eitaa logo
کنگره ملی سرداران و۱۲۰۰۰شهیداستان تهران
377 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
301 ویدیو
29 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سردار شهید علیرضا عاصمی فرمانده تخریب تیپ ویژه شهدا 🔹 شهادت 13 دیماه 1365 باختران(کرمانشاه) در زمان دفاع مقدس به کرمانشاه قدیم باختران میگفتند و بعد از جنگ نام شهر باختران به کرمانشاه برگشت ✅ طرحهای نظامی متعددی در ذهن شهید عاصمی بود که برخی را هم عملی ساخت مثل فرش برزنتی برای عبور از سیم خاردار برای عبور رزمندگان از موانع دشمن.. فرش سیم خاردار یکی از لوازمی بود که بچه های تخریبچی برای گذشتن از سیم خاردار در استفاده میکردند. @alvaresinchannel
به روایت در عراق و سوریه حاج مهدی زمردیان برای (س) با جمعی از بچه های هیاتی برای پخت غذا به سوریه رفته بودیم سه روز پخت و پز کردیم و طبق برنامه باید به ایران برمیگشتیم . اون روزها تازه در سوریه تکفیری ها فعال شده بودند و خیلی جاها رو گرفته بودند و جاده فرودگاه بین المللی دمشق در تیررس تک تیر اندازها بود و حتی اطراف جاده رو تله گذاری کرده بودند . قرار بود با هواپیما برگردیم ایران وارد فرودگاه شدیم و ساکم رو هم تحویل دادم و سوار هواپیما شدیم و روی صندلی هواپیما نشسته بودم و هواپیما آماده پرواز بود که اعلام کردند هواپیما با تاخیر حرکت میکنه به دوستانم که همراهم بودند گفتم فکر کنم علت تاخیر من باشم ، چون این چند روز که اینجا هستیم دوستان قدیمی پیغام میدهند که حاج قاسم سوریه است و باهات کار داره. و من هم پیغام میدادم من بازنشسته شدم و حال و حوصله ندارم احتمال میدادم حاج قاسم به خاطر تخصصی که در امور دارم اصرار داره من رو ببینه.. حدسم درست بود از پشت پنجره هواپیما به بیرون نگاه می‌کردم که دیدم همکاران قدیمی من که در سوریه بودند با چند ماشین بنز و تویوتا وارد باند شده اند و با خنده به سمت هواپیما می‌آیند. داخل هواپیما شدند و گفتند گفته از هواپیما پیاده شو و تا شما پیاده نشی هواپیما پرواز نمی‌کند، من برای سردار جانم را هم می‌دادم اما آمادگی روحی حضور در جبهه ی مقابله با داعش نداشتم چاره ای نبود ساکم رو که بیشتر داروهایم داخلش بود تحویل گرفتم و با بچه ها همراه شدم. اطراف فرودگاه وارد ساختمانی شدیم که حاج قاسم اونجا بود و خدمت ایشون رسیدم حاجی تا من رو دید گفت: به به حاج آقا مهدی !! تیپ زدی. آخه من اولین بار بود که با کت و شلوار سفر میرفتم به حاج آقا گفتم اومده بودم زیارت و میخواستم برگردم که شما احضارم کردید حاج قاسم گفت: من جلسه دارم با بچه ها برو خط رو ببین و برگرد و با هم صحبت کنیم و گفت که به هواپیما گفتم برگرده ایران و سه روز دیگه با هم برمیگردیم .. من زبونم بند اومده بود ابهت حاج قاسم حرفی برای گفتن نگذاشت بچه ها که حال من رو دیدند زدند زیر خنده و ماشین اومد و ما سوار شدیم و از فرودگاه به سمت خط مقدم حرکت کردیم. توی مسیر و کنار جاده توجهم جلب شد به بمب هایی که به شکل »کلم« کنار جاده ماهرانه کار گذاشته بودند اونها رو شمردم نزدیک 50 بمب قوی بود که هرکدام یک تانک رو از کار می انداخت به دوستان همراهم گفتم اینهمه بمب کنار جاده است و شما توی این مسیر با این همه خطر رفت اومد میکنید و اونها با تعجب گفتند ما که تخصصی نداریم که تشخیص بدهیم این ها بمب است. و جالب این بود که این همه بمب در جاده منتهی به المللی_دمشق توسط تکفیری ها کار گذاشته شده بود. من با این تله ها و بمب ها و طرز خنثی سازی اون ها آشنا بودم و از بچه ها یک سیم چین گرفتم و رفتم سر وقت بمب ها و تعداد زیادی از اونها رو خنثی کردم و رفتیم خط درگیری با تکفیری ها رو دیدیم و تقریبا هوا تاریک شده بود که به مقر برگشتیم و من همه ی لباس ها و کفشم گلی شده بود و مشغول شستشو بودم که حاج قاسم هم از جلسه اومد و تا من رو دید زد زیر خنده و من هم گفتم و شما دستور بدهید لا اقل یک دست لباس به من بدهند که من با کت و شلوار بمب خنثی نکنم که به این حال و روز بیفتم و از ایشون سوال کردم که شما چه زمانی تهران میروید که من هم کارهام رو سرو سامان بدهم و برگردم و همراه شما بشوم و اینگونه در دام عشق حاج قاسم اسیر شدم @alvaresinchannel
شبهای قدر "این انقلاب است.انس با آن شما را وارسته میکند. هرکس آن را فراموش کند نامش از اردوگاه انقلاب قلم خواهد خورد. این خاطره ماندگار خونین حسینی را زنده نگه دارید" امام خامنه ای سی و هشت سال قبل چنین ساعاتی ❇️ آخرین ساعات 18 دیماه سال 1365 و اولین ساعات روز 19 دیماه 1365 توسط رزمندگان شکسته شد @alvaresinchannel
وقتی (نونی اول) سقوط کرد روز 19 دیماه 1365 ساعت 11.30 دقیقه قبل از ظهر رزمندگان لشگر10 پس از شکسته‌شدن مقاومت دشمن در خاکریز مقطعی ساعت 10 صبح، رزمندگان لشگر10 به مجاورت کانال جنوب پنج ‏ضلعی رسیدند . محوطه مقابل کانال مین‌گذاری شده بود، نیروها کمی معطل شدند تا اینکه _تخریب را پاک‌سازی کردند و سرانجام 11 صبح، اولین نیروهای (عج) به پل روی کانال رسیدند. نیروهای گردان المهدی(ع) با عبور و 2 گروهان از گردان حضرت زینب(س) با عبور از کانال از پنج‏ضلعی خارج شده و عملیات برای فتح (نونی) شکل را آغاز کردند. بین جنوب ‏_ضلعی و کامل‌ترین دژهای دفاعی دشمن در این جبهه به شمار می‌آمدند. وضعیت زمین و منطقه به نفع دشمن بود. نیروهای عراقی آتش پرحجمی را ـ اعم از تانک و تفنگ 106 و تیربار ـ روی نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) اجرا می‌کردند که تلفات زیادی به گردان‌ها وارد آورد. با حمله سریع دلاورمردان گردان های مقاومت دشمن در شکسته شد و بلافاصله به‌سمت هجوم بردند. رزمندگان با پیمودن فاصله میان هلالی اول و دوم عراق که نزدیک به 300 متر بود، اقدام به دور زدن هلالی دوم کردند. دشمن با تقویت هلالی‌ها توسط نیروهای تکاور، سرسختانه ایستادگی می‌کرد. تا حدود ساعت 11:30، هلالی اول و بخشی از خاکریز بین دو هلالی به تصرف نیروهای گردان المهدی(عج) و گردان حضرت زینب(س) درآمده بود. 🌹🍃 🌹🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @alvaresinchannel
🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃 🍃🥀🍃🥀 🍃🥀 🥀 صبح هنوز سقوط نکرده بود و هوا هنوز روشن نشده بود که سرو کله پیدا شد. تصاویر صبح وحضور درخط مقدم حاجی بخشی با لندکروز رفت و بی لندکروز اومد نوک کانال ماهی و سه راهی شهادت یه گلوله مستقیم تانک به ماشینش اصابت کرد و موتورش پیاده شد. علی الظاهر داماد و برادرش هم توی ماشین بودند و به شهادت رسیدند.🌷 این ایام مصادف با سالگرد عروج پیر جبهه حاجی بخشی است نثار او و شهیدانش صلوات... @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 میعادگاه شهدای لشگر10 🔴اینجا سکوی پرواز بود برای اونایی که آماده پرواز بودند اینجا نقطه رهایی عاشقان بود 🔶عکس های یادگاری گردان امام سجاد(ع) در مقر لشگر در جاده اهواز خرمشهر که به پل هفتی و هشتی معروف بود و این پل به خاطر سازه بتونی اش که به صورت هفت و هشت بر روی عرض جاده قرار گرفته بود به پل هفتی هشتی مشهور بود @alvaresinchannel