eitaa logo
لبیک یاحسین🏴لبیک یامهدی🚩
10.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
4هزار ویدیو
361 فایل
مطالب امام زمانی، چله ها و راه های ترک گناه، مسائل مربوط به نماز و تعقیبات نماز، اعمال ماه های قمری 🌱همه فقط و فقط به نیت تعجیل در فرج و خوشنودی قلب نازنین آقا امام زمان عج الله 🌱 مدیریت کانال👈 @mahdie70 ادمین تبلیغات👈 @mahdieh_1370
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید دوستی زاده در سال ۱۳۳۷ در خانواده کاملاً مذهبی چشم به جهان گشود از همان اوایل زندگی روحی سرشار از عاطفه و گذشت داشت اعتنایی به لذت های زودگذر دنیایی نمی‌کرد لذا با گذشت زمان روح بزرگش تر متعالی ترمی‌شد. از همان کودکی علاقه خاصی به مطالعه داشت و همیشه در جستجوی کتاب بود هرچه بیشتر رشد می‌کرد از طرز رفتارش پیدا بود که او در آینده فرد فعالی خواهد شد در دوران دبیرستان با استفاده از مطالعاتی که کرده بود سعی در روشن کردن افکار همکلاسی‌های خود داشت و با سوالاتی که مطرح می‌کرد چون جنبه مکتبی و ضد رژیمی داشت مورد تهدید قرار می‌گرفت با شروع انقلاب اسلامی خونبار و سراسر مکتبی شرکت فعالانه در تظاهرات و درگیری‌های خیابانی داشت و عقیده داشت در راه مبارزه با طاغوت باید هر چه در توان داریم کوشش و تلاش کنیم آنچنان که حتی از بذل جان دریغ نورزیم و تولد دوباره‌اش را در این زمان یافت از این رو هر روز که شروع انقلاب اسلامی می‌گذشت به رشد و فعالیت او افزوده می‌شد در اواسط انقلاب اسلامی برادر شهید یوسفعلی دوستی زاده در شهر ارومیه به همراه یکی از برادران خود به دلیل پخش اعلامیه امام توسط مزدوران رژیم سفاک شاه دستگیر و مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفت در همان دوران انقلاب بود که به جلسه حسینه شهید محمدی راه یافت و در مدت کوتاهی آنچنان جذب و شیفته جلسه گردید که مرتب در جلسه قرائت قرآن شرکت می‌جست زیرا او معتقد بود (من عرفه نفسه فقدعرفه ربه)تابتواند خدایی را شناخته و دیگران را ارشاد نماید ازاین روآنچنان فعالیتی ازخود نشان دادکه در میان دیگر برادران جلسه مشخص و ممتاز بود شور جوانی و انقلابی خود را در جلسه باآموخته های اسلامی به هم آمیخت تادر حرکت به سوی هدف خود پویاتر ومکتبی تر به الی الله المسیر ادامه دهد. شهید در تاریخ ۵۹/۱۱/۳ از طرف بسیج شهید محمدی به جبهه دالپری برای جنگ با کفار بعثی اعزام گردید به مدت یک ماه در آنجا مومنانه و عارفانه بابعثیون کافر مبارزه کرد بعد از بازگشت از جبهه تصمیم گرفت که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بپیوندد بعد از مدتی فکر روی این موضوع تصمیم خود را گرفت و جهت ثبت نام در سپاه خود را معرفی کرد که پس از مدتی به عضویت سپاه درآمد و دوره آموزشی ایدئولوژی و نظامی خود را در اصفهان فرا گرفت و در هنگام عزیمت به اصفهان می‌گفت من راه خودم را برگزیده‌ام من اهداف الهی خود را دنبال کردم و من مکتبم را با خونم آبیاری می‌کنم من از فردا سرباز و نوکر امام می‌شوم، بعد از پایان یافتن دوره آموزشی چون در کارهای دفتری و حسابداری وارد بود در قسمت تدارکات دفتری ستاد مرکزی به خدمت مشغول شد . 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
🌺🌸 خصوصیات اخلاقی شهید دوستی زاده او که چهره‌ای آرام و باوقار داشت با خوش اخلاقی و تواضع خاصی با برادران پاسدار برخورد می‌کرد و همیشه لبخند زیبایی بر لب داشت هنگامی که سخن می‌گفت با جاذبه خاصی که داشت هر شنونده‌ای را به خود مجذوب می‌کرد اطلاعات و اخباری که به دست می‌آورد بسیار خود نگهدار و راز نگهدار بود و به ندرت آنها را برای کسی بازگو می‌کرد و تاکید خاصی روی این مطالب داشت که باید نماز اول وقت و به جماعت اقامه شود و همیشه هنگام اذان او را می‌دیدی که وضو گرفته و روانه مسجد می‌شود از خصوصیات بسیار بارز وی این بود که وجودش سرشار از کینه بر علیه منافقین و مارکسیست‌ها و ضد دین‌ها بود تا آنجا که دو ماه پیش از شهادتش یکی از افراد خانواده‌اش در خواب سید نورانی را دیده بود که به او می‌گوید یوسفعلی یا در جبهه شهید می‌شود و یا منافقان او را شهید می‌کنند در فعالیت‌های تبلیغاتی محل زندگی خویش از هیچ کوششی دریغ نورزید حتی اگر شده کار به دعوا به پایان می‌رسید باز او را در صحنه حاضر و همیشه آماده می‌دیدی چه این مبارزه را از مسئولیت‌های خویش می‌دانست هنگامی که به خانه می‌رفت گویی روح دیگری در خانه می‌دمید و شوق عجیبی در بچه‌ها پیدا می‌شد از خصوصیات وی سلام کردن به کوچکترها بود و احترام آنها را همیشه حفظ می‌کرد راهنما و معلم در خانه بود و احترام خاصی بنابر عقیده مکتبی خویش به پدر مادر خود داشت و به برادران و خواهران خود می‌گفت که باید احترام پدر و مادر را داشته باشید خصوصاً احترام مادر که این امریست واجب در حدود یک ماه پیش از عملیات فتح المبین که زمزمه حمله را فهمیده بود به شدت به تلاش افتاد تا از واحد تدارکات به عملیات تغییر واحدبدهد.... سرانجام این شهید عزیز در خرمشهر علمیات بیت المقدس در سال ۱۳۶۱/۳/۲ به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود نائل آمد. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
🌺🌸 یکی از کرامات شهید یوسفعلی دوستی زاده تقربیا سی و پنج سال پیش من و چند تا از بچه های بسیج شهید محمدی دزفول تصمیم گرفتیم به نیت شهید دوستی زاده درحسینیه روزه بگیریم اما وقتی که می خواستیم سحری بخوریم هیچ چیز برای خوردن نداشتیم . تا اینکه ساعت سه شب درب حسینیه به صدا در امد و ما همگی با احتیاط کامل درب حسنییه را باز کردیم متوجه شدیم که مادر بزرگوار شهید یوسفعلی پشت درب است و یک سینی بزرگ پر از غذا اورده ما هم با احترام ایشان را به داخل حسینیه دعوت کردیم 🌹 او جریان خوابی که دیده بود برایمان تعریف کرد گفت من شب خواب یوسفعلی را دیدم به من گفت مادر چند نفر از بچه های حسینیه می خواهند فردا روزه بگیرند ولی چیزی برای خوردن ندارند. من هم سریع غذا درست کردم وبه درخواست پسرم برای شما اوردم. ما نا خدا گاه گریه کردیم و تحت تاثیر خوابی که تعریف کرده بود قرار گرفتیم. شهید یوسفعلی همانند مولا سیدالشهدا بالباس مقدس پاسداری لباس رزم دفن شدند. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
در وصیت نامه شهید محسن زیارتی آمده است: از همه شما می خواهم که امام را دعا کنید و پیرو او باشید. برای پیروزی رزمندگان دعا کنید و حامی خون شهداء باشید. به دوستان سفارش میکنم که اگر می توانند به جبهه بیایند، اینجا کلاس درس و عشق است ؛ درس معنویت و اخلاص و ایثارگری و عشق به امام حسین علیه السلام . به پدر و مادر نیکی کنید و به آنها احترام بگذارید. خواهرانم نیز با رعایت حجاب حامی خون شهداء باشند چراکه حجاب آنها دژ محکمی است در برابر دشمن نفس. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌸 سخنان حجت الاسلام علیرضا پناهیان درباره شهید محسن زیارتی👇👇 دوستی داشتم که از نوجوانی در مسجد با هم بودیم؛ محسن زیارتی در خانواده ای نسبتا مرفه بزرگ شد، اما از قبل شروع جنگ عاشق شهادت بود، یادمه برای بدست آوردن شهادت، شب ها نماز امام زمان را میخواند. ما با هم جبهه میرفتیم و محسن در فتح المبین در سال 61 به آرزویش رسید. از آن تاریخ بارها و بارها شاهد بودم که به سراغ رزمندگان میومد و در عالم خواب یا ... چیز هایی میگفت که آنها را برای شهادت آماده میکرد. یکبار خودم درخواب دیدمش، پرسیدم کمتر پیش ما میای. گفت : اینجا خیلی کار داریم. گفتم : چکار میکنید؟ گفت: از این بالا نگاه میکنیم هر جا کسی کمکی خواسته باشه، کمکش میکنیم. بعد گفت: الان تو سوالی داری ؟ کمکی میخوای ؟ گفتم: این مسئله قبر هنوز برای من حل نشده. گفت: بیا تا برات حلش کنم. توی خواب من را به بالای یک قبر برد؛ و پاهایش را به دو طرف قبر گذاشت،گفت: کف قبر را نگاه کن،با انگشت کف قبر رو مثل کشویی کنار زد و نور شدیدی بیرون زد؛ آن نور خیلی لطیف و زیبا بود، طوری بود که دستش وقتی داخل نور بود طرف دیگر دستش هم نورانی بود و... این خواب اینقدر برای من تاثیر داشت که عاشق قبر شدم. من شاهد بودم که محسن زیارتی مشکل بسیاری از رزمندگان را حل کرد و آنها را آماده ی شهادت نمود. نمیدانم به آنها چه چیزی نشان میداد یا چه چیزی میگفت. اما با یک اشاره، مشکل آنها را بر طرف و عاشق شهادت  میکرد و... منبع: کتاب بازگشت انتشارات شهید ابراهیم هادی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3106668757Cd87e387160
مختصری از زندگی نامه شهید حاج علی قوچانی شهید حاج علی قوچانی درروز اول تیرماه ۱۳۴۲در شهر اراک دیده به جهان گشود.وی  در کودکی به همراه پدر و مادرش از اراک به اصفهان آمد، شرایط معیشتی ایجاب می کردکه درمحل های مختلفی زندگی کنند. از همان کودکی باکاستی ها وسختی ها انس گرفت وسازندگی او از همین دوران آغازشد. ازهمان کودکی حالاتی کنجکاوانه داشت. بسیار جسور و چالاک و فعال بود. در دوران انقلاب با اینکه سن چندانی نداشت به اندازه توان خود در رویداد های انقلاب شرکت و فعالیت کرد.هنوز در اوان جوانی بود که بعد از انقلاب،روستاهای سمیرم و بوئین میاندشت را زیرپاگذاشت ودر خدمت انقلاب، به کمک محرومان و مستضعفان آنجاشتافت. با شروع درگیریهای کردستان با سن کم و جثه کوچک، به هرنحو ممکن، خود را به آنجا رساند. در کردستان شاهد درگیریها و خیانتهای مدعیان طرفداری از خلق یعنی دمکراتها و چپ گراها بود و در آنجا کم کم چهره خود را نشان داد.سالها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه های خون و آتش و درگیری با گروههای محارب و منافق در جنوب وغرب از او فرمانده ای ساخته بود شجاع، صبور و رازدار. زاهد شب بود و شیر روز. بارها تا مرزشهادت پیش رفت. در سال ۱۳۶۳ به مکه معظمه مشرف شد وپس از چندی ازدواج کرد. او به عنوان فرماندهی مدیر ولایق، هدایت بخشی از نیروها را در حمله به فاو،بعهده داشت. در منطقه استراتژیکی کارخانه نمک از خود رشادتهای فراوان نشان داد و سرانجام پس از شش سال رشادت و جانبازی، در سن ۲۲ سالگی، در یک عروج آسمانی، تماشاگر راز شد و روح و جسم خود را نثار دوست کرد 👇👇
🌸شهدا و حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها شهید که شد جنازه‌اش موند تو منطقه حاج‌ حسین‌ خرازی منو فرستاد تا دنبالش بگردم رفتم منطقه، همه جا رو آب گرفته بود هر چی گشتم اثری از علی نبود! خبرش رو که به حاجی دادم، باورش نشد خودش اومد باز هم گشتیم، فایده نداشت، جنازه‌اش موند که موند ... علی دو سال قبل توی بقیع متوسل شده بود به بانوی مدینه خواسته بود شهید که شد بی مزار بمونه شبیه بی بی حاجتش رو گرفت، همون طور که می‌خواست باقی موند و بدون مزار ... 🔹شهید جاویدالاثر علی قوچانی 👇👇
نحوه شهادت عملیات والفجر۸ برنامه ریزی شده بود، قبل از عملیات برای بچه ها سخترانی کرد: برادران توجه داشته باشید که در این عملیات باید با نهایت  کوشش تا سرحد شهادت بجنگیم... من در عملیات های گسترده ای شرکت کرده ام ولی اکنون احساس آرامش عجیبی دارم و یقین دارم پیروزی از آن ماست. روز چهارم عملیات والفجر۸ بود و تنور عملیات حسابی داغ شده بود ، همین که متوجه شد ظهر شده رو به بچه ها کرد و گفت:وقت نماز است ، یکی یکی نمازتان را بخوانید و از نماز غافل نشوید. انگار نمی خواست بچه ها نماز نخوانده شهید شوند. آتش توپخانه دشمن شدید شده بود و ادامه پاتک در دشت سمت راست جاده فاو- بصره برای تصرف سه راه و قرارگاه ها و حاشیه جاده شنی آغاز شده بود . قرار شد بچه های گردان یک کیلومتر عقب نشینی کنند، حملات شیمیایی و بمباران های دشمن بسیار شدید بود،حاج علی که مسئولیت محوررا بر عهده داشت با کمک فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع)به نیروها برای استقرار در موقعیت جدید کمک می کرد،او می خواست با خاطری جمع تا آخرین نفرات را به عقب برگرداند، همه جا راسرکشی کرد تا مطمئن شود کسی جانمانده است، لحظاتی بعد تانک های دشمن آخرین نفری که قصد عقب نشینی از خط را داشت مورد هدف قرار دادند. او مردانه ایستاد،مشقت ها را تحمل کرد و روح وجسم خود را نثار دوست کرد وبه آرامش ابدی وقرب الهی رسید. حاج حسین می گفت: حسین خرازی بدون قوچانی حسین خرازی نیست، از وقتی علی رفته است ماندن برای من خیلی سخت است.  فرازی از وصیت نامه شهید: بعضی وقت ها انسان خود را در راهی می بیند که در آن راه یا باید کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند یا سر تعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد. مردان خدا اولین راه را انتخاب می کنند. 👇👇
🌺🌸 وصیتنامه شهید علی قوچانی بسم الله الرحمن الرحیم حضور پدر ومادر زحمت کش و مومنم سلام، در لحظات آخر عمر قصد خداحافظی دارم، مطالبی چند به عنوان وصیت می‌نویسم. نخست از شما با زبانی قاصر تشکر می‌کنم، به شما پدر و مادرم با این زبان بی‌زبانی می‌گویم که انشاءالله خدا به شما اجر بدهد و شما را جزو صالحان درگاه خود و جزو عاقبت بخیران قرار دهد. مادر و پدر عزیزم! امانتی که به شما داده شده بود، به صاحب اصلی آن باز گردانیده شد، کس که چیزی را امانت می‌گیرد، موقع پس دادن هیچ‌گاه ناراحت نمی‌شود. مادرم! من شما را خیلی دوست داشتم، همچنین پدر، همسر، خواهر و برادرانم. شما تنها کسانی بودید که به آنها علاقه داشتم، ولی مادرجان من خدا را بیشتر از شمادوست دارم، و برای همین است که قریب شش سال از شما جدا شده‌ام. با سلام خدمت همسر خوبم! همسرم تمام انسان‌ها رفتنی هستند،تمام انسان‌ها چه خوب و چه بد، چه ضعیف و غنی با هر وضعیتی که هستند، می‌روند در این راه، عده‌ای با عزت و سر نهادن به قرب خدا زندگی می‌کنند و برخی برای زندگی خود بنده غیر خدا می‌شوند و از خود هیچ عزت و سرافرازی ندارند، دسته اول چون راه خدا را می‌روند همواره با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند، بعضی اوقات انسان خود را در راهی می‌بیند که در آن راه یا باید کشته شود یا سرتعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد، مردان خدا اولین راه انتخاب می‌کنند. 👇👇
بسم رب الشهدا و الصدیقین اینجانب جواد جهانی فرزند محمدرضا در حالی این وصیتنامه را می‌نویسم که در مورخ 94/6/6 شنبه ساعت حدود 2 بامداد در سر شیفت حرم مقابل گنبد والای امام رئوف امام مهربانی‌ها امام رضا (ع) هستم. شاید در این لحظه‌ها نوشتن وصیتنامه سخت باشد چون که بنده فردا برای انجام وظیفه خود به سمت کشور عراق یا سوریه می‌روم تا با تکفیری‌ها و داعشی‌ها دشمنان حضرت زهرا (سلام الله علیها) مقابله کنم و آنها را با کمک دیگر شیعیان به هلاکت برسانیم. من دوست دارم شما خوانندگان و شنوندگان این وصیتنامه را به واجبات و ترک محرمات دعوت کنم و تاکید زیاد به خواندن واجب، خواندن نماز در اول وقتش که موجب رضای خدا می‌شود و به فرموده خداوند متعال در قرآن آدم را از زشتی‌ها و پلیدی‌ها دور می‌کند و چه زیباست خواندن آن در اول وقت که موجب آرامش و آسایش می‌شود و به نقل از مجتهد عارف ایت الله بهجت (ره) تاکید و مداومت کردن در خواندن نماز اول وقت آدم را خواسته یا ناخواسته به مراتب عالیه می‌رساند و چه بهتر از خواندن نماز اول وقت و دعوت کردن دیگران به این فریضه واجب؟ دوستان، آشنایان و محبین اهل بیت شما که عاشق و دوستدار ائمه اطهار هستید ولایت مداری را فراموش نکنید و رهبری جمهوری اسلامی ایران را تنها نگذارید. این سید بزرگوار که از سلاله پاک امامان ما هستند الحمدالله همیشه جانشان را داده‌اند که بر سر عهد و پیمان خویش ایستاده‌اند. ایشان را تنها نگذارید که دور شدن از امام خامنه‌ای موجب خوشنودی شیطان یا شیاطین دیگر همچون یهودیان، آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها و آل سعودی‌ها و دیگر کفار می‌شود و خویشتن را به تزکیه نفس مراقبت و نگهداری کنید و نگذارید بدی‌ها جای خود را با خوبی‌ها در نزد شما عوض کند و شما را از خداوند مهربان دور سازد. کمک به همنوع و همدردی با گرفتارها و دردمندان را سرلوحه کارهای خود قرار دهید و یادتان باشد به گفته امام (ره) دنیا محضر خداست و در محضر خدا معصیت نکنید و بدانید که خدا از اعمال و گفتار و نیات شما آگاه است و هیچ از یکتا خدای هستی پوشیده نیست،. منِ روسیاه از جوار نورانی آقایم و مولایم علی بن موسی الرضا به سمت عراق یا سوریه می‌روم ولی از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نماند دلم در حرم امام رضا گیر است (گیر کرده است) از شما تقاضا دارم هروقت مشرف شدید به حرم یادی از ماهم بکنید و سلامی به نیابت‌. حرف برای گفتن زیاد است ولی شما را اذیت نمی‌کنم و همینجا اعلام می‌کنم اگر به حق کسی ظلم کرده‌ام که کرده‌ام از خطا و تقصیر بنده بگذرید که من توان حساب پس دادن در مقابل خدا را ندارم و دیگر آنکه چه زیباست حجاب، من به شما خواهران دینی خود عرض می‌کنم که مراقب حجاب خود باشید. حجاب همان چادری است که پشت در خانه سوخت ولی از سر خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نیفتاد و من در این وصیتنامه به شما خواهر و برادر دینی عرض می‌کنم عشق فاطمه (سلام الله علیها) است که مرا می‌کشد به سوی سوریه و عراق فقط برای رضای خدا و به هلاکت رساندن دشمنان حضرت زهرا (سلام الله علیها) راهی شدم و چه عشق مسافرتی است. ودر پایان ضمن درود و سلام بر دولتمردان و خادمین مشهد الرضا در مجلس شورای اسلامی و شورای محترم شهر مشهد، مزید امتنان خود می‌دانم که با عنایت به تمایل قلبی در خاکسپاری جنازه‌ام در صورت توفیق شهادت در محل‌های باز چون جبل النور کوهسنگی، خاصه در انتهای بلندی های بلوار هاشمیه در صورت امکان مساعدت فرموده و اجازه تدفین پیکر اینجانب در محل مورد وصیتم را صادر فرمایید تا پس از شهادت رسالت روشنگری و یاد و خاطره شهدا را در اجتماع زنده نگه دارم باشد که مورد رضای حضرت ولی عصر (عج) قرار گیرد. و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته مدافع حرم جواد جهانی 94/6/6 👇👇