eitaa logo
🌍لبیک یا مهدی عج🌏
1.7هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
10هزار ویدیو
21 فایل
سلام برمهدی موعود‌(عج)،ودرود برشما منتظران ظهور🙏 خوش آمدید 🌹🌹🌹 ارتباط با ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch
مشاهده در ایتا
دانلود
*🟩 مردمان مشرق زمین* ✍🏻 در پیام‌های قبل، به بررسی روایات مختلفی که به اهمیت و نقش ایرانیان در مسیر ظهور امام مهدی عج اشاره داشتند، پرداختیم. یکی دیگر از روایت‌هایی که به توضیح و تعریف خاصی از مردم مشرق زمین پرداخته، روایتی از امام باقر است. ➖ ایشان می‌فرمایند: *«گویا من قومی را می‌بینم که از مشرق زمين خروج کرده، حق خود را می‌طلبند، ولی به آنان نمی‌دهند. بار دیگر حق خود را می‌خواهند و به آنان نمی‌دهند. وقتی چنين دیدند، سلاح خود را بر دوش نهاده، آنگاه حق آنان را می‌دهند. ولی آنان نمی‌پذیرند تا اینکه قيام کنند و این حکومت را به کسی جز به صاحبشان تحويل نخواهند داد و اینان کشته‌‌هایشان شهیدند...»* ➖ می‌توان از این روایت چند نکته برداشت کرد؛ در این روایت علاوه بر اشاره به تأثیرگذاری مردمان مشرق زمین در دوران ظهور حضرت حجت، به قیام این افراد و تشکیل حکومت توسط آن‌ها و تحویل آن به حضرت صاحب‌الزمان نیز اشاره شده است. به‌علاوه می‌توان این روایت را یکی از دلایل لزوم تشکیل حکومت در دورهٔ غیبت برای زمینه‌سازی ظهور دانست. ▪️ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۴۳ ┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉┉ *# نقش ایرانیان در ظهور* 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
❤️داستان کوتاه(عالیه)👌 مدتی قبل برای "تبدیلِ پنج هزار دلار امانتی" یکی از اقوام به طرف بانک میرفتم. پاکت محتوی دلارها را در "داخل یک پوشه" گذاشته بودم و متأسفانه بر اثر بی دقتی آن را برعکس بدست گرفته بودم! و هنگام گذر از عرض خیابان بی آنکه خودم متوجه شده باشم، دلارها پی در پی از آن خارج می شدند و "از زیر دستم به زمین می‌ریختند!" با صدای "بوق ماشین های در حال عبور و همهمه و نگاه های پر از حیرت رهگذران" پیاده‌رو روبرو متوجه شدم که صداها و نگاه‌ها "مربوط به من" است. به عقب که برگشتم دیدم در فاصلۀ گذرم از خیابان، "کل دلارها" از داخل پوشه خارج و در بخش نسبتآ وسیعی از "کف خیابان" و به "صورتی پراکنده/ ریخته شده و بر اثر باد هم مرتباً در فضای اطرافِ آن خیابانِ پر از ازدحام و عبور و مرور جابجا می شود. از شانسم در همان لحظه نیز دانش آموزان ابتدایی مدرسه‌ای در آن نزدیکی که "تعطیل" شده بودند هم به خیابان رسیدند! یک لحظه خشکم زد و در خیالم "امانت مردم را کاملا بر باد رفته" تصور کردم و مبهوت و مستأصل، نظاره گر نتیجۀ این بی دقتی و اهمال خودم شده بودم. صدای یک "خانم محجبۀ جوان" با فرزندی در بغل که به سرعت مشغول "جمع‌آوری دلارها" ازروی زمین بود، مرا به خود آورد که داد می زد: چرا ایستادی؟! "جمعشون کن خب...!" با این "تلنگر" بخودم آمدم و در کمال ناباوری "مردمی" را دیدم که همه شان تبدیل به "من" شده بودند! از "رهگذران جور وا جور پیاده‌رو" تا "کودکان دبستان تعطیل شده" و چندین دختر و پسر جوان که برخی جلوی عبور و مرور ماشینها را گرفته بودند و بقیه هم به شدت مشغول جمع‌آوری آن دلارها... چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید که اطرافم پر شده بود از "مردمانی دلسوز و امانتدار" که دلارهای مچاله شده در دستانشان را به طرف من گرفته بودند و من مانده بودم که دلارها را تحویل بگیرم و یا بر "انسانیت و شرافتشان زانوی تعظیم زنم.!"❤️🌼 کاسبی از آن اطراف مرا به طرف مغازه اش هدایت کرد و "لیوانی آب" به من داد و دلارها را از مردمی که حتی برای یک تشکرِ خشک و خالی من هم صبر نکرده بودند و بی درنگ رفته بودند "تحویل گرفت." "" بعد از شمارش، حتی یک برگ هم از آن دلارها کم نبود!"" * آن روز دوباره باور کردم که جامعۀ خوب را لزومآ دولتها به ارمغان نمی‌آورند، خودمان هم می‌توانیم آن را بسازیم. * "هنوز هم دیر نشده..."👌❤️
📙با خواندن این داستان تنتون میلرزه ❤️ در سال 1989 زمین لرزه هشت و دو ریشتر بیشتر مناطق آمریکا را با خاک یکسان کرد و در کمتر از چند دقیقه بیش از سی هزار کشته بر جای گذاشت.در این میان پدری دیوانه وار به سوی مدرسه پسرش دوید اما با دیدن ساختمان ویران شده مدرسه شوکه شد.با دیدن این منظره دلخراش یاد قولی که به پسرش داده بود افتاد: پسرم هر اتفاقی برایت بیفتد من همیشه پیش تو خواهم بود. و اشک از چشمانش سرازیر شد.با وجود توده آوار و انبوه ویرانی ها کمک به افراد زیر آوار نا ممکن به نظر میرسید اما او هر لحظه تعهد خود به پسرش را به خاطر می آورد. او دقیقا روی مسیری که هر صبح به همراه پسرش به سوی کلاس او می پیمودند تمرکز کرد و با به خاطر آوردن محل کلاس به آنجا شتافته و با عجله شروع به کندن کرد.دیگر والدین در حال ناله و زاری بودندو او را ملامت می کردند که کار بی فایده ای انجام میدهد.ماموران آتش نشانی و پلیس نیز سعی کردند او را منصرف کنند اما پاسخ او تنها یک جمله بود:آیا قصد کمک به مرا دارید یا باید تنها تلاش کنم؟؟؟ هشت ساعت به کندن ادامه داد.دوازده ساعت...بیست و چهار ساعت...سی و شش ساعت و بالاخره در سی و هشتمین ساعت سنگ بزرگی را عقب کشیده و صدای پسرش را شنید فریاد زد پسرم!جواب شنید : پدر من اینجا هستم.پدر من به بچه ها گفتم نگران نباشید پدرم حتما ما را نجات خواهد داد.پدر شما به قولتان عمل کردید. پدر پرسید وضع آنجا چطور است؟؟ ما 14 نفر هستیم ما زخمی گرسنه و تشنه ایم.وقتی ساختمان فرو ریخت یک قطعه مثلثی شکل ایجاد شد که باعث نجات ما شد.پسرم بیا بیرون. نه پدر اجازه بدهید اول بقیه بیرون بیایند من مطمئن هستم شما مرا بیرون می آوریدو هر اتفاقی بیفتد به خاطر من آنجا خواهید ماند 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌹 انفاق با دست خود! 🌹 یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. 🌺پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: 🌺سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. 🌺در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است. 📚نمونه معارف اسلامی، ص 419 📚جامع احادیث شیعه، ج 8 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
📚 نماز اول وقت و رضا شاه ! بر بالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند آقای پیر کراواتی،با شنیدن اذان ،درب کیف چرم گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نمازشد.!! برای من جالب بود که یک پیرمردشیک وصورت تراشیده کراواتی اینطورمقیدبه نماز اول وقت باشد بعد از اینکه همه نمازشان را خواندند من از او دلیل نمازخواندن اول وقتش را پرسیدم و اوهم قضیه نماز ومرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد... درجوانی مدتی ازطرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم از طرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه ام بودم.!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم... آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادربچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله وگریه میکرد... گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه بچه را گرفت وگریه کنان داخل ضریح آقارفت پیرمردی توجه ام رابه خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود وسفره کوچکی که مقداری انجیر ونبات خرد شده درآن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند وهرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر میکرد ومیرفت.! به خود گفتم ما عجب مردم احمق وساده ای داریم پیرمرد چطورهمه رادل خوش كرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات..!! حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟ گفتم:چه شرطی وبرای چی؟ شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را سروقت اذان بخوانی.! متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... خلاصه گفتم: باشه قبوله و بااینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم واصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.! همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد ودر ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید ومردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته وخوب شده بود.!! منهم ازآن موقع طبق قول وقرارم بامرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم.! اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتندسردارسپه جهت بازدید در راهه و ترس واضطراب عجیبی همه جارا گرفت چرا که شوخی نبود رضاشاه خیلی جدی وقاطع برخورد میکرد.! درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم چون به خودم قول داده بودم وبه آن پایبند بودم اول وضو گرفتم وایستادم به نماز.. رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگرعصبانی میشدیاعمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... نمازم که تمام شد بلندشدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم و گفتم : قربان در خدمتگذاری حاضرم شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و... رضاشاه هم پرسید :مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا (ع) شرط کردم رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد وبا چوب تعلیمی محکم به یکی زد وگفت: مردیکه پدرسوخته،کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، ونماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد.! بعدها متوجه شدم،آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود.!! ازآن تاریخ دیگرهرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان ‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🔆داغی صحرای محشر 🔅روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد. 1️⃣سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید، 2️⃣ ولی ابوذر با آن لوازمی خرید. ⏺روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت و شعله‌های آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود: «هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.» ◀️سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد. ◀️وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت. پیامبر فرمود: « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول می‌انجامد، ‌ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغ‌تر است». پند تاریخ، ج 1، ص 190 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
غیبـ🔥ـت = نابودی اعمال 🌸✨رسول اکرم صلےالله علیه وآله: روز قيامت فردى را مےآورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. 🌸✨سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم. «جامع الأخبار ص147» ⛔️... درمان غیبت ...⛔️ 💟 آیتـــ الله مجتهدے تهرانے(ره): 🌸✨کسی که مےخواهد غیبت نڪند اول باید منشاء آن یعنی حسادت را از بین ببرد. و دوم آیات و روایاتی کہ در مذمت غیبت است را مطالعه کند تا ببیند که غیبت چه گناه بزرگیست که روایت دارد؛ «یک درهم ربا از 36 زنا بدتر است و غیبت کردن از ربا خوردن بدتر است.» 🌸✨ چون که ربا قصهٔ اقتصاد مملکت است، اما غیبت آبروی مردم است، و احترام مومن از خانه خدا بالاتر است. الْمومِنُ اَعْظَمُ حُرمَةُ مِنَ الْکَعبَة «احترام مومن از خانه خدا بیشتر است» 📔منبع: برگرفته از سخنرانے آیت الله مجتهدۍ تهرانے(ره) 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
📸اعتمادِ نقطه‌زن! پوستر جدید سایت رهبر انقلاب 🔰رهبر انقلاب، امروز: هرجایی که به جوان‌هایمان اعتماد شد و از ایشان کار خواسته شد، واقعاً درخشیدند در همه بخشها از واکسن کرونا بگیرید تا موشک نقطه‌زن. ۱۴۰۰/۱۱/۱۰. 🌎مرکز گروههای نفوذسیاسی📛وبصیرت انقلابی🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3587965022C526f837d0d 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
❌ اگر بنیان اعتقادی ضعیف باشد، به اینجا میرسیم شهید سلیمانی .... 👈من دیدم روزی کسی باتزانقلابی، درهمین سپاه تهران، به صورت شهید همت سیلی زد. امروزهمان آدم مزدورآمریکا، درآمریکا برعلیه ایران جاسوسی میکند. اگربنیان اعتقادی کسی ضعیف بود به اینجامی رسد. کتاب برادرقاسم/ابوذرمهران فرص 48. 🌎مرکز گروههای نفوذسیاسی📛وبصیرت انقلابی🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3587965022C526f837d0d 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد همه شهدای مدافع حرم و همه فرمانده های جنگ تحمیلی و مدافع حرم به ویژه سردار سلیمانی گیلانی جانباز شهید محمدعلی حقبین را در سالروز آزادسازی نوبل و الزهرا گرامی میداریم. 🌎مرکز گروههای نفوذسیاسی📛وبصیرت انقلابی🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3587965022C526f837d0d 🌍لبیک یامهدی (عج)🌎 🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021