eitaa logo
دیده بان لنجان
796 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
4.4هزار ویدیو
315 فایل
ارتباط با ادمین کانال به آدرس hoodhood@
مشاهده در ایتا
دانلود
همگرایی مربی با متربی ها چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را جذب کنیم؟ ⚠️ مربی تربیتی در مرحله جذب چقدر می تواند با سلیقه  و ذائقه مخاطبانش همگرایی کرده و خود را مثل آنان نشان دهد؟ بعبارت دیگر، آیا باید ما خودمان را مثل مخاطب جا بزنیم و به شکل او درآییم؟ یا اینکه باید تلاش کنیم تا رفتار او را شبیه به رفتار خودمان تغییر دهیم؟ البته در مرحله تثبیت و رشد که بعدها به آن می پردازیم، بیان خواهد شد که همواره «تغییر نهایی رفتار» متناسب با آموزه های دینی، شاه بیت اصلی «تعلیم و تربیت» است، اما اینکه چه میزان از این هدف را می توان در مرحله جذب دنبال کرد، سئوال مهمی است که مربی باید پاسخ آن را از کارشناسان تربیتی بپرسد. در هر صورت، مرحله در کار تربیتی، مرحله گره خوردن دلهاست، مرحله ای که جرقه ی اولیه پیوستن به جمع در این مرحله در ذهن مخاطب زده می شود. گاهی یک تلنگر احیاگر و گاهی نیز یک موعظه اثر گذار در این مرحله، در روح و جان مخاطب، انقلاب ایجاد می کند، چرا که مرحله جذب در واقع، مرحله تاباندن نور به ضمیر مستعد جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، وقتی قرار است مربی دعوت گر به روشنایی باشد و منادی نور، آیا می توان دعوت به روشنایی و نور را به تنهایی با وانمود کردن گرایش به تاریکی انجام داد؟! آیا امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟! در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت: اول آنکه متاسفانه گاهی مربیان از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود. این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم. بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد وگاه خود را به تغافل بزند،اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب. مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش در پیش می گیرد، گاهی به کسی می دهد، گاهی و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را می نماید. مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید. مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه باید نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند. رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرا رویش ترسیم نماید. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
برای دهه فجر چه کنیم؟! تقریبا از الان همه مجموعه ها آماده ی برگزاری یک مراسم انقلابی میشوند. مراسم ملی بیست و دوم بهمن ماه و ایام دهه فحر همان روزی که جوان های انقلابی آن روزها دست به قیام بر علیه نظام شاهنشاهی زدند. حتما شما هم ی آن را دارید که این جشن را چگونه در مسجد و یا مجموعه خود برگزار کنید، هر مسئولی در راستای دغدغه هایش به فکر این مراسم است. اگر کسی واقعا متعهد به نظام باشد ، حتی اگر مسجد یا مجموعه امکاناتی هم نداشته باشد ، میرود از جایی قرض یا کرایه میکند.... این را مثال عرض کردم ، در برگزاری این جشن خیلی وارد جزئیات نمیشوم و جزئیات برگزاری باشد برعهده ی شما بزرگواران، چرا که در این امر سلایق متفاوت است. ولی در کل باید یادآور آن شوم که از موارد مهم غافل نشوید ، خود را جای تک تک افراد بگذارید ، از که شاید برای اولین بار جذب این جشن ملی شده یا شاید کهنه سالی که خود هم در جریان انقلاب بوده است ، برنامه ی خود را طوری بریزید که با بقیه برنامه ها متفاوت باشد ، یعنی به گروه سرود ، پخش چند کلیپ و در نهایت پذیرایی بسنده نکنید. برنامه باید جذاب و گیرا باشد ، برنامه باید بسیار عالی و مختصر برگزار شود ، برنامه باید دارای ظرافت های خاص خودش باشد، برنامه باید به بپردازد نه به فرع‌.... با گذاشتن تمام این آیتم ها به یک برنامه کامل و جامع میرسید . شما برای نشان دادن یک کار بزرگ آن را در آن وهله مقایسه میکنید با قدرت حریف ، و همین قدرت کار شما رو نشان میدهد. شما باید از سختی های انقلاب بگویید ، از قدرت ساواک و رژیم آن زمان بگویید ، از انحرافات اجتماعی و اختلاف طبقاتی که در آن زمان اتفاق افتاد بگویید. شما باید از شهدای برجسته انقلاب بگویید و مهم تر از آن باید بگویید که انقلاب اسلامی در دل خود نیروهایی کرد که در طول هشت سال دفاع مقدس با سن کمی که داشتن جزء فرماندهان جنگ بودند‌. حتما انقلاب اسلامی را متصل کنید به امام خمینی (ره) و شهدای دفاع مقدس را متصل کنید به انقلاب اسلامی . 👈 یادتان باشد اول کنید ، دوم و سوم خود را برای اجرا آماده کنید. از برنامه های کلیشه ای که هر سال در حال انجام است خودداری کنید ، همان برنامه هایی که دیگر صدا و سیما همه دچارش شده است. برای جشن پرشکوه انقلاب اسلامی ، فلان خواننده را دعوت میکنند ، و به جای روشنگری و ثمرات انقلاب ، دلقک دعوت کرده و برای مردم لطیفه های سخیف میگوید. نگذارید انقلاب اسلامی فراموش شود. نگذارید این جشن ملی ، به همین سادگی تمام بشود. نگذارید امام خمینی (ره) فراموش شود که اگر این شود سیلی محکمی خواهیم خورد... ✍مصطفی کریمی مـــــربی محـــــور؛ نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی https://telegram.me/joinchat/AAAAADxoR9Yw2D0z3_3oIA
من یک مربی هستم؟  امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذب، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟! به هر حال، در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت: اول آنکه متاسفانه امروزه اکثر مربیان مسجدی نوعا از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود. این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم. بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، ناآگاهی و کجروی آنان را به رخشان نکشد، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد. 👈منتظر تغییر آنی و دفعی در مخاطبانش نباشد، گاه خود را به تغافل بزند، از خطاهای قابل اغماض آنها در اولین برخورد چشم پوشی کند، اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب. مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش موعظه در پیش می گیرد، گاهی به کسی هشدار می دهد، گاهی مستقیم و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را هدایت می نماید. مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید. مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه اول باید طرحی نو در اندازد، شالوده ای جدید پایه ریزی کند، نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند. بنابراین و در این راه، همواره باید یازمان باشد که رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرارویش ترسیم نماید. ✍م.انصاری مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf