فکر کن داری تو سالن راه میری، یهو میبینی یه اکیپ گنگ و سیسوی اواخر دهه هشتاد که داشتن کت کتی راه میرفتن، قایم میشن پشت دیوار.
۵ تا چشم این شکلی 👀
بعد یکیشونو به زور هل میدن جلو
لپاش گل انداخته سرشار از خجالت( با همون لباسای ارتشی و فاز میسازم دنیامو تک نفره😂) میاد میگه: سلام خانوم . آم. دوستم میخواد بپرسه که شما استاد تدوین هستین؟
تا الان پنج بار پیش اومده و دیگه ماجرا از کیوت بودن اونا گذشته
الان حس میکنم زامبی چیزی ام😂
هم اونا اونور خجالت میکشن هم من اینور بی اختیار میمون بازی در میارم اصن کل اباهت قضیه ریخته به هم