eitaa logo
لنزِ سرگردان
270 دنبال‌کننده
374 عکس
76 ویدیو
12 فایل
عبدالحسین بدرلو اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم که من یک عاشق درباری ام عکاس سلطانم @abdolhosseinbadrloo
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش دوم؛ ورودی خاکریزِ سمت راستی کنار دکل سنگرِ اول را درست کردیم، سقفش را با ایرانت و الوار جمع کردیم. یک سنگر پنج نفره ی فانتزیِ خوبی شد. یک روز بیشتر نگذشت که روح الله گفت خوب ساختید. آفرین. این سنگر را تحویل سپاه بدهید. سنگرِ بعدی را هم با همین نقطه ی پایان تحویل سپاه دادیم. آواره که نمی توانستیم بمانیم. سنگر بعدی را بزرگتر ساختیم. گونی های هر ردیف را که می چیدیم خدا بیامرز علی مزینانی روی گونی ها میدوید و مداحی می کرد. احمد شریف زاده هم تا سایه ای پیدا میکرد، خواب را بغل می کرد. روح الله مردانخوانی و مرتضی طالبی هم که مشغول جور کردن قافیه های شعرهایشان بودند. شاعر هم این قدر خشن مگر می شود. بخاطرِ اینکه خونی ریخته شود خروسی را سر بریدند. چاقو نبود با تیغ موکت بری کارش را یکسره کرد. حجم حضور کاروان ها بالا رفته بود. لابلای پر کردن کیسه های گونی برای سنگر، پلاستیک های خواهران را هم با بیل پر میکردیم. بالاخره سنگر سوم هم تمام شد. برای فرار از بازی تحویل یک تابلو ورودی سنگر زدیم. رویش نوشتیم حسینیه ی شهید غلامعلی رجبی. یازده نفر گوش تا گوش هم می خوابیدیم. غروب ها روی تویوتا جمع میشدیم و چرخی در محوطه میزدیم. جمع خوانی هم نمک آش میشد. گاهی هم با سرکشی های حاج محمد زارع متفرق می شدیم. حاج داود آن سال تصادف سختی کرده بود. شاخ به شاخ به کامیون در جاده ی خرم آباد پل دختر. گاهی حاج حسین سر میزد و گاهی دیگران، بچه های امتداد هم که پلاس بودند. می خواستند داخل نونی را آب پر کنند. یک امیرِ شش سیلندرِ حرفه ای داشتیم. با بیل مکانیکی از سمت نحر خین شیاری انداخت. جز و مد آب را میرساند تا نحر ورودی یادمان. پمپ آب هم الباقی قصه را ادامه میداد. چند هفته اول آب گرم نبود. لاجرم حمامی هم نبود. بعد سه هفته دسته جمعی رفتیم حمام چهل دوشِ پادگان دژ خرمشهر. تابلوهای چوبی و آهنی آخرین مرحله بود. اولین تابلو چوبی را زدیم مثلا ادخلو ها به سلام... دور زدیم تا آخرین تابلو را زدیم التماس دعا... برگشتیم دیدیم زیر تابلو اول با ماژیک نوشته شده فرهنگی ل ٧ ولیعصر عج... عه... چه جالب. یک روز با داود و وحید خیلی شیک و با اعتماد به نفس، فنس را بالا زدیم و راه افتادیم. هنگ مرزی که رد میشد بوق هم میزد.دست هم تکان میداد.رسیدیم به آنجا که باید.سریع دست به کار شدیم. من در تلاش برای در آوردن ماسکِ شیمیایی از زمین بودم.داود هم گلوله ی توپ صد و شش را روی زانو گذاشت.خب اتفاقی نی افتاد. فقط چون پوسیده بود از وسط به دو نیم شد. خرج های استوانه ایِ ریزش روی زمین پخش شد. تا جیب هایم جا داشت پرکردم. ماسک را هم زیر بغل زدم و برگشتیم. کنار بساط چای شبانه که با خرجِ مینِ ضد تانک و خودرو درست می کردیم،با خرج های صد و شش هم به جانِ هم می افتادیم. که یکی شان نیمچه حفره ای در ریشهای نداشته ام درست کرد. چند هفته هم گذشت. احسان و علی قرار شد برگردند. حاجی هم چند روزی بود که مستقر شده بود. تا اینکه یک روز حدود ده نفر نیرو آمد. گفتند نیروهای حاجی هستند. خب ما کَر و کثیف و سوخته در مقابل ده نفر تر و تمیز. بعد شام درِ گوشی زمزمه شد که سنگر حسینیه توسط نیروهای جدید اشغال شده. شیطنت و شوخی های منطقه گُل کرد. با دماغ های آویزان رسیدیم نزدیک سنگر. پچ پچ و طراحی نقشه ی عملیات. یادم نیست ایده ی کداممان بود. در نهایت داود پتویی که نقشِ در را داشت تکانی داد و حاجی را صدا کرد. حاجی بیدارید؟ بله. روح الله زنگ زده که فردا ٨ صبح سردار کاظمینی برای بازدید می آیند. و باید تا فردا ده تا سنگر حفره ای نزدیک فنس ها درست کنیم. خب. بچه های ما خسته شدند. ولی پای کار هستند. اگر برو بچه های شما که تازه نفس هستند بیایند کمک نورِعلی نور می شود. نمیدانم خواب بودند یا بیدار. خلاصه حاجی نیروهای تازه نفس را فرستاد کمک. علی اصغر و داود و جواد و داود را در خاطر دارم.(فامیلی ها را به عمد ننوشتم،شاید خاطره ی خوبی نباشد) شروع کردیم به بیل زدنِ بیهوده.علی اصغر گفت حسین آقا خسته شدی من هم بیل را دو دستی تقدیم کردم.الباقی هم همینطور به ترتیب.با سرعت به سمت سنگر دویدیم. سنگر هم تاریک. وارد شدیم. احسان و علی هم برگشتشان کنسل شده بود و از همه جا بی خبر. با ما وارد شدند.دراز کشیدیم و با خنده چهار تا لیچار نثار تازه نفس ها کردیم.محسن پور مهدی و احسان قنبریان کنارِ من بودند.هنوز خنده ها و به خواب زدن ها تمام نشده بود که یکی از سنگر خارج شد.حاجی بود و تمام.ای دادِ بی داد. محسن پتو را روی سرش کشید و یکی یکی الفرار.روح الله و داود که تا یک هفته سنگر صوت پیش روضه خوان بودند.حاجی هم همچنان ناراحت.کاری بود که شده بود و از دستمان بر می آمد.نظرتون؟ روزهای آخر بود که بچه ها فقط دو سه تا گونی مین جمع کرده بودند که یادگاری ببرند منزل. دستِ خالی که نمیتوانستند برگردند.خب در نهایت نشد که سوغاتی ببرند.همین @lenzesargardan
. ای عاشقانِ رویِ تو از ذره بیشتر من کی رسم به وصل تو کز ذره کمترم @lenzesargardan
. بزرگتر که شدم دیگر قسمت نشد این لباس را تن کنم. روز پاسدار بر پدرم و همرزمانش و همرزمانِ شهیدش مبارک. روز پاسدار بر رفقای پاسدارم مبارک. روز پاسدار بر پاسدارانِ سپاه، پاسدارانِ کمیته های انقلابِ اسلامی، پاسداران ارتش، پاسدارانِ نیروی انتظامی، پاسدارانِ بسیجی، پاسدارانِ دین، پاسدارانِ انقلاب و پاسدارانِ ایرانِ اسلامی مبارک. پ ن: روزتون مبارک تروریست های دوست داشتنی😉 پ ن: روزتون مبارک آدمهای بحران #لنز_سرگردان #پاسدار #روز_پاسدار #پاسداران #سپاه #ایران #وطن
امشب شهادتنامه ی عشاق امضا می شود... @lenzesargardan
العجل یا مولا دردست توست آنچه که تقدیر می شود مارا برای صبح ظهور انتخاب کن... شاعر: @lenzesargardan
@lenzesargardan
ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ عَلے ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ عَلے ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ. @lenzesargardan
ما عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم... @lenzesargardan
شرط اول جهاد با عدوّ اللّه، جهاد با آن عدوّ باطنی است؛ اگر نتوانی بر او پیروز شوی و شکست خوردی، از دشمن خارج هم شکست خواهی خورد؛ اصل جهاد این است. سید علی خامنه ای تفسیر سوره برائت ، ص 519 @lenzesargardan
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی #بهشت_زهرا عکاس: عبدالحسین بدرلو @lenzesargardan
بقیه ی فرایض آن چنان که باید، نمیتوانند میزان ایمان را معین نمایند. دلیل آن هم روشن است؛ زیرا بقیه ی اعمال، مانند نماز، روزه، حج و مانند آن، مؤونه ی زیادی ندارند. آنچه مهم است و چهره ی واقعی افراد را معرفی میکند، جهاد است. سید علی خامنه ای تفسیر سوره برائت ، ص 578 @lenzesargardan
در وادی محبت در بندِ زینبم من حرم مطهر بی بی زینب کبری س عکاس: عبدالحسین بدرلو @lenzesargardan
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند عکاس: عبدالحسین بدرلو
#طلائیه عکاس: عبدالحسین بدرلو http://eitaa.com/joinchat/2793013248Cc05d6a3a64
حدود یکسال از پروژه ی چشم انقلاب که طی تدوین به "بیر عالم سُؤز" تغییر نام یافت، گذشت. حالا به روزهای پایانی نزدیک می شویم. قصه های حاج بهزاد تمامی نداشت. انتخاب کردن قصه از میان اقیانوس خاطرات، سخت ترین بخش تدوین بود. .. "بیر عالم سُؤز" روایتی از زندگی حاج بهزاد پروین قدس عکاس، نقاش، نویسنده و جانباز دفاع مقدس است. .. در روزهای آینده از داستانهای این فیلم بیشتر خواهم گفت. تصویربردار: یحیی رضایی تدوین: مصطفی فتاحی مدیر تولید: محمد حسین صفایی گرافیک و پوستر: علی اصغر اسحاقی صداگذاری: محمدحسین ابراهیمی اصلاح رنگ: یحیی محمدعلیی کارگردان: محمدطه امیری تهیه کننده: عبدالحسین بدرلو @lenzesargardan
دوباره دلتنگی دوباره حسرت دوباره آه... عکاس: عبدالحسین بدرلو @lenzesargardan
هدایت شده از 
در آستانه شروع سیزدهمین دوره جشنواره‌ بین المللی سینما حقیقت اسامی فیلم‌های منتخب دهمین «جایزه شهید آوینی» اعلام شد. فیلم مستند پرتره «بیر عالم سوز» به تهیه‌کنندگی عبدالحسین بدرلو منتخب بخش جایزه شهید آوینی در جشنواره حقیقت شد. این فیلم داستان زندگی بهزاد پروین قدس، رزمنده، عکاس، مستند ساز و نقاش زمان دفاع مقدس است که تا امروز هنوز به فعالیت‌هایش ادامه می دهد. این فیلم در مدت زمان ۷۶ دقیقه و به سفارش خانه تولیدات جوان شبکه سوم سیما تولید شده. کارگردان این اثر محمد طه امیری است. تدوین فیلم توسط مصطفی فتاحی و تصویر بردار اثر توسط یحیی رضایی انجام شده. این فیلم از میان 210 مستند متقاضی شرکت در جایزه شهید آوینی، به این بخش موضوعی سینماحقیقت راه یافته است. بیر عالم سوز جدید ترین اثر دفتر هنری رسانه ای محرم است. #بیر_عالم_سُؤز #بهزاد_پروین_قدس @mohrem_media
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخش هایی از اصلاح رنگ ، روایتی از زندگی حاج کاری از مرکز هنری رسانه ای مُحرِم @mohrem_media
هدایت شده از 
روایتی از انقلاب اسلامی در مستند «کمیته» مصطفی فتاحی درباره «کمیته» توضیحاتی را به تسنیم ارائه داد. ۱۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۴  به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «کمیته» آماده اکران خواهد شد. مصطفی فتاحی در رابطه با تازه‌ترین مستند خود با عنوان «کمیته» به خبرنگار تسنیم گفت: اولین نسخه مجموعه مستند «کمیته» به زودی آماده نمایش خواهد شد. موضوع این مجموعه مستند، روایتی از فعالیت‌های کمیته‌های انقلاب اسلامی است، که برای اولین‌بار روایت می‌شود. این فیلمساز در خصوص جزئیات این فیلم اظهار داشت: این مجموعه در چهار قسمت 40 دقیقه‌ای تولید شده است که در حال حاضر متن گفتار فیلم در حال نگارش و قرار است اولین نمایشِ تلویزیونی این مجموعه مستند در ایام تأسیس کمیته‌ها باشد. تهیه‌کننده مستند «کمیته» افزود: کارگردانی این مجموعه توسط عبدالحسین بدرلو صورت گرفته و در این پروژه احمد خلیل اول فیلمبردار، عبدالحسین مخلص آبادی تدوین، مهدی نعمت‌الهی نویسنده گفتار فیلم و علی‌اصغر اسحاقی گرافیک کار را بر عهده دارند.   مستند «کمیته» به تهیه‌کنندگی مصطفی فتاحی و کارگردانی عبدالحسین بدرلو به سفارش خانه مستند انقلاب اسلامی توسط مرکز هنری رسانه‌ای مُحْرِمْ تهیه و تولید شده است. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/09/13/2152803/ @mohrem_medai