eitaa logo
لنزِ سرگردان
264 دنبال‌کننده
371 عکس
88 ویدیو
12 فایل
عبدالحسین بدرلو اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می گویم که من یک عاشق درباری ام عکاس سلطانم @abdolhosseinbadrloo
مشاهده در ایتا
دانلود
سحری بغض کردم و گفتم با خود این جمله سوالی را؟ تو کجا افتتاح می خوانی یا ابو حمزه ثمالی را...؟ از کدامین محله خوشبخت سرزده کرده ای گذر امشب؟ میهمان کدام خانه شدی بر سر سفره سحر امشب؟ جمعه شب بود عارفی میگفت عطر تو پخش شد میان یمن وقت افطار دیده اند تو را در میان بسیجیان یمن.... شاعر: عکس: سحر روز هشتم .
اگرچه صحنه ی آشوب و فتنه سنگین است مباد آنکه بگویند شیعه غمگین است به یاد صبح قشنگی که جمکران تا قدس تمام راه چراغانی و گل آذین است به یاد صبح قشنگی که عشق می روید و با ظهور تو دنیا بهشت آگین است نگاه من به رهایی قدس خیره شده عزیز از تو چه پنهان، دلم فلسطین است نبرد آخر تاریخ می رسد از راه چقدر پای رکاب تو، فتح شیرین است شاعر: عکس: سحر روز نهم .
بر رنج های بی حد محنت چشیدگان بر داغ های اعظم سختی کشیدگان بر حمله بر سیاهی شب بر فلق قسم دادند مژده می رسد از ره سپیدگان "ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم" سوگند بر خماری ساغر چشیدگان آماده ایم صف به صف آماده نبرد آری قسم به غربت در خون تپیدگان حتی هزارسال دگر عاشق توایم پیر و جوان و کودک و قامت خمیدگان.... شاعر: عکس: سحر روز دهم .
هرگز نمی رسند به بام تو بال ها همت اگر کنند به شوق تو سال ها دست غزل به پای خیالت نمی رسد بالاتر از تصور و فکر و خیال ها گفتند در زمانه آشوب می رسی این روزها زیاد شده احتمال ها.. شاعر: عکس: سحر روز سیزدهم .
نوای سوز نیستان حدیث ناله ماست فراق، شکوه و داغ هزار ساله ماست ببین که هر سحری عطر دوست می پیچد ببین که عکس رخ یار در پیاله ماست و گفته اند وزیران او عجم هستند چه مژده های بزرگی که در قباله ماست... شاعر: عکس: سحر روز چهاردهم .
امشب فرشته ها همگان را صدا کنند تا در مدینه سفره شادی به پا کنند جَمعند در مدینه سر سفره حسن(ع) "آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند" لفظ کریم در لغت اینگونه آمده: قبل از سوال هدیه خود را عطا کنند آنکس که هر چه داشت به سائل هدیه داد "آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند" شاعر: عکس: سحر روز پانزدهم .
به زودی صبح می آید، اذان شد... آسمان ها را/ خودش کور است هرکس که نمی بیند نشان ها را/ همان صبحی که می آیی همان صبحی که نزدیک است! به روی دست می گیریم از شوق تو جان ها را/ سحرها در دعاهایت اگر زحمت نبود ای عشق/ دعا کن ما جوان ها را دعاکن ما جوان ها را... شاعر: عکس: سحر روز هفدهم .
در قصه ی فراق تو ما سال های سال با گریه می دریم گریبان صبر را باران حدیث کوچکی از گریه های ماست از چشم ما بپرس روایات ابر را...! از ما مگیر فرصت دیدار را، بیا زان پیشتر که جمله ببینیم قبر را... شاعر: عکس: سحر روز هجدهم .