شب پنجم

«+میدونی کی میتونی به خودت افتخار کنی؟ وقتی همین الانت نسبت به یک ساعت قبلت متفاوت(بهتر) باشه.»

نه میلی به گفتن و نه میلی به نوشتن هست؛اما باید بنویسیم.نوشتن تنها راه مرور داشته های ذهنی است.تنها راه یادآوری است..

یا بجنگ یا بمیر..

شب هفتم

اکنون که سرگرم خواندن نوشته های آقای ابراهیمی هستم یک نوشته ای جان مرا به تکاپو می اندازد.روح جستجو گری را در من زنده می کند: بدون عشق نمیتونی تاثیر گذار باشی،نمیتونی دووم بیاری،نمیتونی رشد کنی،نمیتونی احساساتت رو به دیگران منتقل کنی،نمیتونی زندگی کنی.فکر میکنی برای عاشق شدن نیاز به معشوق داری؟خیر..تو به حس عشق به قبولِ عشق و صرفا به نیروی عشق نیاز داری و الزاماً این نیرو حاصل عشق به یک نفر نیست.تو روح عشق رو باید در خودت بپرورانی نه اینکه دنبال معشوق ها بگردی.

یا مَنْ یُحِبُّ الصَّابِرین

. از نوح در مورد اون سال های طولانی عمرش بپرس؛ آیا تموم نشد؟ از سلیمان در مورد ثروت زیادش که از مغرب تا مشرق بود بپرس؛آیا تموم نشد؟ از داوود در مورد قدرتش بپرس؛آیا تموم نشد؟ از فرعون در مورد دریایی بپرس که شوری اش، شیرینی آن ملک و فرمانروایی اش را از بین برد..جواب همه شان این خواهد بود که: به دنیا و جزییاتی که خودتون از آن مطلعید؛ دل نبندید و اگر دل بستید حداقل بدانید که تمام می شود ! .

«بعضی آدما مثل گناه اند؛هر چقدر ازشون فاصله بگیری خدا توفیقاتش رو از چپ و راست به سمت شما هدایت میکنه.»

عکس از غزه..

اگه تلگرام دارید،کانال مارو در اونجا دنبال کنید(محتواهای صوتی و تصویری به علت محدودیت ایتا،اونجا قرار داده میشه). https://t.me/azghabilebaran