eitaa logo
کتابخانه عمومی فجر شوش
950 دنبال‌کننده
472 عکس
42 ویدیو
19 فایل
اطلاع رسانی ها، اشتراک منابع تازه وارد شده به مخزن، معرفی کتاب، جستجو و تمدید کتاب، میز مرجع مجازی(درخواست مقاله یا پایان نامه) و…انجام می شود لینک دعوت: eitaa.com/lib_fajr_shoush پیام به مسئول و کتابدار: @din_arvand @Adminfajr1402 @Libfajr
مشاهده در ایتا
دانلود
. کتاب "مسافران شب برفی" از منابع خردسال دوازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی، بازنویسی دلنشین و کوتاهی از یک روایت زیبا است که خانم کلر ژوبرت، آن را با بیان شیرین و کودکانه خود برای بچه‌های زیر ده سال نوشته اند. ماجرای این کتاب به کرامتی از امام رئوف اشاره می‌کند که برای زائرانی از بحرین در سیصد سال پیش رخ داده‌است؛ همه چیز از یک شب برفی شروع شد...
-1505288447_393922240.pdf
حجم: 23.37M
پی دی اف کتاب "مسافران شب برفی" از منابع خردسال جشنواره کتابخوانی رضوی
«نادانی دشمن ماست؛ پنج حدیث از امام حسن عسكری(ع)» اثر محمد مهاجرانی از انتشارات جمال، از منابع بخش خردسال (زیر ۷ سال)
369827585_-750092576.pdf
حجم: 14.05M
پی دی اف کتاب "نادانی دشمن ماست" از منابع خردسال (زیر۷سال) جشنواره کتابخوانی رضوی
کتابخانه عمومی فجر شوش
.نگارنده در کتاب تکاپوی فکری و عملی نیروی مسلمان را از آغاز دهه 1320تا قیام 15خرداد 1342بررسی می‌کند .این تحقیق بر تاریخ شفاهی و خاطرات شاهدان و دست اندرکاران، مبارزان و روحانیون این دوره متکی است .بخش اول این مجموعه، رویدادهای فرهنگی و دینی کشور از شهریور 1320تا وفات آیت‌الله العظمی بروجردی را در بر می‌گیرد .در این بخش به فعالیت‌های فدائیان اسلام، کانون‌های فعال مذهبی (جامعه تعلیمات، اتحادیه مسلمین حاج سراج انصاری، انجمن تبلیغات اسلامی عطاء‌الله شهاب‌پور)، آیات ثلاث (صدر، حجت، خوانساری) پس از فوت آیت‌الله عبدالکریم حائری و در نهایت فعالیت‌ها و اقدامات مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی اشاره شده است .در این بخش توجه ویژه‌ای به کارکرد فرهنگی آیت‌الله بروجردی گردید و به برخی خدمات ایشان اشاره شده که عبارت‌اند از :دایر نمودن کلاس‌های فقهی، اعزام مبلغین به کشورهای مختلف، تاسیس مراکز تبلیغی، ایجاد مدارس دینی و مساجد مانند :تاسیس مسجد اعظم قم، مدارس علمیه کرمانشاه، مدرسه علمیه آیت‌الله بروجردی، مسجد هامبورگ و همکاری با دانشگاه الازهر .بخش دوم کتاب درباره واقعه 15خرداد 1342است که در آن چند خاطره نیز درج‌گردیده است .در این بخش از این حوادث صحبت می‌شود : طرح لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و واکنش علما به رهبری امام ;تشکل‌ها و لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی ;رفراندوم انقلاب سفید و واکنش علما ;حادثه فیضیه ;اعزام طلاب به سربازی ;دهه اول محرم سال ;1342سخنرانی امام و دستگیری و قیام 15خرداد ;شایعه اعدام امام و هجرت علما به تهران .پایان بخش کتاب، گاه شمار وقایع، کتاب نامه و فهرست اعلام است .
صفحه کتابخانه عمومی فجر در اینستاگرام
این کتاب، جلد سیزدهم از مجموعه «همراه با معصومین» و از منالع کودک( 8تا12 سال) دوازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی است که به‌صورت مصور و در قالب داستان کودکان تهیه و تدوین شده ‌است به بیان داستان‌هایی از زندگی گهربار امام حسن عسگری (ع) می‌پردازد. «سکه‌های گمشده»، «فقط پرده تکان می‌خورد»، «سفر در باران»، و «رازهای یک چوب» برخي از عناوین داستان‌های کتاب است. داستان «کاش بیشتر می‌دیدمش» درباره پسری به‌نام «احمد» است که پدرش وزیر خلیفه است. یک روز مردی مهربان مهمان وزیر می‌شود که احمد او را نمی‌شناسد، پدرش از احمد می‌خواهد که مراقب باشد تا از درباریان کسی داخل خانه نیاید و با دیدن آن‌ها پدرش را خبر کند، تااینکه...
724901633_-1895745928.pdf
حجم: 2.94M
پی دی اف کتاب"من ضامن" از منابع نوجوان (۱۳ تا ۱۷)سال جشنواره کتابخوانی رضوی
کتابخانه عمومی فجر شوش
. الهام و برادرش همراه خانواده رفته اند مشهد پدر گرفتار است و رفته که امام گره از کارش باز کند. الهام و برادرش در مشهد گیر می افتند و پسری مشهدی ضامنشان می شود الهام و برادرش می روند که پدر و مادرشان را بیاورند. اما برنمی گردند. پسری که ضمانت الهام و برادرش را کرده بالاخره خلاص می شود اما این ماجرا ادامه دارد. چرا الهام و برادرش برنگشته اند؟ در بخشی از داستان می خوانیم: راه که افتادند. مادر پرسید: «ناصر چی میگه که یه نفر ضامن شده حالا تو باهاش قهر کردی؟ موضوع چیه؟ الهام گفت الان ماجرا رو برات تعریف میکنم مادر گفت ممنون عزیزم یه جوری که من بفهمم چی شده هر چی هم بیشتر کشش بدی راه کوتاه تر میشه ما رفته بودیم مغازه ای که انگشتر می فروخت. من یکی از انگشترها رو امتحان کردم خوشگل بود ولی یه کم بزرگ بود پیرمرده گفت اندازه دستت هم داریم رفت از ته مغازه یکی دیگه آورد. من امتحان کردم گفتم خوبه پیرمرده گفت که اون یکی انگشتر کو؟ گفتم خودتون برداشتید اما پیرمرده اون یکی انگشتر رو که از ته مغازه آورده بود، از من گرفت و گفت ما خودمون ختم این کارهاییم همین موقع سه تا خانم اومدن توی مغازه پیرمرده گفت: خانمها میشه بی زحمت یکی تون این دختر خانم رو بگرده یه انگشتر دزدیده. من گفتم آقا چرا حرف مفت میزنی؟ تو مطمئنی من دزدیدم؟ یکی از اون خانم ها گفت وا آقا به ما چه ربطی داره و سه تایی از مغازه رفتن بیرون… این کتاب از منابع معرفی شده برای گروه سنی نوجوان (۱۳ تا ۱۷ سال) در دوازدهمین جشنواره کتابخوانی رضوی می باشد.