eitaa logo
لحظه‌ای باشهدا
3.4هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
20.1هزار ویدیو
857 فایل
ݪحظه‌ا؁باشھدا امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ، امام‌خامنه‌ای کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازامام‌خامنه‌ا؎می‌‌‌‌پردازد یاد شهدا باذکرصلوات اللهم‌صل‌علی‌محمدوال‌محمدوعجل‌فرجهم ۱۳۹۷/۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢حاج آقا قرائتی از حاج علی اکبر ابوترابی ،سید آزادگان می گوید کسی که افسر شکنجه گر عراقی را متحول کرد 👈بمناسبت سالروز آزادی اسرا 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | اولین دیدار آزادگان با رهبر انقلاب پس از آزادی 🌹لحظاتی به یادماندنی از بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیز اسلامی 🗓 بیستم و ششم مردادماه ۱۳۶۹، یادآور اتفاقی به‌یادماندنی در تاریخ کشورمان است؛ روزی که نخستین گروه از اسیران کشورمان که در بند زندان‌های رژیم بعث عراق به سر می‌بردند، آزاد شده و به میهن اسلامی بازگشتند. 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازگشت پرستوها 🔹 به مناسبت ۲۶ مرداد سالروز آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی 🔹 ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در ۲۲ مرداد ۶۹ تشکیل شده بود و با همراهی دیگر دستگاه ها، تبادل حدود ۴۰ هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد. 📌انتشار به بهانه سالروز بازگشت به میهن 🕹 سوال عجیب نماینده صلیب سرخ از اسرای ایرانی به هنگام آزادی 🔻دکتر علی هادی‌تبار که از ۱۷ سالگی تا ۲۴ سالگی در اردوگاه های بعثی به سر برد، در بخشی از خاطراتش در کتاب «شهر که آرام شد برمی‌گردم» می گوید: 🔻روز آزادی، نام و شماره مرا که خواندند جلو رفتم. یک دست لباس و کفش کتانی‌ام را گرفتم، لباس‌هایم را عوض کرده و رخت نو را پوشیدم. کمی آن طرف‌تر میزی بود که چند نماینده صلیب پشت آن نشسته بودند. اسیران قبل از خروج در مقابل آن میز لحظاتی می‌ایستادند و به سؤالی پاسخ می‌دادند. نمی‌دانستم این گفتگوی کوتاه چه هست، تا وقتی نوبتم رسید. سؤال این بود: «آیا می‌خواهی به ایران برگردی یا میل داری به عراق و یا هر کشور دیگری پناهنده شوی؟» 🔻سؤال بسیار مسخره‌ای بود. ولی من که نمی‌توانستم همه احساسم را نسبت به این سؤال بیان کنم، لبخندی زدم و جواب منفی دادم و از پای آن میز هم گذشتم... 🗓۲۶ مرداد ۱۳۶۹؛ بازگشت نخستین گروه آزادگان به کشور 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
نماز اول وقت سیره در روزهای اول زندگی در اردوگاه، عراقی ها فشار می آوردند که ما نماز جماعت را ترک کنیم؛ ولی ما اعتنا نمی کردیم. آن ها تلاش می کردند تا نماز ما را به هم بزنند. وقتی که از این کارشان هم نتیجه ای نگرفتند، گفتند: «اگر می خواهید نماز جماعت بخوانید، حق ندارید بیش از ده نفر باشید!» مدتی نمازهای جماعت ده نفره می خواندیم؛ ولی پس از مدتی بر تعداد افراد افزوده شد و این دستور هم ور افتاد. وقتی دیدند که به مقصودشان نرسیده اند، جیره ی غذایی ما را کم کردند. ما گرسنگی می کشیدیم، اما نماز جماعت هم می خواندیم. مدتی گذشت و عاجزانه اعلام کردند: «اگر نماز جماعت نخوانید، هر چه بخواهید برایتان می آوریم.» در جواب آن ها گفتیم: «ما نماز جماعت را به هیچ قیمتی رها نمی کنیم». بعد از مدتی نماز جمعه را هم برپا کردیم. روز به روز بر همبستگی ما افزوده می شد و عراقی ها کلافه شده بودند. آن ها برای مقابله با ما به زور متوسل شدند؛ به نوبت ما را می بردند و شکنجه می کردند، ولی باز هم نتیجه ای نگرفتند. فرمانده ی اردوگاه که حسابی از دست ما شاکی شده بود، گفت: «معلوم نیست شما چه جور آدم هایی هستید! با زور برخورد می کنیم، حرف گوش نمی دهید؛ امکانات رفاهی می گذاریم، باز هم به حرف ما توجه نمی کنید. غذایتان را کم یا زیاد می کنیم، برایتان فرقی نمی کند؛ حرف فقط حرف خودتان است. شما در این جا یک جمهوری اسلامی راه انداخته اید». منبع: قصه ی نماز آزادگان، ص ۱۸۳، خاطره ی محمدرضا صادقی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
عطر شهید از آزاده سرافراز برادر محمّد علی صمدی خواستم که خاطره ای از نماز در اسارت برایم بگوید. او گفت: در عملیات کربلای 5 به اسارت نیروهای بعثی درآمدم. اسرای کربلای 4 و 5 را بعد از استخبارات به زندان الرشید انتقال می‌دادند، هر زندان اتاقی بود تقریبا 5/2 در 5/2 و حدود 30 نفر را به زور در آن جایی می‌دادند، به طوری که ایستادن در آنجا مشکل بود چه رسد به خوابیدن و نماز خواندن. یکی از آزادگان زخمی بود و در آنجا هم به مجروحین رسیدگی نمی‌شد. آن آزاده مجروح نمازش را ترک نمی‌کرد و حتی نماز شب را هم به جا می‌آورد. در آخرین نماز شب خود هم از خدا خواسته بود که با حضرت زهرا (س) محشور شود، در حالی که بدنش بوی تعفن می‌داد و حدود 50 روز بود که حمام نرفته بود. اما معجزه‌ای روی داد به این شرح که، این شهید در آخرین سجده به شهادت رسید و پیکرش را به بیرون از زندان الرشید منتقل نمودند. بعد از مدتی عراقی‌ها سراسیمه به زندان هجوم آوردند و شروع به تفتیش اسرا نمودند و وقتی که چیزی نیافتند به بیرون رفتند. یکی از عراقی‌ها گفت: « الآن فهمیدم که شماها برحقید با این که 50 روز در زندان پر از چرک و کثافت هستید اما این فرد که از شما از دنیا رفته بدنش بوی عطر گل محمدی می‌دهد! این معجزه‌ای بود که در بهمن ماه سال 1365 در پادگان الرشید اتفاق افتاد و ما شاهد آن بودیم. آری هنگامی که شهید از خدا می‌خواهد با حضرت زهرا (س) محشور شود در نماز به شهادت می‌رسد و بدنش نیز معطّر می‌شود. یاد همه عزیزانی که ارامش وامنیت رامدیون خون بهای انان هستیم همیشه جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
🍂 🔻 بسیجی عاشق نمازهای خاشعانه‌اش پزشك عراقی را در بيمارستان متأثر كرده بود. در اردوگاه كه بود، تمام وقتش را گذاشته بود برای بچه‌ها و به زخمی‌ها خدمت می‌كرد. او " محمدحسين راحت‌خواه " اهل ايذه بود. وقتی سرطان معده به جانش افتاد و بردنش بيمارستان، همه چشم انتظار آمدنش بودند. آنجا هی می‌گفت: « سوختم، سوختم. » يك روز نمازش را كه خواند، يك تشت خواست. سرش را كرد توی تشت، يك لخته‌ بزرگ خون از دهانش بيرون ريخت بعد هم آرام گرفت. پزشك عراقی طاقت را از دست داده بود و زار زار گريه می‌كرد. ديگر آن بسيجی عاشق به اردوگاه برنگشت. مزارش هم در قبرستان « وادی عكاب » غريب بود. صليب سرخ فقط گزارش داد: « قبر شماره‌ 47 » راوی:حميد كاووسی حیدری از كتاب قصه نماز آزادگان - صفحه: 68 التماس دعا @lahzaei_ba_sh
💌آیت الله مجتهدی تهرانے(ره) ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ ‌ : ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷه، کافیه. نماز هم نخوندی نخون... روزه نگرفتی نگیر. به نامحرم نگاه کردی اشکال نداره و... فقط سعی کن دلت پاک باشه! 📚ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ : ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎﮎ برایش ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺁﻣﻨﻮﺍ ‏ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ : ‏[ ﺁﻣَُﻨﻮﺍ ﻭَ ﻋَﻤِﻠُﻮﺍ ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ ‏] ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ ، ﻫﻢ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ . ﺍﮔﺮ ﺗﺨﻤﻪ ﮐﺪﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﻭ ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ . ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ . ﻣﻐﺰ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ . ﻫﻢ ﺩﻝ ؛ ﻫﻢ ﻋﻤﻞ... 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🦋 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
🌷💜💕°• . بعضےاز روزهاےجمعہ . تلفن‌همراهش‌خاموش‌بود! . وقتےدلیلش‌رو‌مےپرسیدم‌🤔 . مےگفت: . ارتباطم‌رو‌با‌دنیاڪمتر‌مےڪنم . تا‌امروز‌ڪہ‌متعلق‌بہ‌امام‌زمانم(عج)هست، . بیش‌تر‌با‌امام‌زمان‌باشم . بیش‌تر‌بہ‌یاد‌امام‌زمان‌باشم . امروزم‌اختصاص‌داره‌بہ‌آقا! 🌱 های امام زمانی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷کنارش ایستاده بودم شنیدم که می‌گفت: "صلی الله علیک یا صاحب الزمان" 🔹بهش گفتم چرا الان به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سلام دادی؟! گفت: شاید این وزش باد و نسیم، سلام منو به امام زمانم(عج) برساند .. | شهید ابومهدی المهندس❣| یاد همه شهدا باذکر صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh