eitaa logo
کتابخانه عمومی یغمای جندقی
137 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
259 ویدیو
120 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📚نام کتاب: نیمه دیگرم 🖋نویسنده: محسن عباسی ولدی 📑انتشارات: فطرت 📓تعداد صفحات: ۳۵۷ 📖توضیحات: یکی از واقعیت های غیر قابل انکار در جامعۀ ما آمار بالای طلاق است که در برخی از مناطق کشور به هر ازای هر چهار ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است. در این میان آمار بالای طلاق عاطفی هم نگران کننده است. بدون تردید یکی از دلایل اصلی طلاق، انتخاب های اشتباه است؛ انتخاب هایی که نظام عاقلانه و تعریف شده ای بر آن حاکم نیست. کتاب «نیمۀ دیگرم» در دو جلد به قلم حجت الاسلام محسن عباسی ولدی، کارشناس برنامه پرسمان تربیتی رادیو معارف تهیه و چاپ شده است. این کتاب، در پی آن است که به نیاز اساسی آموزش مهارت های انتخاب همسر بپردازد. کتابی که در دست شماست. بنا دارد قدم به قدم شما را با مهارت های انتخاب همسر آشنا کند. اگر در آستانه سن ازدواج هستید. کمی از وقت خود را برای خواندن این کتاب کنار بگذارید. 📗📘📙 @ketabe_khoub
🐘چطور یه فیل بامزه بکشیم🐘
(از زبان دختر شهید ، ژاله احمدی توللی ) زماني که من کلاس چهارم بودم یک روز با يکي از دوستانم قرار گذاشته بودیم که عصر به خانه ما بيايد اتفاقا عصر همان روز گفتتند باید به خانه خاله ام در سقز برويم وقتي که من عنوان کردم چون به دوستم قول داده ام تا به خانه ما بيايد فکر مي کردم که بچه هستم و کسي به حرف من گوش نمی کند ولي پدرم گفت به مسافرت نمي رويم چون دخترمان قول داده و بايد بداند که قول يعني چه . وقتي دوستش بيايد و در بزند و ببيند که کسي خانه نيست فکر مي کند دخترم بد قول است و پاي قولش نمي ايستد پس ما به خاطر دخترم نمي رويم
📚اداره کل کتابخانه های عمومی استان اصفهان برگزار می کند: 🔖 *سلسله نشست های پاتوق شیشه ای* 🔖 چهارمین نشست با حضور جناب آقای مهندس حسین حیدری «مدیر و موسس شرکت یابش» ✨با موضوع ketabdar.2.0 📆 زمان: چهارشنبه، ۶ بهمن ماه، ساعت ۱۸ 🌐 پخش از پلتفرم اسکای روم به نشانی: www.skyroom.online/ch/nahaad/isfahanpl 🔊 @nrlibi
🎉🎁اعلام برندگان مسابقه "وصیتنامه حاج قاسم"🎁🎉 🎊شهربانو حیدری 🎊حسن صفار 🎊محمدحسن شفایی 🎊مرتضی عنایت 🎊مهدی فیروزی 🎊خدیجه غلامرضایی 🎊ریحانه وهاب 🎊محمد عرب 🎊مرتضی رحمانی 🎊حنانه سادت ناصریان 🎊علی پرهیزگار 🎊رقیه حیدری 🎊سکینه رئیسی 🎊صفیه سادات آل داوود 🔖جوایز نفرات برتر در جشن دهه فجر اهدا می گردد.
📚قصه گویی از کتاب برادرت را صداکن از سری کتاب های قصه های انقلاب برای بچه ها به مناسبت فرارسیدن دهه فجر🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌹شهید حاج حسین همدانی 🔸«.. تلفنش زنگ زد. برای چند لحظه ساکت شد و بعد برق شادی میان چشمانش جهید. گفت: «فردا نمی‌رم، سوریه». هر دو خوشحال شدیم. من به خاطر نرفتن او خوشحال شدم، اما نمی‌دانستم او به خاطر چه موضوعی شاد شد. پرسیدم: «خیر باشه، چی شنیدی؟» گفت: «از این خیرتر نمی‌شه، فردا قرار ملاقات مهمی با حضرت آقا دارم. بعد از دیدن ایشون می‌رم». بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد. با تعجب پرسیدم: «چه کار می‌کنی؟ مگه فردا صبح زود نمی‌خوای بری دیدار آقا؟» با خوشرویی جواب داد: «سارا خانم، صبحونه گردو با پنیر دوست داره، می‌خوام برای این چند روزی که نیستم، براش گردو بشکنم». سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه، مثل من آشوبی به جانش می‌افتاد که خواب را از چشمانش می‌گرفت. خورشید صبح دوشنبه تا طلوع کند، حسین پلک روی هم نگذاشت. آن شب برای او حکم شب قدر را داشت. توی اتاق شخصی اش رفته بود و هر بار که پنهانی به او سر می‌زدم عبا به دوش روی سجاده اش نشسته بود و مناجات می‌کرد و گاهی گریه. ساعت ۸ بدون هیچ اثری از خستگی و بی خوابی راهی بیت رهبری شد. وقتی برگشت سر از پا نمی‌شناخت. گفت: «حاج خانم نمی‌خوای ساکم رو ببندی؟» گفتم: «به روی چشم حاج آقا، اما شما انگار توشه ات رو برداشتی». لبخندی آمیخته با هیجان زد و گفت: «آره، مزد این دنیایی ام رو امروز از حضرت آقا گرفتم، ایشون فرمودند: آقای همدانی، توی چهار سالی که شما توی سوریه بودین، به اسم دعاتون می‌کردم»؛ و در حالی که جای وصیت نامه اش را نشان می‌داد گفت: «حس می‌کنم که خدا هم ازم راضی شده». ▫️برشی از خاطرات همسر شهید