10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️⛔️⛔️ خاطره جالب خانم فاطمه بویرده (خبرنگار العالم) از مصاحبه اش با #حاج_قاسم_سلیمانی
"سیل خوزستان در به در دنبالش میگشتم
به سختی پیداش کردم اصلا مصاحبه نمیکرد
با گریه از موکب خارج شدم
یکی را فرستاد دنبالم...هدیه فرستاده بود
اما اشکم بند نمیامد
چندلحظه بعد ماشین اش ایستاد
گفت:دخترم منکه هدیه فرستادم هنوز گریه میکنی؟چه میخواهی انجام دهم
و با تمام مشغله مصاحبه کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ اگر بخواهی نعمتی درتو زیاد شود
باید آنرا ستایش کنی💕🌾
♦️ حتی وقتی گیاهی را ستایش کنی بهتر رشد میکند💕🌾
♦️ تقدیر کنید ، ستایش کنید ، تأیید کنید تا نعمتهای خدا بسوی شما سرازیر شود💕🌾
#دکتر_الهی_قمشه_ای
🍃🌸🌺 شبتون خوش 🌺🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش آیت الله بهجت پس از مرور روایات اخرالزمان
✍ چرا در روایات #آخرالزمان اسم شهرهای #عراق و #شام و #یمن برده شده؟! سخنان عجیب آیت الله #بهجت درباره حوادث منطقه از زبان پسر ایشان
💫🌹
#فوری
⭕️ فروشگاه Google و YouTube در پی حمله سنگین سایبری روز گذشته در ایالات متحده به حالت تعلیق درآمده است.
🔹کانال
افول قدرت #امریکا و نابودی #اسرائیل
https://eitaa.com/joinchat/3052929072C527c95c921
✅تلنگر
✍درویشی تنگدست به در خانه توانگری رفت و گفت: شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم. خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی. پس درویش تاملی کرد وگفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به در خانه چون تو گدائی آمده ام. این را بگفت و روانه شد. خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد.
از او بخواه که دارد
و میخواهد که از او بخواهی...
از او مخواه که ندارد
و می ترسد که از او بخواهی...!
✨﷽✨
✅داستان کوتاه
✍روزی شاهزادهای تصمیم به ازدواج گرفت. بنابراین همه دختران شهر را به میهمانی دعوت کرد. و اعلام کرد در این جشن همسر خود را انتخاب میکند. دختر خدمتکار قصر از شنیدن این ماجرا بسیار ناراحت شد چرا که عاشق شاهزاده بود. اما تصمیم گرفت که در میهمانی شرکت کند تا حداقل یکبار شاهزاده را از نزدیک ببیند.
روز جشن همه در تالار کاخ جمع بودند. شاهزاده به هر یک از دختران دانهای داد و گفت کسی که بهترین گل را پرورش دهد و برایم بیاورد همسر آینده من خواهد بود. شش ماه گذشت و با اینکه دختر خدمتکار با باغبانان مشورت کرد و از گل بسیار مراقبت کرد ولی گلی در گلدان نرویید. روز موعود همه دختران شهر با گلهایی زیبا و رنگارنگ در گلدانهایشان به کاخ آمدند. شاهزاده بعد از اینکه گلدانها را نگاه کرد اعلام کرد که دختر خدمتکار همسر اوست! همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش گلی نبوده.
💥 شاهزاده گفت این دختر گلی را برایم پرورش داده که او را شایسته همسری من می کند، «گل صداقت!!!». همه دانههایی که به شما دادم را در آب جوشانده بودم و ممکن نبود گلی از آنها بروید...
💫