eitaa logo
کانال قرانے لیلة القدرنور تهران با مدیریت مٶسسه لیلة القرنور تهران
205 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
231 فایل
﷽ تابع قوانیڹ جمهورےاسلامےایراڹ ⚠نام کانال انحصاری است و استفاده آن عرفاً و شرعاً مجازنمی باشد. مطالب این کانال شامل: محوریّت قرآن ونماز #زیارات و اعیاد.. ولایت ومهدویت پژوهشے تبلیغے شناخت شخصیتهای علمے ومطالب متنوع...
مشاهده در ایتا
دانلود
15 خوبه یه مقدار از معاویه و نحوه حکومتش بر شام بگیم. اولا اینکه سال تولد معاویه حدودا 3 سال قبل بعثت بوده. در اینکه پدر واقعی او ابوسفیان بوده یا نه حتی طبق منابع اهل سنت شک وجود داره! او همراه خانواده اش در فتح مکه به ظاهر اسلام آورد. ابوسفیان فرزندی داشت به نام یزید که فرمانده سپاه اسلام در فتح شام بود و پس از آن هم خودش حاکم شام شد. یزید بن ابوسفیان بر اثر بیماری مرد و خلیفه دوم برادرش معاویه را به خاطر دلجویی!!! به جای او به حاکمیت شام نصب کرد. عثمان هم که به خلافت رسید معاویه را در جایگاه خود ابقا کرد. معاویه در شام حکومت بزرگی بهم زد. همراه با تجمل و اشرافیت. کاخ بزرگی برای خودش ساخت و تعداد زیادی خدم و حشم داشت. در ادامه همانطور که قبلا ذکر شد؛ پس از عثمان، حضرت علی که به خلافت رسید، او را برکنار کرد. اما معاویه با توجه به اینکه طی حدود 20 سال حکومتش بر شام کاملا افکار و عقاید جامعه را متوجه خودش ساخته بود؛ توانست لشکری فراهم کند که با حضرت علی بجنگد و صفین اتفاق افتاد. پس از صلح با امام حسن هم رسما خلیفه کل ممالک اسلامی شد و پایتخت را هم به شام انتقال داد. معاویه حدود 20 سال خلیفه بود تا اینکه در سال 60 مرد. ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor ✨💎⭐️💎✨💎⭐️💎✨💎⭐️💎✨
🍃🌺🍃 16 معاویه به مفاد صلح نامه پایبند نبود. از موارد صلح نامه آزار نرساندن به شیعیان بود اما خلاف آن را می بینیم. مخصوصا توسط "زیاد". حضرت علی در زمان خلافتش "زیاد بن ابیه" را فرماندار فارس کرد. زیاد آدم با هوش و توانمندی بود. معاویه با نامه ای ازو خواست که به حضرت خیانت کند اما او در شهر خطبه ای علیه معاویه خواند و وفاداریش به امام را اثبات کرد و حضرت علی هم او را تشویق کرد. اما پس از صلح امام مجتبی، معاویه طی حربه ای زیاد را به سمت خود کشاند. پدر زیاد نامعلوم بود. به همین دلیل به او "زیاد بن ابیه" یا "زیاد پسر پدرش" می گفتند. مادرش هم سمیه زن معلوم الحالی بود. معاویه روزی در مجلسی گفت پدرم ابوسفیان گفته که من پدر زیاد هستم!! و اعلام کرد که او زیاد بن ابوسفیان است و برادر من. سر همین ماجرا زیاد رفت سمت معاویه و حکومت بصره و کوفه را هم به دست آورد و شروع کرد به آزار و اذیت شیعیان و کشت و کشتار بدی راه انداخت. اخبار کشت و کشتار که به امام مجتبی رسید، او را نفرین کردند که به مریضی و در سختی بمیرد و همین هم اتفاق افتاد و در دست زیاد غده ای پیدا شد که نتوانستند معالجه اش کنند و در حالت سختی به درک واصل شد... او پدر عبیدالله بن زیاد عامل قتل امام حسین هم هست... ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor🍃🌺🍃
🌿 🌺🍃 17 امام حسن در مدینه مشغول به کشاورزی و آبادی نخلستان ها بودند. درآمد آن را هم صرف کمک به مردم می کردند تا جایی که آمده ایشان چند بار نیمی از زندگیشان را بخشیدند!! سفره کرامت امام همواره گسترده بود و فقرا مهمان دائمی ایشان بودند. گشاده رویی و صبر ایشان هم بسیار بی نظیر بود. یک روز مردی شامی به مدینه وارد می شود. در اثر تبلیغات معاویه نظر بدی نسبت به امام داشت. امام مجتبی را تا می بیند شروع می کند به دشنام دادن هم به حضرت هم به خاندان ایشان. اما امام وقتی که حرف هایش تمام می شود به او میگویند: که به نظر میاد مسافر باشی. آیا غذا خورده ای؟ جایی برای استراحت داری؟ بیا تا به منزل من برویم تا استراحت کنی... مرد شامی این حرف ها را که می شنود به پای امام می افتد و می گوید من شما را اشتباه شناخته ام. اصلا نمی دانستم اینقدر مهربان و متواضع باشید. 18 معاویه در راستای تخریب چهره امام حسن و همینطور حضرت علی کارهای زیادی انجام داد. نمونه مشهورش رسمی کردن سب و لعن حضرت علی بر منابر بود که تقریبا تا سال 90 هم ادامه داشت تا اینکه عمر بن عبدالعزیر این کار را ممنوع کرد. اما کار دیگه معاویه جعل حدیث بود. به افرادی پول میداد تا علیه امام حسن احادیثی جعل کنند. برخی از این احادیث در کتاب بحارالانوار هم آمده و متاسفانه عده ای که جریان را نمی دانند از آن ها سوءاستفاده می کنند. در مورد کتاب بحارالانوار این نکته مهمه که علامه مجلسی صرفا احادیثی که اون موقع در دسترسش بوده را جمع آوری کرده که کاری بسیار بزرگ و نیکو انجام داده. یعنی در این کتاب هم احادیث درست است هم غلط و باید بررسی شوند. متاسفانه کم نیستند افرادی که بدون بررسی از این کتاب حدیث نقل می کنند با این استناد که بحار کاملا معتبر است. ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor🍃🌺🍃
⭐️🌙 ⭐️🌙 19 امام پس از صلح حدود نه سال و نیم در مدینه بودند. در طی این سال ها چند باری افرادی چه از خود مدینه چه از کوفه و جاهای دیگه نزد حضرت آمدند و اعلام وفاداری برای قیام کردند. مثلا آمده که سلیمان صرد خزاعی به همراه چند نفر دیگه از کوفه برای همین قضیه و تدارک قیام نزد امام رفتند. اما امام تا زمان حیات معاویه این کار را صلاح ندانستند. البته این به معنای این نیست که حضرت هیچ کاری نکردند. بارها با نامه هایی به معاویه اعتراض کردند و سعی در گرفتن حق خود و یارانشان را داشتند. 20 یکی از مفاد صلح قرار ندادن جانشین توسط معاویه بود. اما معاویه در تلاش بود تا برای پسر خود یزید از بزرگان بیعت بگیرد. در این بین چند تن سر راه او بودند که به انواع گوناگون آنان را از سد راه خود برداشت. مهمترین مخالف، امام مجتبی بود و در درجه بعدی افرادی مانند سعد بن ابی وقاص قرار داشتند... اما سعد بن ابی وقاص سعد جزء مسلمانان اولیه است و تقریبا در بسیاری از جنگ های زمان پیامبر هم حضور داشته. اما شهرت او بخاطر فرماندهیش در نبرد قادسیه و فتح ایران در زمان خلیفه دوم است. خلیفه دوم بعد ضربت خوردنش، سعد را هم جزء شورای شش نفره قرار داد و سعد در شورا به عبدالرحمن بن عوف رای داد که در نهایت باعث به خلافت رسیدن عثمان شد. اما در خلافت حضرت علی ابتدا بیعت نکرد اما جلوتر بیعت کرده اما در هیچ کدام از جنگ های حضرت حضور نداشته. دلیل این مسائل رو هم بیشتر حسادت ذکر کردن؛ و اینکه سعد حب حکومت داشته. سعد بن ابی وقاص چون از اعضای شورای 6 نفره بود و همچنین فرماندهی سپاه اسلام را هم بر عهده داشت سودای خلافت را هم در ذهنش می پروراند برای همین نسبت به حضرت علی(ع) حسد می ورزید. اما در دوران صلح معاویه که تصمیم به بیعت گرفتن برای یزید گرفته بود، سعد را جزء موانع می دید و او را با زهر کشت! جالب اینکه پسر سعد یعنی عمر بن سعد با اینکه معاویه قاتل پدرش بود اما سینه چاک معاویه شده بود... ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor ✨💠⭐️🌙⭐️💠⭐️🌙⭐️💠⭐️
21 اینکه احوال و کارهای امام حسن دقیقا و ریز به ریز بعد صلح چگونه بوده رو نمی دونیم. یسری کلیات اومده مثل نامه ها به معاویه یا ملاقاتا که گفته شد. و اینکه امام بیشتر به کشاورزی و کار مشغول بودند. ایشان هیچ گونه حرکت علنی سیاسی نداشتند اما بالاخره به صورت مخفیانه شیعیان رو زیر نظر داشتند و حمایت می کردند. مانند ماجرای زیاد و نفرین حضرت که گفته شد. شیعه تقریبا همواره بخاطر مشکلات سیاسی زمان دارای تشکیلات مخفی و زیر زمینی بود. تا راحت تر کارها انجام شود که این تشکیلات در زمان امام هادی تقریبا به اوج خودش می رسد. معاویه به جد دنبال بیعت گرفتن برای یزید به عنوان خلیفه بعدی بود. این کار مخالف صلح نامه بود و معاویه می دانست که امام موافقت نمی کند. پس رفت سراغ راهی برای از میان برداشتن امام... از طرفی علنی شدن این قضیه که معاویه امام را کشته برای او بسیار بد می شد. به دنبال راهی گشت که غیر مستقیم این کار را انجام دهد. پس رفت سراغ جعده دختر اشعث بن قیس کندی که همسر امام بود... ... 🍃🌸 @Laylatolghadrnoor
⭐️✨ 22 خوبه اول کمی از پدر جعده یعنی اشعث بگیم. اشعث در صفین جزء کسانی بود که با دیدن قرآن بالای نیزه ها به حضرت پشت کرد. البت به خوارج نهروان ملحق نشد اما بعد نهروان از کسانی بود که حضرت را مجبور به بازگشت به کوفه کرد! عقاید خوارج گونه در اشعث کم نبوده... برادر جعده، یعنی محمد بن اشعث هم جزء سپاهیان ابن زیاد در کربلا بوده. معاویه به جعده وعده صد هزار درهم و عروسی یزید رو داد. از طریق مروان که حاکم مدینه بود، زهر مهلکی به جعده رسانیده شد. امام روزه بودند؛ موقع افطار به خانه آمدند. جعده کوزه ای آب یا شیر برای ایشان بردند که آغشته به زهر شده بود. امام نوشیدند و فریاد برآوردند... الا لعنه الله قوم الظالمین... ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor✨⭐️✨
23 جعده بعد از مسموم کردن امام فرار کرد. معاویه پولی که وعده داده بود رو به جعده داد اما در مورد وعده عروسی با یزید خیانت کرد و گفت تو که یک بار شوهرت رو کشتی دفعه بعد هم میتونی! امام هم در بستر افتادند. خون لخته شده از گلوی مبارکشان بیرون می آمد و به شدت حالشان بد شده بود... حضرت حسین بر بالین برادرشان می آیند. امام مجتبی در همان حالت بدشان گریه می کنند. برادر می پرسند برای ظلمی که به خودت رسیده گریه می کنی؟ امام حسن می گویند نه برای تو گریه می کنم که لا یوم کیومک یا ابا عبدالله... امام مجتبی به برادرشان وصیت می کنند و در پایان می گویند مرا در کنار پیامبر به خاک بسپار و اگر نگذاشتند هرگز راضی به خونریزی نیستم و مرا در کنار مادربزرگمان فاطمه بنت اسد در بقیع دفن کن. و کمی بعد شیون حضرت حسین بالا می رود که انا لله و انا الیه راجعون و امام مجتبی از دنیا رفت... خاطرات کبود آئینه چقدر زود مو سپیدت کرد مرگ تدریجی چهل ساله داغ این کوچه ها شهیدت کرد آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد ... 🍃🌺 @Laylatolghadrnoor
🍃🌺🍃 24 شهادت امام حسن در سال 50 هجری اتفاق افتاد. ایشان 47 ساله بودند و 10 سال امامت کردند. اما در روز شهادت حضرت اختلافه. با توجه به نقل های مختلف 7 صفر بیشتر مورد تاییده. متاسفانه در تقویم ما 28 صفر اومده. دلیلشم بخاطر اینه که تولد ناصرالدین شاه 7 صفر بوده و به همین دلیل نقل ضعیف تر که 28 صفر هست رو رواج داد و تو تقویمم ثبت شد. البت هم اکنون بیوت مراجع عظام و در حوزه های علمیه 7 صفرو بعنوان شهادت امام حسن تعطیل می کنند و مراسم می گیرند. و بدتر اینکه متاسفانه تو تقویم ما تا همین سال های اخیر 7 صفر بعنوان ولادت امام موسی اومده بود در حالیکه به استناد نقل های معتبر مثل نقل از شیخ مفید تولد ایشون اواخر ذی الحجه هست. در اصل روز شهادت داشتیم جشن می گرفتیم!!! البت در این چند سال اخیر الحمدالله با توجه به اعتراضات مراجع و علما این مشکل حل شده و دیگه توی تقویم روز 7 صفر روز ولادت امام موسی ذکر نشده! .. .
25 امام حسین برادرشان را غسل دادند و کفن کردند و با بنی هاشم و اهالی داغدار مدینه بسوی مزار پیامبر حرکت کردند تا طبق وصیت امام حسن عمل کرده و ایشان را کنار پیامبر دفن کنند. اما مروان که حاکم مدینه بود با عده ای سر راهشان را گرفتند و گفتند: چگونه ممکن است که حسن کنار پیامبر دفن شود درحالیکه عثمان در دورترین نقطه قبرستان بقیع دفن شده؟؟ از طرف دیگر هم عایشه سوار بر استری آمد و گفت اجازه نمی دهم حسن در خانه من دفن شود!( پیامبر در خانه عایشه دفن شده بود). ابن عباس به عایشه می گوید: روزی سوار بر شتر فتنه کردی و حالا سوار بر استر! می ترسم فردا سوار بر فیل شوی و خانه خدا را خراب کنی!! کار داشت بالا می گرفت. مروان و عایشه مانع از دفن بدن امام کنار پیامبر شدند. در بعضی نقل ها آمده که سربازان همراه مروان، به سمت بدن امام تیراندازی کردند... با این توضیح که اعراب تابوت بسته نداشتند و بدن بر برانکارد مانندی حمل میشد. یعنی تیرها مستقیم به بدن مطهر امام خوردند. آمده امام حسین با دست مبارک خود 70 تیر از بدن امام حسن درآوردند... کاش امام حسن هم شبانه دفن میشد... نزدیک بود دو طرف شروع به جنگ کنند! اما امام حسین فرمودند: برادرم وصیت کرده در تدفین او خونی ریخته نشود. بنابراین تشییع کنندگان به سمت بقیع رفتند و امام مجتبی را طبق وصیتشان در کنار مزار مادربزرگشان فاطمه بنت اسد به خاک سپردند. اکنون هم در بقیع مزار ایشان و 3 امام دیگر در غربت تمام است... الا لعنه الله قوم الظالمین ... 🌷 @Laylatolghadrnoor 🌷🍃🌸🍃🌷🍃🌸🍃🌷
26 امام مجتبی در مدت زندگی خود حدود 20 مرتبه پیاده به حج رفتند. همچنین آمده که دو یا سه بار نصف اموال خودشان را به فقرا بخشیدند. سفره اکرام امام همواره پهن بوده و هست... آمده امام حسن همواره از عطر استفاده می کردند و خوشبو بودند. پیامبر بسیار نوه خود را دوست می داشت. پیامبر در مورد شهادت امام حسن فرمودند: پس از شهادتش ملائکه و همه چیز حتی مرغان هوا و ماهیان دریا برای او می گریند. و هر که بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود. و هر که بر مصیبت او اندوهناک شود اندوهناک نشود دل او در روزی که دل ها اندوهناک شوند، و هر که او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد در روزی که قدم ها بر آن لرزان است... ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor🍃🌸🍃
27 در مورد فرزندان امام مجتبی اعداد مختلفی ذکر شده. از احوال تعدادی خبرهایی هست که نشان دهنده بزرگی آنان بوده. کلا نسل امام حسن و سادات حسنی بسیار گسترده است. افراد بزرگ بسیاری هم در این نسل بوده اند. نمونه مشهورش جناب عبدالعظیم حسنی مدفون در شهر ری هستند. در حال حاضر در کشور مراکش تعداد زیادی از سادات حسنی به نام آل ادریس ساکن اند که مدت ها هم حکومت کشور بر عهده اینان بوده. اونایی که بین ما مشهور ترند جناب قاسم و عبدالله هستند که در کربلا شهید شدند. بغیر از اینان، فرزندان دیگری از امام هم در کربلا شهید شدند. پسر دیگر امام حسن که تقریبا نسل امام از او ادامه پیدا کرده و گسترده شده و از ایران و عربستان تا مراکش رفته، حسن بن حسن معروف به حسن مثنی است که با فاطمه دختر امام حسین ازدواج کرده بود. حسن مثنی در کربلا حضور داشت و جنگید و مجروح شد. یکی از اقوام مادری او در سپاه دشمن بود که او را نجات داد. دو پسر او معروف هستند. عبدالله بن حسن مثنی معروف به عبدالله محض و حسن بن حسن مثنی معروف به حسن مثلث. ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor🍃🌸🍃
28 📜حدیثی از امام مجتبی(ع): 1_ امام به یکی از فرزندانش فرمود: ای پسرم! با احدی برادری مکن تا بدانی کجاها می رود و از کجاها می آید. و چون از حالش خوب آگاه شدی و معاشرتش را پسندیدی با او برادری کن به شرط اینکه معاشرت، بر اساس چشم پوشی از لغزش و همراهی در سختی باشد. 📖 تحف العقول _ ص 233 ... @Laylatolghadrnoor
29 📜حدیثی از امام مجتبی(ع): 2_ هلاکت و نابودی مردم در سه چیز است: کبر، حرص، حسد. تکبر که به سبب آن دین از بین می رود و به واسطه آن، ابلیس، مورد لعنت قرار گرفت. حرص که دشمن جان آدمی است و به واسطه آن آدم از بهشت خارج شد. حسد که سر رشته بدی است و به واسطه آن قابیل، هابیل را کشت. 📖 بحار الانوار(ط_بیروت) ج 75 ، ص 111 ... https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor🍃🌸🍃
💎⭐️💎⭐️💎 🍃هر روز یک آیه ترجمه وتحلیل می شود🍃 ▪️بسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیم▪️ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ {بقره-١٨٩} ای پیغمبر ما از(حكمت) هلال‌هاى ماه از تو سؤال مى‌كنند، بگو: براى آن است كه مردم اوقات (كارهاى خويش) و زمان حج را بشناسند. (اى پيامبر به آنان بگو:) نيكى آن نيست كه (در حال احرام حج،) از پشت خانه‌ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه تقوا پيشه كنيد و از درها وارد خانه‌ها شويد، از خداى بترسيد، باشد كه رستگار شويد. نکته ها💎🌷💎 كلمه «مواقيت» جمع «ميقات» به زمان يا مكانى معيّن گفته مى‌شود كه براى انجام كارى مشخّص شده باشد. در اين آيه ضمن پاسخگويى به سؤال گروهى از مردم كه از پيامبر صلى الله عليه و آله درباره هلال ماه مى‌پرسيدند، به مواردى اشاره دارد كه با هم آن را بررسى مى‌كنيم: اى پيامبر! به آنها كه از فايده‌ى جلوه‌هاى مختلف ماه مى‌پرسند، بگو: آن تغييراتى كه در ماه پديد مى‌آيد، براى مردم وسيله‌ى وقت شناسى و تقويم همگانى و طبيعى است. يكى از امتيازات اسلام اين است كه برنامه‌هاى خود را با مقياس‌هاى طبيعى، عمومى و مجانى طرح مى‌كند، مثلًا براى تعيين مقدار آب كُر، وَجب را مقياس قرار مى‌دهد و يا براى تشخيص وقت نماز، طلوع و غروب و زوال خورشيد را مطرح مى‌كند. و براى آغاز و انتهاى ماه رمضان و يا ايام حج، هلال ماه را ملاك قرار داده است. اشكال مختلف ماه نيز، حكم يك نوع تقويم عمومى را دارد كه در اختيار همه است. نياز به تقويم و تاريخ، لازمه‌ى زندگى اجتماعى است و بهترين وسيله عمومى براى اين تقويم همين است كه افراد اعمّ از باسواد و بى‌سواد در هر كجاى عالم با يك نگاه و در يك لحظه بتوانند روزهاى ماه را تشخيص دهند. سپس مى‌فرمايد: نيكى در آن نيست كه در حال احرام، به جاى استفاده از دَر براى ورود به خانه، از پشت خانه و بيراهه وارد شويد واين عقيده، خرافه‌اى بيش نيست كه در حال احرام بايد از پشت خانه‌ها وارد شد. هر كارى راهى دارد و بايد از مجراى طبيعى و راهش وارد شد. براى انجام هركار زمان مناسب، شيوه مناسب و رهبر مناسب لازم است. همانگونه كه زمان از طرف خداوند به وسيله ماه و هلال معيّن مى‌شود، رهبرى نيز بايد از طرف خداوند تعيين شود. بنابراين معناى آيه چنين است: از هلال براى وقت شناسى استفاده كنيد و در روش انجام امور، به دستورات آسمانى و رهبران مراجعه كنيد و بيراهه نرويد. سعادت و خوشبختى، راهى دارد كه بايد از راهش وارد شد و در انتخاب زمان، روش و رهبر از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد. امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از آيه‌ «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» آن است كه هر كارى را از راهش وارد شود. «1» و امامان معصوم عليهم السلام فرمودند: ما آل‌محمّد باب خداوند هستيم. وپيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: من شهر علمم و على درب آن است. «2» در اين آيه جمله‌ «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها» ميان دو «تقوى» قرار گرفته است، شايد اين رمز آن باشد كه شناخت راه كار و ورود و خروج در امور، نياز به تقواى فوق‌العاده دارد و كسانى كه تقواى كمى داشته باشند بازهم بى‌راهه مى‌روند. شايد معناى آيه چنين باشد: مردم كه درباره هلال از تو مى‌پرسند، جوابى درخور فهم آنان بگو كه اين هلال راهى است براى شناخت زمان و نظم امور دينى. امّا اگر مى‌خواهيد چگونگى تغييرات ماه را بفهميد، بايد از راهش وارد شويد و مطالعه كنيد و درس بخوانيد. اين مطلب را قرآن در اين قالب بيان فرمود كه برّ و نيكى، بيراهه رفتن نيست، بلكه بايد هركارى را از راهش وارد شد و راه شناخت تغييرات جوّى، تحصيلات در اين باره است. پیام ها💎🌷💎 1⃣- حركت كرات و ماه، داراى برنامه و زمان‌بندى دقيقى است كه مى‌تواند در برنامه عبادت و نظم امور زندگى مردم مؤثر باشد. «3» «قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ» 2⃣- اگر جمادات وكرات 👇👇👇💦
👆👆👆 آیه67مائده ها در طول 23 سال دعوت پيامبر بيان شده و مردم نيز به آن عمل كرده‌اند و هراسى در كار نبوده است. پس، محتواى اين پيام مهم كه در اواخر عمر شريف پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده چيست؟ روايات بسيارى از شيعه و سنّى، ما را از تحيّر نجات داده و راه را نشان مى‌دهد. روايات مى‌گويد: آيه مربوط به هجدهم ذيحجه سال دهم‌هجرى در سفر حجةالوداع پيامبر اسلام است، كه آن حضرت در بازگشت به سوى مدينه، در مكانى به نام «غدير خم» به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در اين منطقه جمع شدند. مكانى كه هم آب و درخت داشت و در گرماى حجاز، كارساز بود و هم محلّ جداشدن كاروان‌هاى زائران مكّه بود و اهل يمن، عراق، شام، مدينه و حبشه از هم جدا مى‌شدند. در آنجا، پيامبر خدا در ميان انبوه ياران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرار گرفت و خطبه‌اى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحيد، نبوّت و معاد بود كه تازگى نداشت. سخن تازه‌اى كه بود اين بود كه پيامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جويا شد. همه نسبت به كرامت و عظمت و خدمت و رسالت او در حد اعلا اقرار كردند. وقتى مطمئن شد جلد 2 - صفحه 338 كه صدايش به همه‌ى مردم، در چهار طرف مى‌رسد، پيام مهم خود را نسبت به آينده بيان كرد. و فرمود: «مَن كنتُ مولاه فهذا فعلىّ مولاه» هر كه من مولاى اويم، علىّ مولاى اوست و بدين وسيله جانشينى حضرت على عليه السلام را براى پس از خود به صراحت اعلام داشت. امّا پس از وفاتش، وقتى حضرت زهرا عليها السلام به در خانه‌هاى مردم مى‌رفت و مى‌گفت: مگر نبوديد و نشنيديد كه رسول خدا در غدير خم چه فرمود؟ مى‌گفتند: ما در غدير خم، در فاصله دورى بوديم و صداى پيامبر را نمى‌شنيديم!! اللّه اكبر از كتمان، از ترس، از بى‌وفايى و از دروغ گفتن به دختر پيامبر خدا. آرى، مردم با دو شاهد، حقّ خود را مى‌گيرند، ولى حضرت على عليه السلام با وجود ده‌ها هزار شاهد، نتوانست حقّ خود را بگيرد. امان از حبّ دنيا، حسادت و كينه‌هاى بدر و خيبر و حنين كه نسبت به حضرت علىّ عليه السلام در دل داشتند. امام باقر عليه السلام فرمودند: «بُنى الاسلام على خمس على الصلاة و الزّكاة و الصوم و الحج و الولاية و لم يناد بشى‌ء كما نودى بالو لاية فاخذ النّاس بارباع و تركوا هذه»، اسلام بر پنج چيز استوار است: بر نماز، زكات، روزه، زكات و ولايت اهل‌بيت و چيزى به اندازه‌ى ولايت مورد توجّه نبود، امّا مردم چهارتاى آن را پذيرفتند و ولايت را ترك كردند! «1» امام رضا عليه السلام فرمود: بعد از نزول اين آيه كه خداوند ضامن حفظ رسول اكرم صلى الله عليه و آله شد، «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» پيامبر هر نوع تقيّه را از خود دور كرد. «2» پیام ها🌺🍃 1⃣- نوع خطاب، بايد با نوع هدف، هماهنگ باشد. چون هدف، رسالت و پيام رسانى است، خطاب هم‌ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» است. 2⃣- انتخاب رهبر اسلامى (امام معصوم) بايد از سوى خداوند باشد. «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» 3⃣- گاهى ابلاغ پيام الهى بايد در حضور مردم و در مراسم عمومى و با بيعت‌گرفتن‌ «1». كافى، ج 2، ص 18. «2». تفسير نورالثقلين و عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 130. جلد 2 - صفحه 339 همراه باشد، ابلاغ ولايت با سخن گفتن تنها كافى نيست؛ بلكه بايد با عمل همراه باشد. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ» به جاى «ان لم تبلغ» 4⃣- احكام و پيام‌هاى الهى، همه در يك سطح نيست. گاهى كتمان يك حقيقت، با كتمان تمام حقايق برابر است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» 5⃣- اگر رهبرى صحيح نباشد، مكتب نابود و امّت گمراه مى‌شود. «فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» 6⃣- ركن اصلى اسلام، امامت و حكومت است. «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» 7⃣- انكار ولايت، نوعى كفر است. «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» 8⃣- عنصر زمان و مكان، دو اصل مهم در تبليغ است. (با توجّه به اين‌كه اين آيه در هجدهم ذى‌الحجّه و در محل جدا شدن كاروان‌هاى حج نازل شد) /آیه67 https://eitaa.com/Laylatolghadrnoor💦🌸💦
مكانى به نام «غدير خم» به امر الهى فرمان توقّف داد و همه در اين منطقه جمع شدند. مكانى كه هم آب و درخت داشت و درگرماى حجاز، كارساز بود و هم محلّ جداشدن كاروان‌هاى زائران مكّه بود و اهل يمن، عراق، شام، مدينه و حبشه ازهم جدا مى‌شدند. در آنجا، پيامبر خدا در ميان انبوه ياران، بر فراز منبرى از جهاز شتران قرارگرفت و خطبه‌اى طولانى خواند. ابتداى خطبه، توحيد، نبوّت و معاد بود كه تازگى نداشت. سخن تازه‌اى كه بود اين بود كه پيامبر، خبر از رحلت خود داد و نظر مسلمانان را نسبت به خود جويا شد.همه نسبت به كرامت و عظمت و خدمت و رسالت او درحد اعلا اقراركردند. وقتى مطمئن شد جلد 2 - صفحه 338 كه 👇
🍃🌷🍃 ⭐️🌙 / * 8* 💐1⃣ دانستی؟ گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در رأس سُوَر جز سوره توبه واجب و در حین تلاوت در وسط آیات مستحب و اگر بر اسم خاص مانند عبارت الله... مستحب مأَکد است؟ و2⃣ دانستی چنانکه در محاورات فارسی /شروع و پایان در گفتو گو و تجدید نفس حتماً باید لهاذ شود؟ و آیا دانستی این قانون در تلاوت قرآن نیز بیشتر مورد نظر هست.؟ چراکه اکثر ملت مسلمانان جهان با قانون زبان عربی آشنایی ندارند؟ و3⃣ آور هستیم که عبارت یعنی ایستاندن داشتن؛ تجدید نفس کردن و سپس قرائت. .. و دانشتی که وقف کردن در تلاوت از نظر کلّی به دو نوع اختیاری و اضطراری مطرح است؟ و شروع تلاوت نیز باید به شیوه باشد؟ و4⃣ دانستی که هیچ قانونی به ما اجازه نمیدهد عبارات چه در گویش زبان ملیتمان فارسی و چه در تلاوت آیات قرآن که نباید آیات بدون تجدید نفس به یکدیگر وصل شوند!؟ چرا که باعث نا مقهومی مفانی و مشوش شدن در تفسیر آیه می گردد !؟ 5⃣ دانستی که ما باید محل های وقف و انواع آن را بشناسیم؟ . آغاز می کنیم : که عبارت از نظر لغوی یعنی ما به اختیار خود و اراده خود و با توجه به مقدما ت برای شروع یک تلاوت شایسته ے کلام الله مجید.. 6⃣ باشد و یاسوره ے و یاصفحه ای را مدّ نظر؛ قرار میدهیم و شروع به تلاوت می کنیم ؛ وبا توجه به محل های وقت و با تدبر به معانی وقف انجام می دهیم. و آیه ے بعدی را نیز به همین روش شروع می کنیم تا آخر تلاوت به همین صورت و بنا به سنت مکرم اسلام در پایان آیات وقف انجام می دهیم و این بهترین حسن تلاوت آیات هست که آیات از یکدیگر تمیز داده می شود ومستحب است در پایان تلاوت از که تصدیق کننده کلام خداوند منان است = راست گفت پروردگاربلند مرتبه / شود؟ 🍃🌺🍃 7⃣ زمانی نیز پیش می ءاید که با اختیار خود یک تلاوت را شروع می کنیم امّا به مسئله و یا اتفاقی و. . پیش می آید و ما ناچار وناخواسته یا باتآمل وقف می کنیم که حتماً باید به یکی از روش های سه گانه وقف باشد. .. و یا ناخداگاه ترک تلاوت میکنیم در 8⃣ بعد از رفع مانع اگر بخواهیم همان آیات را شروع کنیم از 🔟 و از عبارت استفاده می کنیم. .. که عبارت یعنی برگشتن و از جای مناسب شروع کردن می باشد. 🍃🌸🍃 الها به خودت پناه می آوریم از هر نا بسامانی و آشفتگی در هر امری الها لحظه ای ما را به حال خود رها مکن که جز ذات بی همتای تو ما را یاوری نیست. . حبیبم. .. 💐💐 @Laylatolghadrnoor🌙⭐️
💦🍃🌺🍃🌷 💠هر روز یک آیه ترجمه و تحلیل می شود💠 🍃🌸بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ🌸🍃 اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَار نُُورٌ عَلَى نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚوَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ 🌺ترجمه: خدا نور (وجودبخش)آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که درآن روشن چراغی باشد و آن چراغ درمیان شیشه‌ای که از تلألؤ آن گویی ستاره‌ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه)شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بی‌آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت)بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) می‌زند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست! 🌷نکته ها «نُورُ» يعنى چيزى كه هم خودش روشن است و هم سبب روشنى اشياى ديگر مى‌شود. در فرهنگ اسلام امورى به عنوان‌ «نُورُ» معرفى شده است: قرآن، علم، عقل، ايمان، هدايت، اسلام، پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام. «كَمِشْكاةٍ» يعنى چراغدان. «دُرِّيٌّ» به معناى پر نور و پر فروغ است. «زيت» روغن زيتون را گويند كه وسيله‌ى روشنايى بوده است. اگر درخت زيتون در وسط باغ باشد، كه در تمام روز آفتاب بخورد، روغنش بهتر مى‌شود، جلد 6 - صفحه 187 ولى اگر در اطراف باغ و مزرعه باشد، يا در وقت صبح آفتاب دارد يا عصر. «زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ» «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» يعنى: خداوند هدايت كننده‌ى آسمان و زمين است. چون هدايت آفرينش، در آيات ديگر نيز آمده است. «أَعْطى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‌» «1» وجمله‌ى‌ «نُورٌ عَلى‌ نُورٍ» به معناى هدايت‌هاى دايمى و پى در پى است و در پايان آيه نيز مى‌فرمايد: «يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ» قرآن در اين آيه خداوند را به نور تشبيه نموده است. با مطالعه اجمالى روشن مى‌شود كه نور داراى خواص و ويژگى‌هاى زير است: 1⃣- نور، لطيف‌ترين موجود در جهان ماده و سرچشمه زيبائى‌ها و لطافت‌ها است. 2⃣- نور، بالاترين سرعت را در جهان ماده داراست و با سرعت سيصد هزار كيلومتر در ثانيه مى‌تواند در يك چشم بر هم زدن (يعنى كمتراز يك ثانيه) كره زمين را دور بزند، به همين دليل مسافت‌هاى فوق‌العاده عظيم و سرسام‌آور نجومى را فقط با سرعت نور مى‌سنجند و واحد سنجش آنها است، يعنى مسافتى كه نور در يك سال مى‌پيمايد. 3⃣- نور، وسيله تبيين اجسام و مشاهده موجودات است، و بدون آن چيزى را نمى‌توان ديد، بنا بر اين هم «ظاهر» است و هم #«مظهر» (ظاهر كننده غير). 4⃣ كه مهم‌ترين نور در دنياى ما است پرورش دهنده گلها و گياهان بلكه رمز بقاى همه موجودات زنده است. 5⃣-تمام موجود در محيط (به جز انرژى اتمى) همه از نور آفتاب سرچشمه مى‌گيرد، بادها، ريزش باران و جريان نهرها و آبشارها و بالاخره حركت همه موجودات زنده با كمى دقت به نور آفتاب منتهى مى‌شود. سرچشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه مى‌دارد همان است‌ «1».طه، 50. جلد 6 -صفحه 188 حتى گرمى آتش كه از چوب درختان و يا ذغال سنگ و يا نفت و مشتقات آن به دست مى‌آيد نيز از گرمى آفتاب است. 6⃣ نور آفتاب نابود كننده انواع ميكروب‌ها و موجودات موذى است و اگر تابش اين نور پر بركت نبود كره زمين، تبديل به بيمارستان بزرگى مى‌شد كه همه ساكنانش با مرگ دست به گريبان بودند. خلاصه هر چه در اين پديده عجيب عالم يعنى نور مى‌نگريم و دقيق‌تر مى‌شويم آثار گرانبها و بركات عظيم آن آشكارتر مى‌شود. امّا عجيب است كه بشر با اين همه پيشرفت علمى از شناخت حقيقت نور كه يك امر مادى است عاجز مانده و آن وقت در پى شناخت ذات و حقيقت خداست و چه بسا اين نيز يكى از وجوه تشبيه خدا به نور باشد. حال اگر بخواهيم براى ذات پاك خدا تشبيه و تمثيلى از موجودات حسى انتخاب كنيم (گر چه مقام با عظمت او از هر شبيه و نظيرى برتر است) آيا جز از واژه «نور» مى‌توان استفاده كرد؟ همان خدايى كه پديد آورنده تمام هستى است، روشنى‌بخش عالم است، همه موجودات به بركت او زنده‌اند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند كه اگر لحظه‌اى لطف خود را از آنها باز گيرد همگى در ظلمت فنا و نيستى فرو مى‌روند. جالب اينكه هر موجودى به هر نسبت با او ارتباط دارد به همان اندازه نورانيت كسب مى‌كند: 👇👇آیه
💠هر روز یک آیه ترجمه و تحلیل می شود💠 ✨بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم✨ ✅ إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَآئِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِىِ‏‌ّ يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ صَلُّواْ عَلَيْهِ وَسَلِّمُواْ تَسْلِيماً ✅همانا خداوند و فرشتگان او بر پیامبر درود مى‏‌فرستند؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏‌اید! شما (نیز) بر او درود فرستید و به او سلام كنید سلامى همراه با تسلیم. ✍ نکته هاے صلاۀ، جمع آن صلوات به معنی نماز خواندن و درود و تحیّت است. صلّی الله علیه، یعنی خداوند بر او درود فرستاد، در «معجم الوسیط» هم صلاة به معنای دعا است. «تفسیر جوان» آمده است كه: چنانچه صلوات به خدا نسبت داده شود، به معنی فرستادن رحمت است و هر گاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد؛ به معنی طلب رحمت است. قرآن كریم به مؤمنان دستور می‌دهد كه به پیامبر(ص) درود و سلام بفرستند: «انّ الله و ملائكه یصلّون علی النّبی یا ايّها الّذین امنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما؛ خداوند و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود می‌فرستند؛ ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید». پیامبر(ص) آن‌قدر والا است كه خدای سبحان و تمام فرشتگان بر او درود و سلام می‌فرستند و بهتر است مؤمنان هم در این آهنگ كلّی هم‌نوا و هماهنگ شوند. بر آن، صلوات خدا به معنی فرستادن رحمت است و این گسترش دادن مقام معنوی پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) است و صلوات فرشتگان و مؤمنان به معنی طلب رحمت و مغفرت است و این هم خواستاری مقام و عظمت معنوی آنها است. كردن رحمت برای بندگان ناگفته نماند كه فرستادن صلوات و سلام بر پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) از طرف مؤمنان در حقیقت طلب كردن رحمت بر خودشان نیز است؛ زیرا در واقع پیامبر(ص) و ائمّه(ع) واسطه فیض الهی هستند. اگر بر آنها صلوات نفرستیم، در واقع خود را از رحمت الهی محروم كرده‌ایم. بر پیامبر(ص) سبب پاكی اعمال و نیز قبولی آنها می‌شود، همچنین باعث اجابت دعاها، كفّاره گناهان، نورانی شدن در قیامت و راه پیدا كردن به بهشت می‌شود. زیارت جامعه كبیره آمده: «و جعل صلواتنا علیكم و ما خصّنا به من ولایتكم، طیبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزكیه لنا و كفاره لذنوبنا ...؛ و قرار داد درودهای ما را بر شما و آنچه را مخصوص گردانید، به ما از دوستی و محبّت شما به خاطر پاك گردانیدن خلقت ما و پاكیزگی برای جان‌های ما و جهت پاكی روح ما و كفّاره گناهان ما». از پیامبر(ص) پرسید: صلوات فرستادن امّت، ارسال تحفه‌ای است به نزد شما، آیا از جانب شما تحفه‌ای برای ایشان خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: «امروز، صلوات امّت بر من، تحفه‌ای است از ایشان برای من و فردا، تحفه من برای ایشان، در بهشت خواهد بود.» در آینه قرآن و كلام معصوم(ع) در سوره احزاب، آیه ۵۶ خداوند می‌فرماید: «خدا و فرشتگان او بر پیامبر اكرم(ص) درود می‌فرستند، شما هم ای كسانی كه ایمان آورده‌اید، بر او صلوات بفرستید و آن طور كه باید، تسلیم شوید.» در این آیه تأكید می‌كند كه ابتدا من و ملائكه بر پیامبر(ص) صلوات می‌فرستیم و به پیروی از ما شما انسان‌ها بر ایشان و آلش سلام و درود بفرستید. حكمت ۱۶۳ «نهج ‌البلاغه» آمده است: «هرگاه از خدای سبحان درخواستی داری، بر پیامبر اكرم(ص) درود بفرست. سپس حاجت خود را بخوان؛ زیرا خداوند بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت در خواست شده، یكی را بر آورده و دیگری را باز دارد.» دعاهای «صحیفه سجّادیه» نیز با صلوات آغاز یا پایان می‌یابد. در برخی از دعاها نیز در اواسط دعا، صلوات فرستاده شده است؛ زیرا ائمّه(ع) معتقدند صلوات، ذكر برآورده شدن حاجت است و در هر دعایی كه صلوات فرستاده شود، اجابت آن از سوی خدا حتمی است. صادق(ع) نیز در باب اهمّیت صلوات می‌فرمایند: «كسی كه شهادت بدهد خدایی جز خدایی یگانه نیست و اگر شهادت دهد كه حضرت محمّد(ص) رسول خداست، ده هزار حسنه برای او نوشته می‌شود.» دارد👇👇👇
ی بحث قیام عاشورا🏴 3 ـ حضرت در نامه‎اي كه در زمان اقامت خويش در مكّه در پاسخ دعوت به نامه‎هاي اشراف و بزرگان كوفه مبني بر آمدن به كوفه، نوشتند، فلسفه قيام خود را چنين بيان فرمودند: به جانم سوگند، پيشوا كسي است كه به كتاب خدا عمل كند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پايدار بدارد‎. امام(ع) در اين نامه، هدف از قيام را، تلاش در جهت برپايي حكومتي مي‎داند كه رهبر و پيشواي آن، صفات و امتيازات ذيل را دارا باشد: الف ـ به كتاب خدا حكم كند‎. ب ـ عدالت را در جامعه حاكم كند‎. ج ـ متديّن ومعتقد به دين خدا باشد‎. د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهي كند‎. 4ـ حسين بن‌علي در نامه‎اي كه ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همياري و همراهي با وي كرده است، علّت و هدف از نهضت خويش را چنين بيان مي‎كند: من شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبرش مي‎خوانم‎. همانا سنّت پيامبر(ص) از بين رفته است و بدعت زنده شده است‎. و در جواب عبدالله بن‌مُطيع مي‏فرمايد‎: كوفيان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون اميدوارند (كه با رهبري من) نشانه‌‎هاي حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎. و نيز در نامه‎اي كه به شيعيان بصره نوشتند، فرمودند: من شما را به زنده كردن نشانههاي حقّ و نابود كردن بدعت‎ها مي‎خوانم‎. از مجموع نامه و پاسخ حضرت، اين اهداف را مي‎توان براي نهضت عاشورا استفاده كرد‎: الف ـ دعوت (و عمل) به كتاب خد‎ا و سنّت پيامبر ـ ص ـ ب ـ احياي سنّت پيامبر(ص) كه از بين رفته است، و برپايي مظاهر حقّ و حقيقت ج ـ از بين بردن بدعت‎ها (كه جايگزين احكام خدا و سنّت پيامبر(ص) شده است). 5ـ ابا‎عبدالله درخطبه‎اي كه پس از برخورد با حرّ بن‌يزيد رِياحي در منزل «بَيْضَه» ايراد فرمودند، انگيزه قيام خود را با استناد به فرمايش پيامبر ـ ص ـ، چنين بيان كردند‎: اي مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: كسي كه فرمانرواي ستمگري را ببيند كه حرام خدا را حلال كرده و پيمان الهي را شكسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزيده در ميان بندگان خدا با گناه و تجاوزگري رفتار مي‎كند، ولي در برابر او با كردار و گفتار خود برنخيزد، برخدا است كه او را در جايگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (اي مردم‎) بدانيد كه اين‎ها تن به فرمانبري از شيطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهي را رها كرده‎ و فساد را نمايان ساخته و حدود خدا را تعطيل نموده‎اند، درآمدهاي عمومي (بيت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام كرده‎اند‎ و من شايسته‎ترين فرد براي تغيير دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم از اين خطبه و يا نامه، علّت قيام سيدالشهدا(ع) را مي‎توان اين امر دانست كه حاكمان بني‎اُمَيّه (به ويژه يزيد) اقدامات ضدّ ديني زير را مرتكب شده‎اند: الف ـ فرمانبري از خدا را رها كرده و به اطاعت از شيطان رو آورده‎اند‎؛ ب ـ فساد را (در زمين) آشكار كرده‎اند‎؛ ج ـ حدود الهي را تعطيل كرده‎اند‎؛ د ـ بيت‌المال را به خود اختصاص داده‎اند‎؛ ﻫ ـ حرام خدا را حلال و حلال الهي را حرام كرده‎اند‎. از اين رو است كه در زيارات وارد‎ه در باره امام حسين(ع)، شهادت به برپايي احكام الهي و سنّت پيامبر(ص) و اميرالمؤمنين(ع) توسط حضرت، داده شده است: «اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ حَلَّلْتَ حَلالَ اللهِ وَ حَرَّمْتَ حَرامَ اللهِ وَ اَقَمْتَ الصَّلا‎هَ وَ آتَيْتَ الزَّكاهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ دَعَوْتَ اِلي سَبِيلِكَ بِالْحِكْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» شهادت مي‎دهم كه تو حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام كردي و نماز را بپا داشتي و زكات دادي و امر به معروف و نهي از منكر كردي و (مسلمانان را) با پند‎ و اندرز‎ نيكو، به راه روش خود، فراخواندي‎. و همچنين: شهادت مي‎دهم كه تو به عدل و داد امر كردي و(مسلمانان را) به سوي اين دو دعوت كردي‎. 🏴 @Laylatolghadrnoor 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🚩 عید نوروز در آئینه قرآن و روایات 🔹عید نوروز انتخابی هوشمندانه و لطیف از سوی ایرانیان هنردوست است زیرا شروع سال جدید خود را زمانی انتخاب کرده‌اند که زمین بعد از یک دوره خواب و مرگ نسبتاً طولانی تولد جدید خود را آغاز می‌کند و این چیزی نیست جز همان تعبیر شاعر که گفت: «هنر نزد ایرانیان است و بس». 🔹لفظ عيد تنها يك مرتبه در قرآن كريم آمده؛ آنجا كه حضرت عيسی(ع) رو به خداوند می‌كند و متواضعانه و خاشعانه خدا و پروردگارش را صدا می زند، آنگاه از هستی بخش مائده و آيتی درخواست می‌كند. آيت و مائده‌ای كه بر آنان و ديگران در تمام دوران‌ها عيد باشد. 👇 https://iqna.ir/fa/news/3887275/%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%A6%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA
3 پس از شهادت امام حسن مجتبی، حضرت حسین به امامت رسیدند. همان اوایل دوران امامت ایشان بود که معاویه با شدت بیشتری با شیعیان رفتار می کرد. کار به جایی رسید که کشتار کسانی که فضائل حضرت علی را می گفتند را شروع کرد. سرها برید و شیعیان به سختی افتادند؛ از شیعیانی که توسط معاویه کشته شد، حجر بن عدی است. حجر به جانشین زیاد در کوفه که سب حضرت علی را می کرد، محکم صحبت کرد و با او مقابله کرد و حتی سنگریزه به او پرتاب کرد و کلا به دفاع از حضرت علی پرداخت. تا اینکه به دستور معاویه او و چند تن از یارانش دستگیر شدند. آنها را به شام بردند و در نزدیکی شام، معاویه دستور قتل آنها را داد مگر اینکه سب حضرت علی را بگویند. حجر نپذیرفت و او را به شهادت رساندند و در همان جا دفن کردند. این اتفاق 1 تا 2 سال بعد از شهادت امام مجتبی افتاد و امام حسین تا فهمیدند طی نامه ای تند به معاویه اعتراض کردند. اگر یادتان باشد حدود چهار سال پیش تروریست های حیوان خو، مزار حجر را تخریب و او را نبش قبر کردند... دارد. 🏴 @laylatolghadrnoor
👆👆أيات طرح تا روز ❣❣ این ایات کاملا در مهد اجرا ...و دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرآن کریم به پدیده شب از مَنظرهای گوناگون نگریسته، پیروانش را از زوایای گوناگون به این پدیده زیبای هستی توجه داده است: 1.✅ یکی از مصداق های اهتمام پروردگار به پدیده شب، «قسم خوردن به شب» است که بارها در قرآن کریم تکرار شده است. بدیهی است سوگند به چیزی، مهم دانستن آن و توجه دادن دیگران به جایگاه والای آن در هستی است. برخی از این دست از آیات عبارت است از: 🔷« ؛ سوگند به شب زمانی که عالَم را فرامی گیرد». (شمس: 4) 🔶« ؛ سوگند به شب زمانی که فراگیر می شود». (لیل: 1) 🔷« ؛ سوگند به شب و آنچه گرد می آورد». (انشقاق: 7) 🔶« ؛ سوگند به شب، هنگامی که آرام گیرد». (ضحی: 2) 🔷« ؛ سوگند به شب، آن گاه که به نهایت [خود] رسد». (تکویر: 17) 🔶« ؛ سوگند به شب چون پشت کند». (مدثر: 33) 🔷« ؛ سوگند به شب آن گاه که به روز می گراید». (فجر: 4)  💐 متن زیبا هم خواهد داشت به لطف پروردگار⭐️💫 https://eitaa.com/laylatolghadrnoor مؤسسه_قراني