eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
386 دنبال‌کننده
181 عکس
361 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
محرم 97: خادم زینب: میری از پیشم آروم آروم نگامو به راهت میدوزم بالبخند دور میشی ولی من دارم از رفتنت میسوزم جوونی ، سخته رفتن تو گلم سخته دل کندنه تو نرو ای آرامش بابا برام سخته جون دادن تو یکاری کنید نیمه جونم داره میره میدون جوونم بده گریه پشت مسافر نمیاد دیگه من میدونم نگات میکنم سیر نمیشم چقد تو نگاهم قشنگی رجز میگی الله و اکبر چقد شکل حیدر میجنگی حرم بی بهاره ، حرم بیقراره ، غمم بعد اکبر تمومى نداره دل مضطر من ، بذار خون بباره ، خدا اکبرم رو ، برسون دوباره واویلا واویلا ، علی بن زهرا 2 به دندون گرفتم گلم رو بزرگش کردم اکبرم رو عصای دستم رو گرفتن گرفتن خورشید حرم رو فقط یه پدر ، خوب میفهمه چه سخته داغ لاله دیدن گلم رو تشنه زیر پاشون لگد کردن یاسم رو چیدن چشام سو نداره بگیره یکی دست بی جون من رو برسونه من رو به اکبر بیارم گل بی کفن رو رمق نیست تو پاهام که پاشم نذارید از اکبر جدا شم بذارید که اشک چشامو رو زخمای جسمش بپاشم گرفتن گلم رو ، سوزوندن دلم رو ، چه جوری بیارم ، حرم اکبرم رو تنش اربن اربا ، رو خارای صحرا ، حسین غریبو ، کمک کن خدایا واویلا واویلا ، علی بن زهرا 3 دیدم من داغ کوچه هارو رو جسم زار و اربن اربات تداعی شد برام مدینه با زخمی که افتاد رو چشمات رو سینت زخمه مثل مادر شکسته استخون پهلوت کبوده چشم تو گل من شکسته مثل زهرا بازوت دارن هلهله میکنن تا دلم بیشتر از این بسوزه نمیدونن این زخم کهنه رو قلب حزینم هنوزه رو دوش بابا جا نمیشی عزیزم چرا پا نمیشی یه حرفی بزن ای جوونم توهم حرف بابا نمیشی عبارو بیارید ، علیمو ببینید ، قطعات جسمش ، رو آروم بچینید نذارید گل من ، رو خاکا بمونه ، نذارید چیزی از ، تنش جا بمونه واویلا واویلا ، علی بن زهرا
محرم 97: سخته علمدار باشی و بندازن علمو چشم تو رو دور ببینن بسوزونن حرمو سخته نتونی پا بشی پاک کنی چشم ترو سخته ببینی سوختنه چادر و موی سرو سخته ، به بچه ها جوابی ندی سقا ، باشی ولی تو آبی ندی سخته جلوت بمیرن سخته ، جلوت روی خارا بیافتن زنها جلو نامحرما بیافتن دست کیو بگیرن وعده دادم آبو به سکینه میکشه منو این سوز سینه کاش میشد نیاریم بچه ها رو کاش میشد بمونن تو مدینه واویلا واویلا یابن زهرا 2 حالا میفهمم معنی سیلی و چشم ترو دستت که بسته باشه بهتر میبینی همه رو حالا میفهمم چی کشید حیدر بی نفسم خیره شدن های بابا به میخ روی درو سخته ، تو شعله ها بسوزه سری سخته بگرده دنبال معجری ای وای برای زینب زینب ، ادامه ی راهته مادر زینب ، میسوزه حتی از تو بدتر ای وای برای زینب خوبه چشمای من غرق خونه نمیبینه زینب نیمه جونه واسه مردا سخته خواهراشون آواره بشن مرد نمیتونه 3 بالا سرم زانو نزن نمیتونم پا بشم بگو به زینب بعد من رو دوششه این علم سلام من رو برسون به خواهرم یا أخا بگو ببخش نشد برات کفیل خوبی بشم حالا کی میچینه براش مهملو باید بیاد پیاده چل منزلو خدایی سخته حالا رکاب زینب بی رکابه اما نمیتونه آروم بخوابه جدایی سخته الوداع علمدار سپاهم الوداع ای پشت و پناهم غصه ی زینبو میخورم چون بعد از تو راهی قتله گاهم
هدایت شده از آرشیو سبک اشعار خادم الزینب س
ببار بارون..amr
817.6K
خادم زینب: ببار بارون لااقل تو همدردی کن با دلامون میبینی چی اومد سر خیمه هامون بیا سایه بنداز سر عمه هامون ببار بارون کجا موندی خودت رو تو کاش کربلا میرسوندی دل مادر چشم به راهو سوزوندی چرا داغ چشمای خیسو نخوندی کجا موندی نگفتی سه سالم نگفتی که تنهامو بابا ندارم دارم میرم اما شده زخمای رو تنم یادگارم چه سخته اسارت چه جوری بابا رو تو صحرا بذارم نگفتی که تنهاست تنش رو زمین و سرش روی نی هاست نفهمیدی بارون چه سخته که جسمش زیر دست و پاهاست بابای رقیست تنی که روی خاکای داغ صحراست خداحافظیه منه و این دلی که واسه بابا بیتابه دلم تنگه لالاییه باباست سه ساله بی بابا نمیخوابه خداحافظی سخته بابایی واسه دخترا سخته مخصوصا بابا من میرم چون که مجبورم ولی تو بمن سر بزن حتما خداحافظی سخته باب 3 ببار بارون با چشمای خیسم بازم هم قسم شو با طفل سه ساله بیا هم قدم شو تو سایبون بابای بی سرم شو امید حرم شو دلت اومد نباری رو چشمایی که نیمه بازه سری که روی نیزه گرم نمازه دل من چه جوری با این غم بسازه نمیسازه نباریدی بارون تو وقتی سیاهی میرفت چشم بابا نباریدی بارون گذاشتی تو لب تشنه اونو رو خارا نباریدی بارون چه فرقی داری آخه با اون نامردا نباریدی بارون دیدی دشمنای بابایی زیادن نباریدی بارون جلوش خوردن آب اما آبش ندادن نباریدی بارون دیدی همه با نیزه هاشون آمادن به بابا نگو چی سرم اومد نگو چی به روز حرم اومد نگو یکی گوشواره هامو برد یکی هم پی معجرم اومد نگو به بابا کی سوزوند مومو کی با سنگ شکسته دو ابرومو یا اون دست سنگینی که میزد نگو ماجرای دو گیسومو 3 ببار بارون میبینی تو وضع بد عمه هارو جای تازیونه ها و سیلیا رو برسون تو بارون سلام بابارو ببار بارون ببار بارون سلام بابا رو برسون و برگرد خبر از بابایی بیار باد شبگرد نگو زجر ملعون چیا با دلم کرد ببار بارون نباریدی بارون رو لبهایی که سوخته بود از تب اون شب نباریدی بارون تماشا نداشت اشکای عمه زینب نباریدی بارون لبام روضه خونه بابامه مرتب نباریدی بارون با اينکه دیدی زخمای رو لباشو نباریدی بارون بشوری غبارای روی چشاشو نباریدی بارون با اینکه دیدی اشکای بچه هاشو دیگه نیست نیازی نبار بارون شده ماهه رو نیزه سقامون دیگه نیست نیازى بتو خوش باش حالا که دیگه رفته بابامون فقط کاش نفهمه النگوهام همونایی که هدیه ی باباست یکی برده با سیلی از دستم الان دست اون بچه شامی هاست
محرم 97: ۩ یا صاحب الزمان(عج) ۩: بسم رب الشهدا واحد شلاقی بند اول درگیرم کن / منو تسخیرم کن جوونیم مال تو / پیرم کن دریایی تو / منو سیرابم کن منو با اکسیرت / نابم کن دورم از توُ و/ دنیام جهنمه اسم حرم میاد گریه میکنم بی مقدمه ای فیض مستدام / ای وادی السلام دار و ندار من اشکه روضه و سوز و آهمه افتخارمه یا حسین / دل من آقا پر میزنه تا حرمت زل میزنه به علمت دست خالیمو کرمت یا حسین ، دل من آقا محتاج به عشقت مدام میگیرم از این روضه کام عشق توعه و والسلام (سیدی و مولای ، یا اباعبدلله) 2 دریای من ، بشو و غرقم کن منو ورد لب عالم کن سرگردونم ، منو تدبیرم کن منو از جام عشق سیرم کن دورم از تو و ، قلبم پر از غمه یعنی نمیشه پیدا برای من جا تو علقمه میگن به مادرت ، حساسی آقا جون پس راهی کن منو کربلا تو رو جون فاطمه دنیام جهنمه بیتو زندونه برام هرجایی که پامیذارم من قلبمو جامیذارم تو روضه های تو آقا قسمتم کن تا بیام با پای پیاده حرم من با پدر و مادرم رؤیای منه کربلا 3 توصیفم از ، غم تو واویلاست همه روزم آقا عاشوراست تعریفم از غم تو گوداله چرا تو روضه هات جنجاله دریا نمیشه جا ، توی چشای من میمیرم از غم بوسه و گلو داغ پیرهن بازم محرمه ، غوغای ماتمه بازم نگاه من به لب تو و رقص پرچمه ماه محرمه یا حسین ، تویی و غمت منمو رخت نوکری قبولم کن آقا شاید باشه روزای آخری یا حسین ، تویی و غمت منمو غوغای دلم دعاکن حل شه مشکلم زیر سایه ی این علم
خادم زینب: محرم 97: أین العباس علقمه چه خبره دست حسین رو سره خیمه ها تو خطره أین العباس پاشیده لشکرتون چی اومده سرتون بمیره خواهرتون أین العباس نمونده یار و شکیب رو لبم أمن یجیب کجان زهیر و حبیب أین العباس بیا که سردار تو بی سپاهه أین العباس حسین من راهی قتله گاهه أین العباس بیا که زینب دیگه پناهه أین العباس رباب هنوز برا تو چشم به راهه أین العباس یکی نشسته نیزه روبروشه أین العباس خودم دیدم خنجری رو گلوشه أین العباس یکی با پا میزنه یکی روشه أین العباس خون از رگای حنجرش میجوشه اون دوید و من دویدم خنجرو دیدم بریدم غوغای تو قتلگاهو ندیدی تو من که دیدم کشوندنش توی مقتل نعلای نو آوردن عباس قلب حرم رو سوزوندن حسینمو بردن عباس حبیب الزهرا حسین واویلا أباعبدالله أباعبدالله 2 أین العباس صحبتشون لگده هرکی رسیده زده خودت بگو چی شده أین العباس خاک عزا به سرم به روی خاکه علم کو علمدار حرم أین العباس سیاهی میره چشام کسی نمونده برام رمق نداره پاهام أین العباس میکشونن حسینو رو روی خارا أین العباس بدون پیراهنه داغ صحرا أین العباس زود برسون خودت رو وا أخا تا أین العباس زیر و رو نکنن تنش رو با پا أین العباس خدا رو شکر نمیبینی زنا رو أین العباس نمیبینی غارت معجرا رو أین العباس اشک زنا و رقص نیزه دارو أین العباس دور حرم میگردونن سرا رو یکی با نیزه خودش رو به سمت من میرسونه ببین که زینب خودش رو بسمت تو میکشونه بلند نمیشی کفیلم اینجوری قلبم میسوزه دستای افتاده رو خاک به حال و روزم میسوزه حبیب الزهرا حسین واویلا أباعبدالله أباعبدالله 3 أین العباس حمله شده به حرم سوخته تو شعله سرم کو پسر مادرم أین العباس کجاست پناه حرم یکی با تازیونه میگرده دورو برم أین العباس مضطر و بی سپرم جونی نمونده برام کو علمدار حرم أین العباس دارن نشون میدن بهم زنا رو أین العباس یکی نشونه رفته معجرا رو أین العباس کاش نکشن گوشواره دخترا رو أین العباس نچرخونن رو نیزه ها سرا روو أین العباس بیا که دست روی سرم نگیرم أین العباس توروخدا بیا دارم میمیرم أين العباس دارم با این همه حرومی میرم أین العباس بعد تو ، تو خرابه ها اسیرم یکی مسیرم رو سد کرد یکی منو با لگد زد رو چادرم پا گذاشت و خوردم زمین خوشش اومد دیدن ندارم پناهی حلقه زدن دورم عباس اون همه عزت کجا رفت چى اومده سرم عبام حبیب الزهرا حسین واویلا أباعبدالله أباعبدالله
مجموعه اشعار خادم زینب س: محرم 97: محرم 97: از خیمه به خیمه دنبال یه قطره آبم مادر میمیرم میسوزم انقده نکش پاهاتو اصغر میدونم مجبورى اما دستو پا نزن اينجوری دلخونم بیتابم دیگه تو پاهام نمونده زوری نفست مثه من ، تو گلو میمیره بغض کنج حنجر تو داره جون میگیره صدای تو رسید ، به گوش حرمله جلو چشمای بابا داره کمون میگیره به سر گودال ، از همین الان نیزه داراشونو به صف کردن همه با بغضی حنجرت رو با دل بابای تو هدف کردن 2 آشوبه آشوبه تو رو دست بابایی دادم میخندیدی دریای بى آبم بگو که رو دست بابایی چی میدیدی شاید چشمای تو دلخوشه نمیبینه حسینو رو نی ها شاید هم از فرط تشنگی میخوای بری راحت شی از دنیا نمیبینی کسی ، پی مادرته یا که با تازیونه دنبال خواهرته وا نکن چشاتو ، که نبینی گلم پشت نی ها مادرت به دنبال سرته میخونم لالا ، تو نمیخوابی روی نی راحت ، نیست سرت مادر چشماتو بستی که نبینی تو میبرن انگشتو با انگشتر 3 چشمامو میبندم نبینم رو نیزه تابت دادن جرمت چی بود آخه چرا با کمون جوابت دادن قطر حنجر تو چقده ، که با سه شعبه اومدن مادر حجم صورت تو نبود اندازه ی دستی که زدت اصغر گریه میکنم و میزنم روی سر حالا کی شبا برات قصه بگه مادر واسه کشتن تو ، گل بی سر من نیازی نبود آخه به این همه لشکر تو سر نی من ، روی این خارا خوبه بالایی ، ای گل رعنا که موهای تو نگیره این شعله هایی که زده تو صحرا
هدایت شده از آرشیو سبک اشعار خادم الزینب س
ازخیمه به خیمه.amr
449.1K
شور-مقتلی:هفتم محرم
لالایی من رو میخونده مادر از اول لالاییش علی تا آخر یادم داده مادرم سر هرکاری بسم الله بگم بعدش بگم یا حیدر اسمت رو لبهام ، آیه به آیه میزنه به هر اسمی کنایه دست خودم نیست از تو جداشم پشت تو هستم من مثل سایه من کنت مولاه ، فعلی مولاه 2 از ذات خدا متولد شد علی عرش کبریا به پاهات رو زد على حق داره خدا که بنازه به تو چون حیدری فقط به خودت اومد علی آیه به آیه ، میشی روایت هرسوره داره از تو حکایت عرش خدا هم ، نابوده بیتو از دلبریهات داره شکایت من کنت مولاه ، فعلی مولاه 3 رو دست نبی میره دستی بالا زانو میزنه پیشش عرش اعلی تو چشم همه میگه احمد اینو من کنت نبیه ، علی حیدر مولاه الحمدلله ، از تو میخونم اسمت شد آقا ذکر اذونم آب حیاتی ، من مثل ماهی فقط باعشقت زنده میمونم من کنت مولاه ، فعلی مولاه