟
میگفت: دیگه بیاید چیذر.
کار به جایی رسید که دانشجویان آمده بودند که:
«ما مداح نداریم، میشه برای کاروان ما هم بخونی؟»
#شهید_محسن_حججی🌷
🔔 مسابقه ی آنلاین نشریه ی خط حزب الله، پس از تعطیلی یک و نیم ماهه، از شماره ی 252این نشریه آماده شده و در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.
📲جهت شرکت در مسابقه به سایت خط رشد،قسمت مسابقه خط حزب الله مراجعه کنید. http://khateroshd.ir
دانلود و مطالعه ی نشریه:
🌐khateroshd.ir
🆔@khatqom
🛑نقطهزنی رهبر انقلاب صدای ضدانقلاب را درآورد
🔵رهبر انقلاب در ارتباط تصویری روز گذشته با رؤسا و مدیران آموزشوپرورش، با تأکید مجدد بر جدی گرفتن مسئله نفوذ در سیستم آموزشی کشور، فرمودند: «به این فکر کنیم چرا آنقدر طواغیت عالم و فراعنه عالم اصرار دارند که در آموزشوپرورش کشورها گاهی اوقات با سروصدا مثل سند ۲۰۳۰ نفوذ کنند؟ اصرار آنها به نفوذ به خاطر تأثیر آموزشوپرورش است. دشمن قصد دارد کاری را که بهوسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ و ساختن انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود. الآن هم شنیدهام سند۲۰۳۰ در گوشه و کنار بهوسیله آدمهای ناباب یا غافل دارد اجرا میشود؛ این را باید بهطورجدی دنبال کنید.» رهبر انقلاب همچنین نسبت به رها بودن وضعیت مهدکودکها انتقاد کردند و فرمودند: «وضعیت مهدکودکها بههیچوجه خوب نیست» تنها چند ساعت پس از این سخنان، درستی دغدغه و هشدار رهبر انقلاب در خروجی رسانههای معاند نمایان شد؛ اغلب این رسانهها و اکانتهای اصلی ضدانقلاب در فضای مجازی بهصورت هماهنگ و پرضرب، به این هشدار، هجمه کردند که نشان دهنده نقطه زنی دقیق رهبر انقلاب در هدف قرار دادن یک راهبرد اساسی جریان نفوذ است.
تا می توانید نشر دهید تا از اجرای این سند ننگین که دولت محترم تعهد داده به هر قیمت آن را اجرایی کند جلوگیری به عمل آید. 👊👊👊👊👊👊
سختترین تحریمها علیه ایران -تحریم نفت و بانک مرکزی- در دوره اوباما وضع شد و دولت دموکرات وی نه تنها به تعهداتش در برجام عمل نکرد، بلکه بارها آن را به صورت فاحش نقض کرد. کسانی که مسائل کشور را به انتخابات آمریکا گره میزنند، یا آمریکا را نمیشناسند، یا شریک آمریکا هستند.
🔸شرح عکس...
تفحص
شهدای والفجر ۶ چیلات دهلران
پیکر پاک دو شهید رو پیدا کردیم
یکی نشسته بود و تکیه داده به تکه سنگ پشتش و پیکر شهید دیگه ای رو که تو پتو پیچیده شده بود تو دامن گرفته بود ...
نمی دونم
شاید مرثیه ایی میخونده و اشکی میریخته...
پیکر خوابیده مجروح بوده ...
دنبال پلاک گشتم
پلاک هارو برداشتیم گفتم شماره هارو بخونین تا یادداشت کنم
پلاک ها را خوندن
۵۵۵ و ۵۵۶
معمولا رفقا پلاک پشت سر هم میگرفتند...
اسناد را که بررسی کردن
دیدن آره واقعا رفیق بودند...
اما چه رفقایی
پدر و پسر
اونی که نشسته پدر بود
پدری که لحظه های آخر پسرش رو تو آغوش گرفته....
شهیدان سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده موسوی...
اهل روستای باقر تنگه... بابلسر...
شرمنده شهدائیم.
شادی روح شهدا صلوات
📝نامه شهید سلیمانی به شهید پورجعفری
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است.
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد.
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رضایتش را عین نعمت و لطف و محبت بدان.
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب
✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇
http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
💐💐💐
#خوشبختی_یعنی
باامام زمانت بهتر آشنا بشی😊
و تو مسیر ظهور قدم برداری و خودتو برای نزدیک تر کردن به آقا آماده کنی،ما منتظران حضرت یه دورهمی تشکیل دادیم تا بتونیم یه قدمی به سمت مولا برداریم و آماده ی سربازیه آقا بشیم،
💌این یک دعوت نامه است...
💐 از شما عزیزگرامی هم دعوت میکنیم💐
به جمع مــنـتـظـران مــــهــدی (عج)بپیوندید و همراهیمان کنید.
https://eitaa.com/joinchat/4166909976C2cf7337a71
🍎 اندیشکده قلب سلیم 🍎
💢 اروپا علیه ماسک و واکسن کرونا به پا خواست!
⭕️ تظاهر کنندگان: کرونا کار بیل گیتس است
❌ صدها هزار نفر در آلمان و انگلستان و دیگر کشورهای اروپایی علیه بیل گیتس و توطئه کرونایی برای اشغال سایبری کشورها قیام کردهاند.
#کرونا
#ویروس_سیاسی
#ویروس_اقتصادی
@ghalbesalim_com | دکترین سلامت
#سلام_برابراهیم
🍃پهلوان #بی_مزار شهید ابراهیم هادی از زبان خواهر شهید
بعد از ابراهیم حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او #دلبسته بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود
بارها با من در مورد حجاب صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار حضرت زهرا (س) است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو...
وقتی می خواستیم از خانه بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با نامحرم توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم اصول تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود
در مورد نماز هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و جماعت»
همیشه به دوستانش در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار موتور هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که ابراهیم مجروح بود و به خانه آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال!
ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می توانستیم او را ببینیم.
خوب به یاد دارم که دوستانش به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن اشعاری کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با تیغ خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش و خون خو بگیرم
زخط سرخ رهبر بر نگردم
باره ها شنیده بودم که ابرهیم، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای شهید شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شهید شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم
می گفت باید اینقدر با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید شویم.
اما ممکن هم هست که لیاقت شهید شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود.
سال ها از #شهادت ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه #درسال۱۳۹۰ شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از شهدای #گمنام دربهشت زهرا(س) ساخته شود.
ابراهیم #عاشق_گمنامی بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی ازشهدای گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار مزاریاد بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل سنگ مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با تعجب به اطراف نگاه کردم!
چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین نقطه اتفاق افتاده بود!
درست بعد از عملیات آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به شهادت رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر شهادت ایشان به بهشت زهرا (س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت:
خوش به حالت حسن، چه جای خوبی هستی! قطعه ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه و تو رو یاد میکنه .
بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعاکن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از حسن رانشان داد!
چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک شهید گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی سنگ یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!!
#شهید_ابراهیم_هادی❤️
🌷یادش با ذکر #صلوات
🏴
وقتی همه چیز تیره و تار به نظرت میاد
#خدا رو با این اسم صدا کن
یا نُور
اگه اراده کنی که خودتو حفظ کنی
خدا هم هنگام ارتکاب گناهان
برای تو ایجاد مانع میکند..!
مرحوم آیت الله حق شناس
برسه اون روز...
که خسته از گناهامون
جلو #امام_زمان
زانو بزنیم
سرمونو پایین بندازیم
و فقط یه چیز بشنویم
سرتو بالا کن
من خیلی وقته بخشیدمت...
عزیزترینم❣
امام تنهای من
ببخش اگه برات #زینب نشدم...
کی شود
حر بشوم
توبه مردانه کنم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی سوزناک پسر بچه 5ساله در بین الحرمین...💔
#پیشنهاددانلود❤️
🏴