چایی میریزی، یادت میره و سرد میشه.
میدویی تا از غروب عکس بگیری، دیر میرسی و شب میشه. شوت میزنی، میخوره به تیرک و گل نمیشه. میخندی، همه چیزو یادت میاد بلند تر میخندی اما چشمهات دیگه نمیخندن. یادت میاد که هیچوقت هیچ چیز درست نبود.
هدایت شده از obsessed with song lyric' s
هری استایلز عزیز، منم میدونم که هیچی طوری که قبلا بود نیست، لازم نبود انقد صریح بکوبیش تو صورتمون که