#قدم_قدم_با_کاروان_عشق
❥✦ روایت سیزدهم
۲۷ ذیالحجه سال ٦۰ هـ.ق
رویارویی کاروان با سپاه حر
🔰 حر و هزار سرباز تحت امر او بخشی از لشکر چهار هزار نفری بودند که از سوی حصین بن تمیم برای جلوگیری از حرکت کاروان امام حسین ؏ به منطقه اعزام شده بودند.
حر و سپاهیانش به هنگام ظهر، در برابر امام حسین ؏ و یارانش قرار گرفتند.
✨❖ حسین ؏ به یاران خود دستور دادند که سپاهیان حر و اسبانشان را سیـــرابــــ کنند...
چون هنگام اقامه نماز ظهر شد، امام فرمودند:
«ای مردم! من به سوی شما نیامدم مگر پس از آنکه نامههای شما به من رسید و فرستادگان شما نزد من آمدند و از من خواستند که به نزد شما آیم و گفتید که ما امام نداریم، باشد که به وسیله من خدا شما را هدایت کند، پس اگر بر سر عهد و پیمان خود هستید من به شهر شما میآیم و اگر آمدنم را ناخوش میدارید، باز گردم.»
⚫️ حر و سپاهیانش سکوت اختیار کردند و هیچ نگفتند.
سپس نماز جماعت برپا شد و حر و سپاهیانش نیز به امام اقتدا کردند.
✨❖ امام حسین ؏ پس از اقامه نماز عصر نیز رو به مردم کردند و سخنانی شبیه آنچه قبل گفته بودند، فرمودند
🏴 حر گفت: من از این نامههایی که شما گفتید، اطلاعی ندارم! ما جزو نویسندگان این نامهها نبودیم. ما مأموریت داریم به محض روبهرو شدن با شما، شما را به نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
🏴 حسین ؏ به همراهانش فرمود: «باز گردید» چون خواستند بازگردند حر و همراهانش مانع شدند. امام دست به قبضه شمشیر برد و بر سر حُرّ فریاد کشید و فرمود: «ثَکَلَتْکَ اُمُّکَ! مادرت به عزایت بنشیند! مى خواهى چه کار کنى؟!»
⚫️ حرّ پاسخ داد: «به خداسوگند اگر کسى از عرب ـ جز تو ـ چنین سخنى بر زبان جارى مىساخت، پاسخش را مىدادم، هر که مىخواست باشد! امّا به خداسوگند که من نمى توانم نام مادرت را (به علّت عظمت فوق العاده آن حضرت) بر زبانم جارى سازم، ولى ناچارم شما را به نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.»
حسین ؏ فرمود: «به خدا سوگند به دنبال تو نخواهم آمد.»
حر گفت: «من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را انتخاب کنید که به کوفه ختم نشود و به مدینه هم نرسد، تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم و شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید! تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد و در پیش من این، بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم.»
امام حسین (ع) از ناحیهی چپ راه «عذیب» و «قادسیّه» حرکت کردند، و حر هم با آن حضرت حرکت میکرد.
📚 منابع:
تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۰۲
مقتلالحسین (ع)، ج۱، ص۲۳۲
😭 یٰالَیتَنا کُنّا مَعَکُم
••●✦✧✦✧✦●••
با نام فاطمه لب بسته از تفاخر شد
ز غیر حق که شد آزاد
تازه حُر... حـُـر شد
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡
@Lashkar_sahebazzaman
#قدم_قدم_با_کاروان_عشق
۲۷ ذیالحجه بود...
🐎 لشکر حر بن یزید ریاحی با قریب به هزار سرباز در گرمای ظهر رسیدند...
امام به جوانانش دستور داد تا آنان را با اسبهایشان سیراب کنند...
💧 جوانان و اصحاب همـــه را سیراب کردند و ظروف و طشتها را پر مینمودند و نزد چارپایان میبردند و صبر میکردند تا سه، چهار بار سر از طشت برمیداشتند و سیـــرابــــ که میشدند به نزد حیوان دیگر میبردند...
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۷۶
#آهـ... #حسین_من 😭😭😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
❖ حسـ ❥ ـین جـ ❥ ـان... ❖
✦_✨_✦_✨_✦
من را جدا از خود مکن تا زنده هستم
حــرّی بسـاز از من ...
که من شـ😔ـرمنده هستم
تو پرچمت باشد سیه... من روسیاهم
تو عصمت مطلق... ولی مندر گناهم
#ادرکنی_یا_مولای 😭
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
دست ما را به محرم برسانید فقط
✦_✨_✦_✨_✦
مرا که راهی بـزم عــزای اربـابم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید
اگر خدای نکرده، در آخـــرِ خـطـم
به جانِ اشک سه ساله...
مرا امـــان بدهید
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
❖ نصیبم شد غمت، الحمـــدلله ❖
✦_✨_✦_✨_✦
باز هم شیر حلال مادران تأثیر ڪرد
بچہ ها دارند از بازار پرچم میخرند
#الحمدلله
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨﷽✨❖
اینقافلہتاڪربلادیگرنداردفاصلہ
✦_✨_✦_✨_✦
یاران شتابـــ ڪنید
گویند قافلہاے در راه است
کہ گنہڪاران را در آن راهی نیست
آرے گنہڪاران را راهی نیست
اما پشیمانان را میپـذیـرنـد
😭😭😭
#العجل_یاران_مهدی
#الــــعـــــجـــــل
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨﷽✨❖
💌 یک نکته مهم از آیة الکرسی
امروز #روز_آخر_سال_۱۴۴۱ هجری قمری هست، یه سال دیگه از عمرمون رفتـــ.... امروز یکم به این نکته فکر کنیم کجاییم... کجا میریم...
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه بقره، آیه ﴿۲۵۷﴾
〖اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا
خداوند، ولی و سرپرست مومنان است
یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ
آنها را از ظلمتها خارج کرده و به سوی نور بیرون میبرد
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ
امّا کسانی که کافر شدند، سرپرست آنها طاغوتها هستند
یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ
که آنها را از نور خارج کرده و به سوی ظلمتها بیرون میبرند
أُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند〗
حالا این آیه میشه یه سنگ محک.
چند لحظه فکر کنیم
⚪️ اگر امروز نسبت به دیروز، و امسال نسبت به پارسال حال معنوی بهتری داریم...
👈 یعنی داریم رفته رفته از ظلمتها خارج میشیم، و هر روز نورانیت بیشتری پیدا میکنیم...
😍 پس خوشحال باشیم که سرپرستی ما دست خداست.
⚫️ اما اگه هر روز داریم بدتر از روز قبل میشیم، دیگه اون حال سابق رو نداریم، اون معنویت قبل رو نداریم، دیگه با نماز و دعا و مناجات حال نمیکنیم...
👈 یعنی رفته رفته داریم از نورانیتها دور میشیم و به سمت ظلمتها پیش میریم...
😱 پس بترسیم که شیاطین و طاغوتها افسار ما رو به دست گرفتند.
و اما... #محرم...
بهترین زمانه برای یه شروع خیلی خیلی عاااالی و بهتر از قبل
#ڪلام_الله
#ادرکنی_یا_مولای #راه_نشانم_بده
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
@Lashkar_sahebazzaman
من به گرداب گُنه غرق شدم ...
ڪارے ڪن
اے ڪہ ڪشتی نجاتی، تو مرا دریابم
••●❥💚❥●••
【السَّلامُ عَلَیڪَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ】
〖سلام بر تو اےڪشتی نجات〗
#سلام_امام_زمانم
••●❥💚❥●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴بوےپیراهن خونین ڪسی میآید
✦_✨_✦_✨_✦
▪️ به امام صادق ؏ عرض شد:
『آقای من به فدایتان شوم، وقتی کسی میمیرد یا کشته میشود جلسه نوحهای برای او میگیرند؛ و من مشاهده میکنم که شما و شیعیانتان از #اول_ماه_محرم اقامه عزا میکنید』
❖✨ حضرت فرمودند:
〖این چه حرفی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن امام حسین ؏ را از آسمان آویزان میکنند در حالیکه از ضربههای شمشیر پاره پاره شده و آغشته به خون است؛ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) میبینیم، پس اشکهای ما سرازیر میشود.〗
📚 خصائص الزینبیة، ص ۴۹
😭😭😭😭😭
#حدیث_روز #محرم
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
❖ #یا_محول_الاحوال_بالحسین ❖
✦_✨_✦_✨_✦
تحویل سال سوختگان از محـرم است
حَوِل قُلُوبنا به بُکاءِ عَلَی الْحُسَیـْ ❥ ـن
🏴 آغاز سال ۱۴۴۲ هـ.ق
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
😭 الحمدلله باز محرمت رو دیدم
✦_✨_✦_✨_✦
سَلام بَر پَرچم و عَلـم
سَلام بَر شِعر مُحتَشم
سَلام بَر مــُــحـَـــرَّم
#الحمدلله
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman
❖✨ ﷽ ✨❖
🏴 برای ورود به محرم
اذن دخول میخوانم...
✦_✨_✦_✨_✦
🏴 با من بگو : " أ أدْخُلُ ..."
مشکی بپوش دل
با من بخوان سراسر اذن دخول را ...
با من بخوان
سراسر اذن دخول را :
أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟
أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ ؟
أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ الْمُقِيمِينَ
فِي هَذَا الْشهر الشريف؟
أَ أَدْخُلُ يَا حسين بن علی؟
آقا جان اجازه ورود به ماهت را میدهی؟
❖✨ فَأْذَنْ لِي يَا مَوْلايَ فِي الدُّخُولِ أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلا لِذَلِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذَلِكَ
❖✨ پس ای مولایم، برای واردشدن به من اجازه ده، بهترین اجازهای که به یکی از دوستانت دادهای...
😭 که اگر من لایق آن اجازه نیستم ولی تو لایق آنی
يکسال را بخاطر اين ماه زنده ايم ...
کاش آخر محرم شرمنده اهل بيت نباشيم ...
پــ.نــ:
میگن نشانه اذن دادن اهل بیت
برای دخول
دگرگون شدن حال و اشکی هست که
از گوشه چشم قل میخوره و
می افته پایین ...
اللّهم ارزُقنا...
#حسین_من
#اذن_دخول
••●▪️◾️◼️◼️◾️▪️●••
@Lashkar_sahebazzaman